گونهشناسی قیامهای خونخواه امام حسین(ع)؛ توابین و مختار
Article data in English (انگلیسی)
، سال هفتم، شماره سوم، پاییز 1389، 17 ـ 28
Tārikh dar Āyene-ye Pazhuhesh, Vol.7, No.3, Fall 2010
عباس احمدوند* / بهرام بهرامی** / سعادت غضنفری***
چکیده
قیام توابین و مختار، با هدف خونخواهی امام حسین(ع) انجام گرفت که رهبران آنها دیدگاه و روش های انقلابی متفاوتی داشتند؛ توابین بیشتر در پی جبران قصورشان در قبال قاتلان دشت طف بودند و معیار های دشواری برای جذب نیرو داشتند. از این روی، تنها راه تحقق هدف خود را جان فشانی دانسته، قائل به اصالت وسیله، هم پایة هدف بودند. دیدگاه مذهبی توابین و راه تحقق هدفشان، در جامعه آن روز کوفه اقبال عام نیافت و نتوانستند هدف قیام را تحقق بخشند؛ در حالی که مختار با تکیه بر تدبیر، دور اندیشی و به کارگیری ابزارهای گوناگون، بر کوفه تسلط یافت و بسیاری از قاتلان دشت طف را مجازات کرد؛ هرچند او نیز در نهایت مغلوب زبیریان شد و جنبشش داوم نیاورد.
کلید واژه ها: اختلاف دیدگاه، روش های انقلابی شیعیان، تطبیق قیام ها، تدبیر، توابین و مختار.
مقدمه
به گاه مرگ معاویةبن ابی سفیان و خودداری امام حسین (ع)از بیعت با یزید،1 کوفیان نغمه مخالفت، ساز کرده و با اجتماع در منزل سلیمان بن صرد خزاعی بر دعوت امام حسین (ع)به کوفه هم صدا شدند2 و طی نامه های بسیاری، آن حضرت را به کوفه دعوت کردند.3 امام(ع) نیز پس از تدبر و تحقیق در باب گفتار کوفیان راه کوفه در پیش گرفت.4 با این حال، کوفیان نتوانسته یا نخواسته امام حسین(ع) را یاری دهند و آن حضرت پس از رسیدن به کربلا همراه با 72 تن از یارانش در مبارزه با حکومت اموی به شهادت رسید.5 شهادت امام حسین(ع)، ورود کاروان اسرا به کوفه، خطبه های آتشین حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) در کوفه، وجدان های خفته کوفیان را بیدار کرد، به گونه ای که از کرده خویش پشیمان شده و در صدد جبران برآمدند،6 از این رو گروهی از آنها در اندیشة خون خواهی امام حسین(ع) برآمده و قیام کردند. نخستین آنها توبه گذاران یا همان توابین بودند.7 در پی آنها مختاربن ابوعبید ثقفی با این هدف اساسی قیام کرد.8 البته به رغم هدف مشترک و شیعه بودن سران دو قیام، با دیدگاه و روش های متفاوتی در پی تحقق هدفشان بودند.
در پژوهش حاضر برآنیم پس از تبیین دیدگاه و روش های انقلابی دو گروه، علل و عوامل عدم اتحاد و فرجام متفاوت دو قیام را دریابیم. این پژوهش اساساَ در پی پاسخ به این مسئله اصلی است و آن را با نگاه جامعه شناسی تاریخی و بررسی تطبیقی در دو قیام هم عصر، مورد توجه قرار خواهد داد.
