مشاغل و حرَف اصحاب و راویان ائمهی اطهار علیه السلام تا پایان غیبت صغرا

Article data in English (انگلیسی)
مقدمه
ازآنرو كه اهلبيت همواره بر کسب درآمد حلال تأکيد داشتهاند (كليني، 1363، ج5، ص 80ـ81) و يکي از مهمترين راههاي کسب روزي حلال شغل مناسب است، اهتمام اهلبيت در اينباره موجب ميشد تا اصحاب خود را از بيكاري و نشستن در خانه منع نمايند و در مقابلِ تقاضاي برخي از شيعيان براي دعاي روزي در حق آنان، ميفرمودند: روزي را از راهي (اشتغال) به دست آوريد كه خداوند متعال قرار داده است (همان، ص 78).
تاکنون کتاب يا مقالهاي در زمينة شغل اصحاب ائمة اطهار يا نگاشته نشده و يا فقط به صورت محدود و غيرمستقل آن را بررسي كرده است. ازاينرو، نگارش مقاله با مشكلات بسياري مواجه بود.
براي بررسي شغل اصحاب ائمة اطهار، پيش از ورود به اصل بحث، ضرورت داشتن شغل و وجوب كسب و كار براي هر فرد بررسي ميشود و سپس شغل اصحاب ائمة اطهار، در قالب جدول ذكر خواهد شد. اما توجه به اين نكته لازم است كه براي پرهيز از طولاني شدن كلام، ذكر بسياري از مطالب مرتبط با شغل، به مجال ديگر واگذار گرديد.
ضرورت اشتغال به كار از نگاه اهلبيت
داشتن روزي حلال ملازم با داشتن شغل مناسب است (همان، ص 89)، از سوي ديگر، شغل مناسب ماية استقلال اقتصادي و حفظ عزت و سربلندي بنيان خانواده است. ازاينرو، اهلبيت به اقتضاي شرايط مشغول، به کار ميشدند و منبع درآمد شخصي داشتند و بخشي از دسترنج خود را در امور خير مصرف ميكردند. براي نمونه، پيامبر گرامي در جواني مدتي در کاروان تجاري حضرت خديجه مشغول بودند؛ يا وقتي اميرالمؤمنين، خواستند از بصره بروند در بين مردم شهر ايستادند و ضمن سخناني چنين فرمودند: اي مردم بصره، چرا بر من خرده ميگيريد؟! به خدا سوگند، اين (اشاره کرد به کيسهاي که در دست داشتند) نيست، مگر از محصول و غلة من در مدينه. اگر من از نزد شما رفتم و بيش از آنچه ميبينيد به همراه بردم من در زمره خائنان هستم (عليدوست، 1391، ص 86).
اين گزارش حاکي از آن است که اميرالمؤمنين پيش از هجرت به کوفه، در مدينه باغ و نخلستان و زميني فراهم کرده بودند که از درآمد آن استفاده ميکردند. همچنين مطابق نقلهاي ديگر، آن حضرت به حفر قنات و کندن چاه مشغول ميشدند و پس از رسيدن به آب، آن را وقف مينمود (مرعشينجفي، 1405ق، ج 18، ص 54). طبق برخي ديگر از نقلها، آن حضرت از دستمزد کارهايشان، هزار بنده را آزاد ساختند (كليني، 1363، ج 5، ص 74).
اهميت شغل در سيرة امام باقر به اندازهاي بود که يكي از بزرگان آن زمان به نام محمدبن منکدر چنين نقل كرده است: روزي از مدينه بيرون آمدم و در صحرا محمدبن عليبن الحسين را ديدم. او درحاليکه بدن چاقي داشت، با تكيه بر دو غلام سياه، به سوي مزرعه ميرفت، پيش خود گفتم: سبحانالله! پيرمردي از قريش در چنين ساعتي با اين وضعيت براي به دست آوردن دنيا در تلاش است. بايد او را موعظه کنم! نزد او رفته و گفتم: خداوند تو را حفظ کند. اگر در اين حال، اجل تو برسد چه خواهي کرد؟ فرمود: اگر در اين حال اجلم برسد، در حال اطاعت خدا از دنيا خواهم رفت. من با کارکردن، خود و عيالم را از محتاج بودن به تو و مردم حفظ ميکنم... (همان، ص 73).