نگاه اجمالی به دو قیام
آن گونه که گذشت توابین نخستین گروهی بودند که در اندیشه خون خواهی امام حسین(ع) بر آمدند. آنها که از بی وفایی و پیمان شکنی خویش نادم بودند، در اندیشه توبه و تدارک آن برآمدند، از این رو در نخستین جلسه خود در سال 61ق، «سلیمان بن صرد» را به رهبری برگزیده، زمان قیام را ربیع الاخر سال 65 و وعده گاه خویش را نخیله قرار دادند. در پی آن، تحرکات پنهانی و مخفیانه ای داشته و خود را برای شورش و قیام آماده می کردند. آنها با مرگ یزید و سستی امور حکومت، قیام خود را آشکار کرده9 و پس از تدارک مقدمات قیام به منظور مقابله با سپاه شام و انتقام از عبیدالله ابن زیاد و دیگر عاملان حادثه کربلا عزم آن دیار کردند. هرچند سپاه شام در این زمان (به دلیل مرگ مروان بن حکم و اشتغال عبدالملک بن مروان به امور جانشینی) با مشکل فرماندهی روبه رو بود، اما ابن زیاد، فرمانده کل سپاه اموی بر این مشکل فائق آمد و به رغم شجاعت فراوان گروه تواب در عین الورده بر آنها غلبه یافته و جمله توابین در این نبرد به شهادت رسیدند.10 تنها رفاعة بن شداد و هزار نفر از باقیمانده های توابین توانستند با استفاده از تاریکی شب گریخته و به کوفه باز گردند.11
پس از افول ستاره قیام توابین در عین الورده، مختاربن ابی عبید ثقفی، دیگر خون خواه امام حسین(ع)، با گردآوری باقیمانده های گروه تواب12 و کسب حمایت ابن حنیفه13 و دیگر شیعیان، جنبشی دیگر بر ضد حکومت اموی سامان داد. مختار توفیق یافت بر کوفه تسلط یابد14 و پس از تثبیت نسبی قدرتش، به قاتلان امام حسین(ع) بپردازد و آنها را مجازات کند.15 توفیقات اولیه مختار، مخالفان زیادی برای وی پدید آورد، به گونه ای که اشراف قبایل کوفی، امویان و مصعب بن زبیر16 در صدد جنگ با او بر آمدند. خلاصه آنکه در دو نبرد «مذار» و «حرواء» نیروهای زبیری و اشراف قبایل کوفی و بصری بر مختار و همراهانش غلبه یافته و بر کوفه مسلط شدند.17 بدین ترتیب، امارت مختار نیز چندان نپایید و همراه با بسیاری از یارانش جان خود را در راه احقاق حقوق اهل بیت(ع) فدا کردند.
مقایسه جایگاه و پایگاه سران دو قیام
با آنکه سلیمان بن صرد خزاعی، رهبر توابین، بزرگ طایفة خزاعه و از کبار و زهاد زمان خود بود و از هم نشینی امام علی(ع) و امام حسن(ع) بهره مند بود،18 به نظر می رسد دیگر شخصیت های همراه او چون مسیب بن نجبه فرازی، عبدالله بن وال تمیمی، عبدالله بن سعد بن نفیل و رفاعة بن شداد بجدلی به رغم کبر سن، جایگاه و پایگاه والایی نداشته و در جریان واقعه کربلا و پس از آن بود که نام و نشانی یافتند.19 در حالی که مختار، افزون بر آنکه نام و نشان پدر (ابوعبیدبن مسعود ثقفی) را به یدک می کشید،20 از سیزده سالگی مشق جنگ کرده و در امور آن زبده بود21 و حتی تجربه اداره مدائن را در ایام حکومت امام علی(ع) داشت.22 در جریان واقعه کربلا نیز با پناه دادن به مسلم بن عقیل23 و پس از آن با دفاع از کعبه، نزد مردم عراق و حجاز، به ویژه شیعیان پایگاهی ویژه یافت.24 همچنین سوای عشیره شهره اش (ثقیف)25 از حمایت افراد صاحب نفوذی چون عبدالله بن عمر بن خطاب بهره مند بود، به گونه ای که در چند موضع با وساطت او از بند ابن زیاد و زبیریان رهایی یافت.26 دیگر همراهان مختار، به ویژه ابراهیم بن مالک اشتر نیز عشیره و یاران پرشماری داشت که در کنار نام و نشانش، وی را چهره ای صاحب نفوذ و مهم ساخته بود.27 مختار نزد موالی کوفه هم پایگاهی درخور داشت و جمله آنها، به خصوص ابوعمره کیسان مرید او بوده و به تدبیر و کیاست او ایمان داشتند.28
اختلاف دیدگاه و روش انقلابی دو گروه
بهترین راه برای آگاهی از دیدگاه سران تواب و مختار در قیام بر ضد مسببان حادثه کربلا و عقاید و باورهایشان در خصوص چگونگی تحقق هدفشان، سخنان آنهاست. این سخنان به مثابه اعلامیه های تبلیغاتی دو گروه می تواند زوایای تاریک دو قیام را روشن سازد. جوهره اصلی سخنان توابین از نخستین گردهمایی آنها به سال 61ق تا هنگام حضور در عین الورده همواره، درباره مضامینی چون ملامت نفس، آخرت گرایی، بی توجهی به دنیا و امور دنیوی، احساس گناه و قصور در برابر قتله دشت طف و شهادت طلبی می چرخید.29 نمونه آن، سخنان صخیر بن حذیفه مزنی است. او در نخیله سخنان سلیمان را در باب بی اعتنایی به دنیا چنین تایید کرد:
... قسم به خدایی که جز او خدایی نیست، در مصاحبت کسانی که قصد و نیت دنیا دارند خیری نیست. ای مردم! توبه از گناه و خون خواهی پسر دختر پیامبر، ما را به قیام واداشته، دینار و درهمی همراه نداریم، به طرف دم شمشیر ها می رویم و نوک نیزه ها...».30
بنابراین به نظر می رسد ویژگی های یاد شده برای سران توابین، چون کبر سن و جایگاه معنوی آنها، رنگ و بوی مذهبی به فعالیت های آنها می داد و دغدغه اصلی آنها چگونگی رویارویی با پروردگارشان هنگام پرسش از آنچه در باب فرزند رسولش روا داشته بودند، از این رو فعالیت های آنها بیش از آنکه جنبه نظامی داشته باشد، رنگ و بوی مذهبی داشت. خفقان حاکم بر جامعه اموی معاصر آنها نیز عاملی شد تا تنها راه تحقق هدفشان را جان فشانی و شهادت طلبی دانسته31 و معیارهای گزینش دشواری برای جذب نیرو داشته باشند. در حقیقت، براساس همین مبنا بود که آنها از پذیرش پیشنهادهای مکرر حاکم زبیری کوفه و درخواست اتحاد زفر بن حارث (به دلیل عدم مشروعیت سیاسی و مذهبی حاکمیت دو گروه، سابقه و کینه و عداوتشان با اهل بیت(ع)) استنکاف ورزیدند.32 افزون بر آن، رهبر قیام در مواضع مختلف متعمداً خط و مشی قیام را یاد آور می شد، تا کسی جز با نیتی که بر آنند همراهشان نشود. این روش در عین حال که بر خلوص لشکریان می افزود، شمار آنها را تقلیل می داد، چنان که در نخیله، بعد از اتمام سخنان سلیمان در باب بی اعتباری دنیا و بی اعتنایی به آن، بالغ بر هزار نفر از یارانش او را ترک کردند. نمونه دیگر از این روش را هنگام حرکت گروهش از نخیله به سوی شام شاهدیم. رهبر قیام با حرکت شبانه و سریع نیرو ها از نخیله به سوی دیراعور، بسیاری از افراد همراه خویش را جای گذشت تا مبادا عدم خلوصشان باعث آشفتگی سپاه شود.33 عدم دعوت و کسب تکلیف توابین از امام سجاد(ع) نیز می تواند معلول دیدگاه آنها و راه و روش قیام باشد، زیرا افزون بر آنکه دعوت از امام(ع) را پس از عهد شکنی های پیاپی موجب اغرای به جهل و اتهام سفاهت می دانستند، با شهادت خویش در پی اثبات مودت و ارادت به اهل بیت(ع) بودند، از این رو به شهادت امام سجاد(ع) پس از حادثه کربلا خرسند نبودند.
در باب دعوت از محمدبن حنفیه نیز به نظر می رسد که توابین برای پذیرش بزرگ ترین پسر باقی مانده علی(ع) به عنوان حامی معنوی نهضت آمادگی نداشتند، زیرا او از اعقاب مستقیم پیامبر(ص)، از نسل فاطمه(س) نبود. توابین بر ایده جانشینی از طریق رابطة خونی با پیامبر(ص) معتقد بوده و تأکید داشتند، نه فرزندیِ علی(ع)، از این رو در سخنان آنها همواره بر رابطة حسین(ع) با پیامبر(ص) از طریق فاطمه(س) تأکید می شد.34