در سيرة امام صادق، کار کشاورزي براي بينيازي از مردم (همان، ص 74) و در سيرة امام کاظم، کار روي زمين عمل پيامبران و اوصيا و صالحان (همان، ص 75) معرفي شده است.
شيعيان نيز با تأسي به اهلبيت، به شغل اهميت ويژهاي ميدادند و با اينکه برخي از آنان داراي منصب حکومتي و يا مستمري از بيتالمال بودند، از کار کردن خودداري نميکردند؛ همچنانکه سلمان فارسي، وقتي حاکم مدائن بود، به کار حصيربافي اشتغال داشت (عاملي). مستمري سلمان از بيتالمال پنج هزار درهم بود که آن را صدقه ميداد و از دسترنج خود استفاده ميکرد (همان، ص 32).
ائمة اطهار اصحاب را از کسالت پرهيز ميدادند و افراد تنبل را سربار جامعه و يا خانودة خود (كليني، ج5، ص86) و بدون خير و تنبلترين افراد در امر آخرتشان (همان، ص 85) معرفي مينمودند و در صورت رکود اقتصادي شيعيان، دستورات خاصي براي رونق اقتصادي آنها ميدادند که در كتاب شريف الکافي به نمونههايي از آن اشاره شده است (همان، ج 3، ص 473-476).
بايد توجه داشت ضرورت شغل بهمعناي داشتن شغل ثابت و با حقوق و مزاياي معين نيست، بلکه منظور آن است که مسلمان بايد تنبلي را کنار بگذارد و هر روز دنبال روزي خود باشد، خواه شغل او ثابت و براي يک نهاد دولتي و اداري با حقوق و مزاياي ثابت باشد و يا هر روز رزق خود را با فعاليت شخصي از بازار، مزرعه، باغ و غير آن کسب نمايد.
برخي از روايات عبادت را ده جزء دانسته و نه جزء آن را مال حلال معرفي کردهاند (مجلسي، 1403ق، ج74، ص27). برخي ديگر از روايات عبادت را هفتاد جزء معرفي کرده و برترين هفتاد جزء را کسب حلال معرفي نمودهاند (صدوق، 1406ق، ص 180). طبق همين مبنا و نيز ضرورت توجه به مال حلال، اصحاب ائمة معصوم در کنار کار و رعايت آداب کسب و کار، در پرداخت خمس و حقوق واجب دقت داشتند. براي نمونه، حكَمِبن عِلْبَاء اَسَدي (طوسي، 1363، ج2، ص58) و ابي¬سيار مسمع¬بن عبدالملک (كليني، 1363، ج1، ص408) اموال خمسي خود را نزد امام صادق آوردند. در گزارش ديگري آمده است كه امام صادق خمس اموال حارثبن مغيره نصري را بخشيد (طوسي، 1364، ج4، ص 143).
اهتمام اصحاب امامان در پرداخت خمس، به اندازهاي بوده که مقيد بودند نسبت به تعلق و يا عدم تعلق خمس به اموال خود، از امام سؤال كنند. امام رضا براي پدر عليبن الحسين عبدربه هديهاي فرستادند. او در نامهاي، از امام سؤال كرد: آيا هديهاي كه براي من فرستادهايد خمس دارد؟ حضرت به او نوشتند: آنچه صاحب خمس براى تو مىفرستد خمس ندارد (كليني، 1363، ج 1، ص547).
البته برخي از افراد نيز در پرداخت خمس اهمال ميورزيدند و از امام براي عدم پرداخت آن رخصت ميخواستند که تعدادشان بسيار اندک است. در آنچه به صورت مستند يافت شد، نام شخصي به نام صالحبن محمدبن سهل، متولي اوقاف قم، آمده است که از امام جواد تقاضاي معافيت از پرداخت خمس داشت (همان، ج1، ص548).
مشاغل اصحاب و شيعيان اثناعشري در دورة حضور
در جدول ذيل، به شغل اصحاب ائمة اطهار اشاره شده است، با اين توضيح كه:
در ستون دوم، به نام شغل اشاره شده است. در اين ستون براي برخي شغلها الفاظ متفاوتي ذكر شده كه در ستون آخر (توضيحات) بهعنوان شغلي آنان اشاره شده است.