اما مختار بر خلاف توابین قدرت سیاسی را راه تحقق هدف خویش و مقدم بر انتقام از قاتلان امام حسین(ع) می دانست و در این راه از تمامی ابزار ها بهره برد. او در نخستین گام، حمایت محمدبن حنیفه را کسب نمود35 و خود را چون منجی ای برای فراهم آوردن اسباب رضایت همة گروه ها معرفی می کرد، از این رو، بر خلاف گروه تواب که از بی اعتنایی به دنیا می گفتند، به هوادارانش مژده فتح، ظفر و سعادت دنیوی و اخروی می داد.36 بر همین اساس، او با شعار خون خواهی امام حسین(ع) حمایت شیعیان را به دست آورد37 و با نوید دادخواهی و عدالت گستری، بیش از بیست هزار موالی کوفی را با خود همراه کرد،38 همچنان که با گفتارهای موزون نیز راه رخنه ای در دل اعراب ،که دستی قوی در شعر و شاعری داشتند، یافت39 و با اعطای پست های حساس آنان را نواخت.40 افزون بر آن با بهره گیری معنوی از کرسی41 قیام خویش را پاسخی به آرمان های اعراب جنوبی، به ویژه یمنیان که از نخستین هوادارانش بودند،42 نشان داد، زیرا در دوران پیش از اسلام، صیانت از اماکن مقدس بر عهدة طایفه های مشخصی از اعراب جنوبی و امتیازی به حساب بود.43 علاوه بر آن، اعراب قبایل عربستان جنوبی همچون مختار که کرسی را پیشاپیش لشکریان حرکت می داد، به هنگام جنگ نشان قبیله ای را به زعم آنکه فتح و ظفر می بخشاید، همراه خود می بردند. نمونة آن تمسک بنی بکر بن وائل به قبه عبدالله بن حنظله در روز ذوقار است.44 از این روست که نخستین نگهبانان کرسی (موسی پسر ابوموسی اشعری و حوشب برسمی) و تکریم کنندگان آن از قبیله های شبام، نهند، خارف و شاکر که نسب یمنی داشته، بودند.45 تأثیر این سیاست مختار بدان پایه بود که پیروزی ابراهیم بر سپاه شام مایة شگفتی گروهی شد و آن را نتیجة تمسک به کرسی پنداشتند.46 افزون بر آن، مختار حتی با زبیریانی که به دلیل سابقه شان در قیام توابین محل اعتماد واقع نشدند، همراه شد و پس از تسلط بر کوفه نیز هر چند به ظاهر و از روی خدعه از درِ اطاعت در آمد،47 زیرا در آن شرایط که درگیری هم زمان با امویان و زبیریان برای او دشوار بود، به چنین سیاستی برای بقای امارتش هم نیاز داشت.48 با این زمینه ها می توان گفت که بر خلاف جنبش خودجوش و مذهبی توابین، جنبش سازمان یافته مختار از تمامی ابزارها برای تحقق هدف قیام بهره برد، در حالی که در دیدگاه سران توابین تنها راه تحقق هدف، جان فشانی و شهادت طلبی بود که، بدیهی است تنها شیعیان مؤمن و معتقد می توانند آن را تحقق بخشند. آنان با تکیه بر این باور، برای وسیله، اصالتی هم پایه هدف قائل بوده و جنبش شان عربی ـ شیعی محض بود.
تاثیر دیدگاه و روش دو قیام در فرجام آنها
غلبه احساس گروه تواب بر تدبیر و دور اندیشی آنها باعث شد شتاب زده و پیش از فراهم آوردن مقدماتی جامع، به قیام بپردازند. اثر این شتاب را در حضور کم رنگ شیعیان در نخیله و دیر رسیدن شیعیان بصره و مداین می بینیم.49 خط مشی قیام که گروندگان به آن تنها در پی امور اخروی و گریزان از دنیا و متعلقات آن بودند، به همراه راه و روش تحقق هدف که همانا جان فشانی و شهادت طلبی بود، در جامعه آن روز کوفه اقبال عام نیافت، از این رو، از لحاظ کمی، قلیل و آسیب پذیر شدند،50 زیرا در هر عصری بسیار نیستند کسانی که تنها برای اهداف معنوی و اخروی به جان فشانی بپردازند. معیارهای گزینش دشوار توابین نیز باعث شد از همکاری و همراهی کسانی، چون زفر بن حارث و سنگر ساختن قلعه مستحکم قرقسیاء غافل شوند،51 حتی بسیاری از همراهان آنها در پی چنین سخت گیری هایی گروه تواب را ترک کردند.52 به دیگر سخن، با چنین دیدگاه و راه و روشِ تحقق هدف، شمار آنان نمی توانست فراتر از چهار هزار و اندی که همراه سلیمان در عین الورده حضور یافته، باشند. این تعداد قلیل هر چند در نیت و باور راسخ، در مقابل خیل عظیم نیروهای شامی آسیب پذیر بود و نتیجه آن فراتر از آنچه شد، نمی توانست باشد.
اما مختار در عین حال که در اندیشه انتقام از مسببان حادثه کربلا بود، جمله گروه ها را بر ضد حکومت از محمد بن حنیفه و بنی هاشم گرفته تا موالی و امویان، زبیریان و اشراف کوفی، نواخت و با خود همراه کرد تا جنبشی سازمان دهد که ابزار تحقق هدفش باشد. مختار ضرورت قدرت سیاسی را برای تسهیل تحقق هدفش دریافته بود و باور داشت که این مهم بدون سیّاس بودن و بهره گیری از تمامی امکانات و نیروهای تأثیرگذار در کوفه، میسر نخواهد شد. هر چند همراهی گروه های عقیدتی و سیاسی گوناگون با مختار به درازا نکشید و برخی، چون موالی، اشراف کوفی و زبیریان عامل سقوط امارتش شدند،53 اما توفیق یافت بسیاری از قتله دشت طف را به بدترین شکل مجازات کند و شادی و دعای خیر اهل بیت(ع) را باعث شود.54
نتیجه
توابین و مختار با آنکه مذهب تشیع داشته و انتقام از مسببان حادثه کربلا را وجهه همت خویش ساخته بودند، اما دیدگاه متفاوتی به امور داشته و هر کدام راه و روش خاصی برای تحقق هدف خویش اختیار کردند؛ جنبش خودجوش و مذهبی توابین راه حل نظامی را باور نداشت و با کشتن یا کشته شدن در پی اثبات مودت خویش به اهل بیت(ع) و جبران قصورشان در حق امام حسین(ع) و یارانش بود. آنها باور داشتند برای خارج نشدن از مسیر متعالی نهضت، همکاری گروه های غیر شیعه و افراد خواهان دنیا را نباید پذیرفت، از این رو دیدگاه و راه حل آنها در جامعه معاصرشان اقبال عام نیافت و در برخورد با شمار کثیر لشکربن زیاد در عین الورده، شکست خورده و اکثر قریب به اتفاقشان به شهادت رسیدند.
در مقابل، مختار باور داشت که جز با راه حل نظامی و فراهم آوردن گروه های عقیدتی و سیاسی تأثیرگذار در عراق نمی توان به هدف رسید، از این رو با فراهم آوردن مقدماتی جامع، حمایت معنوی ابن حنیفه را به دست آورده و با گرد هم آوردن گروه های مختلف، چون موالی، اشراف کوفی و بصری و شیعیان، کوفه را مقر قیام خویش ساخت و توفیق یافت بسیاری از قتله دشت طف را مجازات کند و باعث شادی و دعای خیر اهل بیت(ع) گردد.
منابع
ابن ابی الحدید، عبدالحمید بن هبة الله، شرح نهج البلاغه، بیروت، دارالمکتبة الحیاة، بی تا.
ابن اثیر جزری، عزالدین، الکامل فی التاریخ، بیروت، دارالصادر، 1399 ق.
ابن اعثم، ابومحمد احمد کوفی، الفتوح، بیروت، دارالفکر، 1412ق.
ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، تذکرة الخواص، قم، منشورات الشریف الرضی، 1418ق.
ابن خلدون، ابوزید عبدالرحمن بن محمد، تاریخ ابن خلدون، ترجمه عبدالمحمد آیتی، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، 1364 ش.
ابن عبدربه، احمدبن محمد، عقد الفرید، تصحیح احمد امین، ابراهیم الابیاری و عبدالاسلام محمد هارون، بیروت، دارالکتاب العربی، 1403 ق.
ابن قتیبه دینوری، عبدالله بن مسلم، الامامه و السیاسه، قاهره، مکتبه و مطبعةالمصطفی، بابی حلبی، 1963م.
ابن کثیر، ابوالفداء اسماعیل بن عمر دمشقی، البدایة و النهایة، تحقیق احمد ابوملحم و دیگران، بیروت، دارالکتب العلمیه، بی تا.
ابن نماحلی، نجم الدین جعفربن محمدبن جعفربن هبة الله، میثرالاحزان، قم، تحقیق نشر مدرسه الامام المهدی، 1406ق.
ـــــ ، ذوب النضار فی شرح الثار، تحقیق فارس حسون کریم، قم، مؤسسه نشر اسلامی، 1416 ق.
اردبیلی، محمدبن علی، جامع الرواة، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی، 1430 ق.
افتخارزاده، محمودرضا، اسلام و ایران، تهران، انتشارات رسالت قلم، 1377 ش.
امین، احمد، ضحی الاسلام، ترجمة عباس خلیلی، تهران، اقبال، 1377 ش.
بادکوبه هزاره، احمد، «مدخل توابی»، دانشنامه جهان اسلام، زیر نطر دکتر حداد عادل، تهران، 1364ش.
بغدادی، احمدبن علی ابوبکر خطیب، تاریخ بغداد او مدینة الاسلام، بیروت، دارالکتب العلمیه، بی تا.
بلاذری، احمدبن یحیی، انساب الاشراف، بیروت، دارالنشر، 1400 ق.
بلعمی، ابوعلی، تاریخ نامه طبری(گردانیده منسوب به بلعمی)، بخش چاپ نشده، به تصحیح و تحیشه محمد روشن، چاپ سوم، تهران، نشر دوم، 1368ش.