در ستون سوم، نام صحابي موردنظر ذكر شده و چنانچه ضبط يك اسم متفاوت بوده، تذكر داده شده است. قابل ذكر آنكه ملاك تقديم و تأخير اسامي ذكر شده در اين ستون، ترتيب زماني صحابي بودن براي ائمة اطهار است. اين تقدم و تأخر، حتي دربارة شغلهايي كه با نامهاي متفاوتي از آن ياد شده، رعايت گرديده است؛ مثلاً، از پارچه فروشي با چند نام مثل «بزاز» و «بياع السابري» و «بياع الزطي» ياد شده است. ازاينرو، ترتيب ذكر شده دربارة شغل بزاز و بياع السابري و بياع الزطي (با اينكه هر سه شغل زيرمجموعة پارچهفروشي هستند) به صورت جداگانه رعايت شده است.
در ستون چهارم، نام برخي از امامان بزرگوار آمده است. اين اسامي بيانگر آن است كه صحابي از شيعيان اين امامان بوده است. درصورتيكه در كتب رجالي به شغل يكي از اصحاب امامان اشاره شده ولي مشخص نباشد از اصحاب كدام امام است، وي بهعنوان راوي از امام معرفي شده است. ملاك براي ذكر اين افراد بهعنوان صحابي، اين است كه اولاً، نامشان در كتب رجالي بهعنوان اصحاب ائمة اطهار آمده است. ثانياً، تاريخ وفات برخي از آنان مشخص است و نشان ميدهد دستكم مقداري از دورة حضور و يا دورة غيبت صغرا را درك نمودهاند.
درصورتيكه در رديف افقي، فقط به يك منبع ارجاع داده شده باشد، بيانگر اين است كه تمام مطالب اين رديف فقط به همان مرجع برميگردد، و چنانچه در رديف افقي ارجاعات مختلف آمده باشد، بيانگر اين است كه هركدام از اطلاعات از يك منبع خاص استخراج شده است.
شغل صحابي امامان معصوم توضيحات
پارچهفروش عمربن محمدبن يزيد
(همان، ص283) امام باقر و امام صادق بياع السابري (فروشنده پارچههاي شاپوري)
حمادبن ابيطلحه
(نجاشي، 1365، ص 144) امام صادق
(خوئي، 1410ق، ج 7، ص 148) //
خالدبن نافع (همان، ج 17، ص 148) امام صادق؛ (طوسي، 1415ق، ص 198) //
عمربن يزيد (همان؛ صدوق، 1413ق، ص 278). امام صادق //
محمدبن زياد بجلي (خوئي، 1410ق، ج 17، ص 99) امام صادق //
يحيي ازرق (همان، ج 20، ص 17) امام صادق (طوسي، 1415ق، ص 322) //
جميل الرواسي (همان، ص 177) امام صادق //
حفصبن سالم (همان، ص 189) امام صادق //
سعيدبن سنان(همان، ص 213) امام صادق //
عثمانبن عمران (همان، ص 259) امام صادق //
علاءبن کاهل (كامل) (همان، ص 266) امام صادق //
ابوخالد قاسمبن سالم (همان، ص 271) امام صادق //
کامل (همان، ص 144) امام صادق //
محمدبن عبده (همان، ص 289) امام صادق //
محمدبن ابي طلحه (همان، ص 313) امام صادق //
احمدبن حسين (نجاشي، 1365، ص 83) امام صادق و کاظم (همان، ص 283) //
هشامبن حكم ابو محمد امام صادق و امام کاظم امام كاظم وي را از فروش پارچههاي شاپوري در سايه منع كردند (حرعاملي، 1414ق، ج 17، ص 466).