بیضون، ابراهیم، ملامح التیارات فی القرن الاول الهجری، بیروت، دارالنهضة العربیه، 1989م.
جعفریان، رسول، تاریخ سیاسی اسلام، قم، الهادی، 1378ش.
خلیفة بن خیاط، ابوعمروبن ابی هبیره، تاریخ خلیفة بن خیاط، تحقیق اکرم ضیاءالعمری، نجف، 1967م.
خوئی، سیدابوالقاسم، معجم الرجال الحدیث، قم، مدینة العلم، 1409 ق.
دیکسون، عبدالامیر عبد، بررسی سیاسی خلافت اموی، ترجمه گیتی شکری، تهران، طهوری، 1381ش.
دینوری، احمدبن داوود، الاخبار الطول، تحقیق عبدالمنعم عامر، قاهره، بی نا، 1960م.
ـــــ ، اخبار الطوال، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران، نشر نی، 1368 ش.
ذهبی، محمدبن احمد، تاریخ اسلام (حوادث و وفیات 61-80)، بیروت، بی نا، 1410 ق.
ریاض، عیسی، الخربیة السیاسیة منذ قیام الاسلام حتی سقوط الدولة الامویه، دمشق، بی نا، 1992م.
زرین کوب، عبدالحسین، دو قرن سکوت (از حمله عرب تا ظهور طاهریان)، تهران، انتشارات علمی، 1344 ش.
ـــــ ، تاریخ ایران بعد از اسلام؛ تهران، انتشارات امیرکبیر، 1363ش.
سالم، سیدعبدالعزیز، تاریخ الدولة العربیة، بیروت، دارالنهضت العربیه، بی تا.
سید، مجدی فتحی، تاریخ السلام و المسلمین فی العصر الاموی، دارالصحابة للتراث طنطا، 1418ق.
شهیدی، سیدجعفر، قیام حسین(ع)(ع)(ع)(ع)(ع)،(ع)(ع)(ع)(ع) تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1365 ش.
ـــــ ، پس از پنجاه سال، پژوهشی تازه پیرامون قیام امام حسین(ع)، تهران، دفتر نشرفرهنگ اسلامی، 1372 ش.
ـــــ ، زندگانی علی بن حسین‡، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1371ش.
صاحبی، محمدجواد، مقتل الشمس، قم، انتشارات هجرت، 1372 ش.
طبری، ابوجعفر، محمدبن جریر، تاریخ الامم و الملوک، بیروت، منشورات مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، بی تا.
طقوش، محمد سهیل، تاریخ حکومت امویان، ترجمه حجت الله جودکی، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، بی تا.
طوسی، ابوجعفر محمدبن حسن، اختیار معرفة الرجال (رجال الکشی)، تصحیح حسن مصطفوی، مشهد، دانشگاه مشهد، 1348 ش.
ـــــ ، اختیار معرفه الرجال (رجال کشی)، تحقیق سیدمهدی رجائی، قم، مؤسسه آل البیت(ع) لاحیاء التراث، 1404ق.
فوزی نجار، د. حسین، الاسلام والسیاسة، بحث فی اصول النظریة السیاسیة و نظام الحکم فی الاسلام، قاهره، مطبوعات الشعب، 1977م، 184-185.
کحاله، عمر رضا، معجم قبائل العرب، بیروت، مؤسسة الرساله، 1414 ق.
انوشه، حسن، «از اسلام تا سلاجقه» تاریخ ایران کمبریج، دانشگاه کمبریج، تهران، امیرکبیر، 1363ش.
مامقانی، عبدالله بن محمد حسن، تنقیح المقال، نجف، 1349-1352 ق.
مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار الجامعه لدررأخبارالائمه الاطهار(ع)، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1983م.
مسعودی، ابوالحسن علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق محمدمحیی الدین عبدالحمید، بیروت، دارالمعرفة، بی تا.
مسکویه رازی، احمدبن علی، تجارب الامم، حققه و قدم له الدکثور ابوالقاسم امامی، تهران، دارالسروش، 1366.
مغنیه، محمدجواد، الشیعه و الحاکمون، بیروت، مکتیه الهلال و دارالجواد، 1981م.
مفید، محمدبن محمدبن نعمان، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، 1413 ق.
مقرم، سیدعبدالرزاق موسوی، تنزیة المختار، قم، انتشارات شریف رضی، 1411 ق.
منقری، نصربن مزاحم، وقعةالصفّین، تحقیق عبدالاسلام محمد هارون، قم، مکتبه آیت الله مرعشی نجفی، بی تا.
ورداسبی، ابوذر، ایران در پویه تاریخ، تهران، قم، 1357 ش.
یعقوبی، احمدبن محمدبن واضح، تاریخ الیعقوبی، بیروت، دارالصادر، بی تا.
ـــــ ، تاریخ یعقوبی، ترجمه محمد ابراهیم آیتی، تهران، علمی و فرهنگی، 1374ش.
Hawting. G. R, The First Dynasty of Islam, The Umayyad Caliphate AD 661-750,Second edition, Londan,1896.
Jafari, S. H. M, The Origins and Early Development of Shi’a Islam, American University of Beirut, 1976.
The Cambridge History of Islam, Edited by p. m. Holt, Ann.k. S. Lambton, Bernard Lewis, Cambridge University, 1970-1977.
* استادیار دانشگاه زنجان. a.ahmadwand@gmail.com
** استادیاردانشگاه زنجان.
*** کارشناس ارشد گروه تاریخ و تمدن دانشگاه زنجان دریافت: 27/11/89 ـ پذیرش: 28/12/89
1. خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفة بن خیاط، ص222-224.
2. دینوری، الاخبار الطوال، چاپ قاهره، ص17.
3. ابن نما حلی، میثرالاحزان، ص11؛ عیسی ریاض، الخربیة السیاسیة منذ قیام الاسلام حتی سقوط الدولة الامویه، ص176.
4. مسعودی، مروج الذهب، ج3، ص54، ابراهیم بیضون، ملامح التیارات فی القرن الاول الهجری، ص186- 187.
5. ابن قتیبه دینوری، الامامه و السیاسه، ج2، ص8 و 7؛ ابن اعثم، الفتوح، ج3، ص74-73.
6. محمدجواد صاحبی، مقتل الشمس، ص124.
7. محمدبن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج4، ص426؛ ابن اثیر جزری، الکامل فی التاریخ، ج4، ص158-159؛ محمدجواد مغینه، الشیعه و الحاکمون، ص19؛ نجار فوزی، الاسلام و السیاسه، ص184-185.
8. ابن اثیر جزری، الکامل فی التاریخ، ص172- 173 .
9. علی بن حسین مسعودی، مروج الذهب، ج3، ص92؛ ابن اثیر جزری، الکامل فی التاریخ، ص175-177؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج4، ص250- 251- 254؛ رسول جعفریان، تاریخ سیاسی اسلام، ص510.
10. محمدبن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ص449؛ بغدادی، تاریخ بغداد، ج1، ص215؛ ابن اثیر، پیشین، ص174 به بعد؛ ابراهیم بیضون، من دولة عمر الی دولة عبدالملک، ص199-200؛ محمدسهیل طقوش، تاریخ حکومت امویان، ص71-72.
11. ابن اثیر جزری، پیشین، ص186.
12. ابوعلی بلعمی، تاریخ نامه طبری، ج2، ص743؛ احمدبن علی مسکویه رازی، تجارب الامم، ج2، ص113؛ سیدعبدالعزیز سالم، تاریخ الدولة العربیه، ص652.
13. بلاذری، انساب الاشراف، ج5، ص218،
14. Hawting, "Mukhtar", in Encyclopedia of Islam.
15. سیدجعفر شهیدی، قیام حسین(ع)، ص193؛ همو، پس از پنجاه سال، ص193-194.
16. The Cambridge History of Islam, VI, p103 NEXT.
17. محمدبن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ص561؛ ابن اثیر جزری، الکامل فی التاریخ، 269-270-271.
18. یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج2، ص275؛ احمدبن یحیی بلازری، انساب الاشراف، ج2، ص275؛ نصربن مزاحم منقری، وقعة الصفین، ص519؛ عبدالرحمن بن علی بن جوزی، تذکرة الخواص، ص283؛ خوئی، معجم الرجال الحدیث، ج8، ص271.
19. علی بن حسین مسعودی، مروج الذهب، ج3، ص101؛ احمد بادکوبه هزاره، «مدخل توابین»، دانشنامه جهان اسلام.
20. ابوعبیده بن مسعود ثقفی، از فرماندهان به نام عرب بود که در نبرد «یوم الجسر» و در جنگ با ایرانیان کشته شد (ابن اثیر جزری، الکامل فی التاریخ، ج2؛ ص438؛ ابن اعثم کوفی، الفتوح، ج1، ص163-170.
21. «در ایام خلیفه دوم همراه با پدر و عمویش سعد بن مسعود در نبرد با ایرانیان شرکت داشت»، مجلسی، بحارالانور، ج45، ص350.
22. زرین کوب، دو قرن سکوت، (از حمله عرب تا ظهور طاهریان)، ص90.