عبدالرحمنبن حجاج بجلي(نجاشي، 1365، ص237-238) استاد صفوان بنيحيي(طوسي، 1415ق، ص236) امام صادق و امام کاظم و امام رضا //
صفوانبن يحيي (طوسي، بيتا، ج 2، ص 792) امام صادق و امام کاظم و امام رضا و امام جواد (نجاشي، 1365، ص 197) //
محمدبن عمربن يزيد (همان، ص 364؛ طوسي، 1364، ج 7، ص 18) امام رضا //
زيادبن هيثم (طوسي، 1415ق، ص 337) امام کاظم //
حسنبن علي امام هادي //
صامت (همان، ص 138) امام باقر بياع الهروي (فروشندة پارچههاي هراتي)
عائذبن حبيب بجلي (برقي، 1342، ص 46) امام صادق (طوسي،1415ق، ص 262) //
سيف کوفي (همان، ص 222) امام صادق //
ابراهيمبن ميمون امام صادق //
حسن (همان، ص 196) امام صادق //
اسماعيلبن زياد (همان، ص 124) امام باقر و امام صادق بزاز
يوسف (همان، ص 324) امام صادق //
محمدبن عبدالرحمن (همان، ص 288) امام صادق //
محمدبن عمارةبن ذکوان (همان، ص 290) امام صادق //
خلاد السدي (نجاشي، 1365، ص 154) امام صادق //
محمدبن حسن (طوسي، 1415ق، ص 279) امام صادق //
ابوخالد يزيد مولي حکمبن ابي الصلت (همان، ص 3) امام صادق //
عوانةبن حسين بزاز (همان، ص 430) از راويان //
وي در سال 264 از دنيا رفته است (همان). بنابراين، ميتوان وي را دستكم از اصحاب دوره غيبت صغرا دانست.
هارونبن يحيي (همان، ص449) از راويان //
بشر (همان، ص 127) امام باقر بياع الزطي (فرشندة نوعي لباسهاي هندي)
عبداللهبن ايوببن راشد زهري (نجاشي، 1365، ص 221) امام باقر //
ميسربن عبد العزيز (طوسي، 1415ق، ص 309) امام باقر و امام صادق //
علي (همان، ص 360) اسباطبن سالم (نجاشي، 1365، ص106) امام صادق //
محمدبن ميسربن عبد العزيز (همان، ص 368) امام صادق //
عبدالحميد (طوسي، 1415ق، ص 240) امام صادق //
ابن ابى عمير (شيخمفيد، 1413ق، ص 86) امام كاظم و امام رضا و امام جواد //
صـــراف صلتبن حجاج صيرفي (طوسي، 1415ق، ص 227) امام صادق الصيرفي (راغب، 1374، ج 2، ص 394)
عبدالرحمنبن امي (همان، ص 237) امام صادق //
عبداللهبن حسن (همان، ص 234) امام صادق //
عبدالملکبن عتبه (همان، ص 238) امام صادق //
عبدالخالقبن حبيب (همان، ص 240) امام صادق //
هيثمبن حبيب (همان، ص 319) امام صادق //
عبدالخالقبن عبد ربه (همان، ص 240) امام صادق //
عليبن حيان (همان، ص 246) امام صادق //
محمدبنعلي بننعمان (مؤمن طاق) (نجاشي، 1365، ص 325-326) امام صادق //
عمروبن حريث (همان، ص 289) امام صادق //
عمربن عيسي (طوسي، 1415ق، ص 254) امام صادق //
فضلبن عذار (همان، ص 268) امام صادق //
قاسمبن عبدالرحمان (همان، ص 271) امام صادق //
محمدبن حسن (همان، ص 279) امام صادق //
محمدبن عذافر (همان، ص 291) امام صادق //
محمدبن فضيلبن کثير(همان، ص 292) امام صادق //
محمدبن ناجيه (همان، ص 296) امام صادق //
هارونبن خارجه (همان، ص 318) امام صادق //
ابوايوب هلالبن مقلاص (همان، ص 320) امام صادق //
يحييبن اسحاق (همان، ص 321) امام صادق //
يونسبن عمار (همان، ص 324) امام صادق //
حنانبن سدير (نجاشي، 1365، ص 145-146) امام صادق و امام کاظم //
حسينبن خالد (همان، ص 355) امام رضا //
محمدبن اسحاقبن عمار (همان، ص 365) امام رضا //
محمدبن فضيل (همان، ص 365) امام رضا //
الياس صيرفي (نجاشي، 1365، ص 39) امام رضا //
احمدبن عباس نجاشي (طوسي، 1415ق، ص 412) // در سال 335 زنده بود.
برده فروش 1. مفضلبن صالح الأسدي (طوسي، 1417ق، ص475؛ برقي، 1342، ص 34؛ خوئي، 1410ق، ج 19، ص 311-312) امام صادق نخاس (بستاني، 1375، ص 905)
2. آدمبن حسين (نجاشي، 1365، ص 104) امام صادق (خوئي، 1410ق، ج 1، ص 117) //
3. جارودبن منذر (نجاشي، 1365، ص 130) امام صادق //
4. بشربن طرخان (طوسي، 1415ق، ص 169) امام صادق //
5. سلامبن مسلم (همان، ص 365) امام صادق //
6. رفاعهبن موسي (نجاشي، 1365، ص 166) امام صادق و کاظم //
7. احمدبنمخلد (طوسي، 1415 ق، ص 331) امام کاظم //
8. عبدالله (همان، ص 41) امام کاظم //
9. عباسبن موسي (همان، ص 361) امام رضا نخاس
10. احمدبن حسين (همان، ص 409) // //
11. وهيببن حفص (نجاشي، 1365، ص 431) // //
راوي از ابيبصير (خوئي، 1410ق، ج 19، ص 217) از اصحاب امام باقر
12. طوسي، 1415ق، ص137 (همان، ص 137) امام باقر جلاب
13. حمادبن عبدالکريم (همان، ص 186) امام صادق //
14. سعيد ابوعمر (همان، ص 214) // //
15. حسنبن علي (عيسي) (همان، ص 181) // //
16. عليبن عيسي (همان، ص 246) // //
17. محمدبن حباب (همان، ص 281) // //
18. محمدبن عبدالله (همان، ص 344) امام کاظم //
19. محمدبن هارون (كليني، 1367، ج 5، ص 298) امام كاظم و امام رضا //
20. محمدبن مروان (طوسي، 1415ق، ص 391) امام هادي //
21. محمدبن سليمان (همان، ص392) امام هادي //
22. شاهويهبن عبدالله (همان، ص399) امام حسن عسکري //
23. صالحبن عبدالله (همان) امام حسن عسکري //
24. منخلبن جميل (نجاشي، 1365، ص 421؛ خوئي، 1410ق، ج 19، ص 356) امام صادق بياع الجواري (کنيز فروش)
ابريشم فروشي 1. محمدبن معروف هلالي (نجاشي، 1365، ص362) امام صادق خزّاز (بستاني،1375، ص 693)
2. هاشم (هشام)بن بريد (طوسي، 1415ق، ص 319) امام صادق //
3. يحيي (همان، ص 322) امام صادق //
4. احمدبن زياد (همان، ص332) امام کاظم //
5. ابومعاذ زيادبن رستم دوالدوز (همان، ص 209) امام صادق //
6. حسينبن کثير (همان، ص 184) امام صادق //
7. عليبن عبدالرحمان (همان، ص 246) امام صادق //
8. محمدبن يحيي (نجاشي، 1365، ص 359) امام صادق //
9. حسنبن عليبن زياد (همان، ص 39) امام صادق الوشاء (فروشندة جامههاي لبريشمي) (بستاني، 1375، ص 986) وي فرزند دختر الياس صيرفي است و چون دايي وي از اصحاب امام رضا بوده، به لحاظ سني، ميتوانيم وي را از اصحاب امام کاظم و امام رضا محسوب کنيم.
10. أبو أيوب ابراهيمبن عيسى يا ابراهيمبن عثمان (نجاشي، 1365، ص20) امام صادق و امام کاظم //
11. خالدبن نجيح (خوئي، 1410ق، ج7، ص38) امام کاظم //
12. حسنبن علي (طوسي، 1415ق، ص 354) امام رضا //
13. عبداللهبن مغيره (همان، ص 359) امام رضا //
14. محمدبن جعفر (همان، ص 365) امام رضا //
15. محمدبن وليد کرماني (همان، ص378) امام جواد //
16. ابوعبدالله حسينبن علي خزاز (نجاشي، 1365، ص68) // //
17. حسنبن ابراهيمبن عبدالصمد (طوسي، 1415ق، ص 423) // //
تلعكبري در سال 337 از وي روايت استماع كرده است.
18. عليبن حسنبن قاسم (همان، ص431) // //
وي در سال 329 زنده بوده
19. محمدبن وليد بجلي خزاز (نجاشي، 1365، ص 345) // //
اواخر عمرش مصادف با محمدبن حسن صفار (نجاشي، 1365، ص 345) از اصحاب امام حسن عسکري بود (طوسي، 1415ق، ص 402).