23. بلعمی، تاریخ نامه طبری، ص731.
24. طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج4، ص446.
25. عمررضا کحاله، معجم قبایل العرب، ج1، ص148-149 .
26. احمدبن محمدبن واضح یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ص201؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج4، ص488-489، 442؛ احمدبن علی مسکویه رازی، تجارب الامم، ج2، ص118؛ ابن خلدون، تاریخ، ج2، ص44.
27. دینوری، الاخبارالطوال، ص393؛ طبری، پیشین، ص493 به بعد؛ مسکویه رازی، پیشین، ص121 – 122.
28. دینوری، پیشن، چاپ ایران، ص330؛ حسن انوشه، «از اسلام تا سلاجقه»، تاریخ ایران کمبریج، ج4، ص37؛ دیکسون، بررسی سیاسی خلافت اموی، ص77.
29. طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج4، ص426؛ احمدبن علی مسکویه رازی، تجارب الامم، ج2، ص96؛ ابن اثیر جزری، الکامل فی التاریخ، ج4، ص159 – 160.
30. طبری، پیشین، ص453.
31. بلاذری، انساب الاشراف، ج5، ص205.
32. افزون بر آن عدم مشروعیت حاکم زبیری کوفه برای آن ها، دلیلی دیگر بر عدم پذیرش درخواست های آنها بود. لذا نمی خواستند در زیر لوای زبیریان بجنگند. (بلاذری، انساب الاشراف، ص208-209؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ص454-455 – 458 – 459 – 464؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج20، ص166؛ مفید، الجمل . . . ، ص414- 415.
33. طبری، پیشین، ص456؛ ابن اثیر جزری، پیشین، ص177.
34. Jafari, The origins and Early Development of Shi’a Islam, P158.
35. ابن نماحلی، ذوب النضار فی شرح الثار، ص96.
36. بلاذری، انساب الاشراف، ص217؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ص448-449.
37. ابن اثیر جزری، الکامل فی التاریخ، ص218-219.
38. دینوری، الاخبار الطوال، چاپ ایران، ص330؛ عبدالحسین زرین کوب، تاریخ ایران بعد از اسلام، ص357. برای اطلاع بیشتر از چگونگی وضعیت موالی در حکومت اعراب و دلایل پیوستنشان به مختار نک، خربوطلی، الاسلام و الخلافة، ص100 به بعد؛ ابوذر ورداسبی، ایران در پویه تاریخ، ص112؛ محمودرضا افتخارزاده، اسلام و ایران، ص118؛ امین ضحی الاسلام، ص43؛ تاریخ اسلام کمبریج، ص437.
39. طبری، تاریخ الامم و الملوک، ص450 – 451.
40. ابن اثیر جزری، تاریخ الامم و الملوک، ج4، ص227-232؛ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ج1، ص342.
41. طبری، پیشین، ص549 – 550؛ احمدبن علی مسکویه رازی، تجارب الامم، ج2، ص160 .
42. طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج4، ص550-551.
43. Jafari, lbid, P182
44. ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج20، ص136.
45. طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج4، ص550-551.
46. ابن اثیر جزری، الکامل فی التاریخ، ج4، ص258 – 259.
47. طبری، پیشین، ص540-541؛ احمدبن علی مسکویه رازی، تجارب الامم، ج2، ص154 – 155-156؛ سید، تاریخ الاسلام و المسلمین فی العصر الاموی، ص288.
48. مسکویه رازی، پیشین، ص154 به بعد.
49. ابن اثیر جزری، الکامل فی التاریخ، ص186.
50. مسکویه رازی، پیشین، ص186 .
51. سیدعبدالعزیز سالم، تاریخ الدوله العربیه، ص651؛ ابراهیم بیضون، ملامح التیارات فی القرن الاول الهجری، ص 199-200 .
52. ابن اثیر جزری، الکامل فی التاریخ، ص186 .
53. علی بن حسین مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ص97؛ محمدبن احمد ذهبی، تاریخ اسلام، ص50؛ سیدعبدالرزاق مقرم، تنزیه المختار، ص10؛
Hawting, The first Dynasty of Islam, p 52, lbid, "Mukhtar; Al-Semmari, A
54. ابن عبدریه، عقدالفرید، ج5، ص143؛ اردبیلی، جامع الرواة، ج2، ص220؛ مامقانی، تنقیح المقال، ج3، ص204؛ خوئی، معجم رجال الحدیث، ج5، ص94؛ سیدجعفر شهیدی، زندگانی علی بن حسین(ع)، ص94.