20. ابوالحسن محمدبن حسينبن سفرجلة (همان، ص388) // //
21. إبراهيمبن سليمانبن عبيداللهبن خالد نهمي (همان، ص18) // خزاز (طوسی، 1415، ص 414)
22. زيادبن حسن (همان، ص 337) امام کاظم بياع الوشاء (فروشنده پارچههاي ابريشمي و نگارين)
23. ابوشبل عبداللهبن سعيد الاسدي (همان، ص233) امام صادق //
24. ميسره (طوسي، 1415ق، ص 310) امام صادق //
25. عمر الکرابيسي (همان، ص 250) امام صادق //
26. ابوحفص عمر (همان، ص254) امام صادق قزّار
27. سماعةبن مهران حضرمي (همان، ص 221؛ نجاشي، 1365، ص 193) امام صادق و کاظم و رضا تجارت وي ابريشمفروشي بود.
حکومتي 1. اسلم ابورافع (نجاشي، همان، ص 4) مشهور به ابراهيم (خوئي، 1410ق، ج1، ص 159) پيامبر و حضرت امير وي در زمان حکومت اميرالمؤمنين خزانهدار بود (نجاشي، 1365، ص 4).
2. سلمان فارسي حضرت علي حاکم مدائن در زمان خلافت عمر
3. نعمانبن عجلان حضرت علي عامل حضرت علي بر بحرين و عمان (طوسي، 1415ق، ص 83).
4. عبداللهبن ابيرافع حضرت علي کاتب حضرت علي بود (خوئي، 1410ق، ج 1، ص 159).
5. محمدبن أبي بكر (طوسي، 1415ق، ص 49) حضرت علي عامل حضرت امير بر مصر بود که در سال 38 به شهادت رسيد.
6. ابو يزيد حارثبن ربيع (همان، ص61). حضرت علي عامل حضرت امير در مدينه بود.
7. عليبن ابيرافع حضرت علي کاتب حضرت علي بود (نجاشي، 1365، ص 6).
8. ابوشبرمة عبداللهبن شبرمة ضبي (طوسي، 1415ق، ص 117و 234) امام سجاد قاضي از جانب ابوجعفر (ظاهراً منصور دوانيقي) بر کوفه بود و در سال144 از دنيا رفت.
9. حَكَمِبن عِلْبَاء اَسَدِيّ امام باقر ايشان والي بحرين بود و اموال زيادي بهعنوان خمس نزد امام صادق آورد (طوسي، 1363، ج 2، ص 58).
10. سعدبن طريف حنظلي (نجاشي، 1365، ص 178) امام باقر وامام صادق شغل وي قضاوت بود.
11. حفصبن غياثبن طلق (همان، ص135) امام صادق قاضي از طرف هارون در بغداد و سپس در کوفه شد و در سال 194ق از دنيا رفت.
12. حسينبن عبدالله (حر عاملي، 1414ق، ج 17، ص 195-196) امام صادق وي والي سجستان (سيستان) بود و امام نامهاي براي رسيدگي به مشکل يکي از شيعيان به ايشان نوشت.
13. نجاشي (همان، ص196-197) يا أبوبجيرأسدي نصري عبداللهبن نجاشيبن عثيم بنسمعان(نجاشي، 1365، ص231) امام صادق حاکم اهواز از جانب منصور دوانيقي بود و امام صادق براي رفع مشکل مؤمني نامهاي به او نوشت (حر عاملي، 1414ق، ج 17، ص 196-197).
14. نوحبن دراج (نجاشي، 1365، ص 127) امام صادق (طوسي، 1415ق، ص 314) شغل وي قضاوت بود و در زمان امام رضا از دنيا رفت (نجاشي، 1365، ص127).
15. محمدبن عبدالرحمانبن ابيليلي (طوسي، 1415ق، ص 288) امام صادق قاضي کوفه بود و در سال148 از دنيا رفت.
16. يحييبن سعيدبن قيس (همان، ص321) امام صادق در هاشميه (شهر نوبنياد عباسيان در عراق در اوايل حكومت آنها) قاضي از جانب ابوجعفر منصور دوانيقي بود و در سال 143 از دنيا رفت.
17. عليبن يقطين (همان، ص340) امام کاظم وزير هارون الرشيد بود و امام به وي اجازه کنار گذاشتن کارش را نداد (حر عاملي، 1414ق، ج 17، ص 197-199). شغل ديگر وي فروش ابزار، يعني «التوابل» (كشي، 1409ق، ص 430) ديگ (القدر) بود.
18. زيادبن ابي سلمه امام کاظم امام کاظم به شرط ياري رساندن به مؤمنان به او اجازة داشتن شغل حكومتي دادند.
19. يعقوببن اسحاق السكيت امام کاظم در دربار متوكل، معلم معتز و مؤيد بود كه به خاطر دفاع از اهلبيت، در دربار متوكل به شهادت رسيد (نجاشي، 1415ق، ص 449).
20. حمزهبن يسع امام کاظم (تاريخ قم، ص 28 و 101 و 164 به نقل تاریخ تشیع 2، ص 171) در سال 189 از جانب هارون الرشيد حاکم قم شد.
21. ابوعمر حذاء امام کاظم وي ابتدا مأمور رفت و آمد نزد قضات جور عباسي بود و اموالي براي آنها جمعآوري ميکرد، ولي بعد از نامهنگاري با امام از کارش دست کشيد (حر عاملي، 1414ق، ج 17، ص 197-198).
22. يقطين امام کاظم وي در خدمت ابوالعباس سفاح و ابوجعفر منصور دوانيقي بود (طوسي، 1417ق، ص 270).
23. محمدبن عليبن عيسى قمي امام هادي (طوسي، 1415ق، ص 391) حاکم قم از طرف سلطان بود و نامهنگاريهايي با امام هادي داشت (نجاشي،1365، ص 371).
خريدار و فروشندة گندم 1. حسين (حسن) (طوسي، 1415ق، ص 181)بن موسي (كليني، 1367، ج 5، ص 349؛ نجاشي، 1365، ص 45) امام صادق الحناط (فيومي، 1414ق، ج 2، ص 154)
2. مثنيبن وليد (نجاشي، همان، ص 414؛ طوسي، 1363، ج 1، ص 332) امام صادق //
3. سلمانبن عبيد (طوسي، 1363، ج 1، ص 218) امام صادق //
4. حسن (حسين) (طوسي، 1363، ج 1، ص 183)بن عطية دغشي محاربي (نجاشي، 1365، ص 46) امام صادق (خوئي، 1410ق، ج 6، ص 31) //
5. ابوولاد حفصبن سالم (نجاشي، همان، ص 135؛ طوسي، 1415ق، ص 197) امام صادق //
6. حكمبن أيمن (نجاشي، 1365، ص 137) امام صادق و کاظم //
7. زيدبن عبدالله (طوسي، 1415ق، ص 207) امام صادق //
8. ابوالحسن عليبن محمد (نجاشي، 1365، ص 257) امام صادق (طوسي، 1415ق، ص 245) //
9. سلمه (صدوق، 1413، ج3، ص266) امام صادق (خوئي، 1410ق، ج 8، ص 214) //
10. حسينبن عطيه (طوسي، 1415ق، ص 183) امام صادق //
11. سلامبن غانم (همان، ص218) امام صادق //
12. سالمبن عبدالله (همان) امام صادق //
13. سماعه الکوفي (همان، ص 221) امام صادق //
14. صالحبن ابي الاسود (همان، ص 225) امام صادق //
15. محمدبنعطيه (همان، ص 290) امام صادق //
16. مفضلبن زياد (همان، ص 307) امام صادق //
17. هشام (همان، ص319) امام صادق //
18. هاشمبن مثني (همان) امام صادق //
19. عروه (طوسي، 1363، ج 2، ص 207) امام صادق (حرعاملي، 1414ق، ج 13، ص 77) //
20. فائد الحناط (نجاشي، 1365، ص 311) امام صادق و کاظم (خوئي، 1410ق، ج 13، ص 245) //
21. عبداللهبن عثمان (طوسي، 1415ق، ص 341) امام کاظم //
22. عبداللهبن عمربن بكار (نجاشي، 1365، ص 228) از راويان //
23. سعيد (برقي، 1342، ص 38) امام صادق //
روغن فروش 1. عبداللهبن بسطامبن سابور (نجاشي، 1365، ص 218) بسطامبن سابور (طوسي، 1415ق، ص 172) امام صادق (نجاشي، 1365، ص 172) زيّات
2. يحيىبن حبيب (همان، ص369) امام صادق //
3. حريزبن عبدالله سجستاني زيات (نجاشي، 1365، ص 144-145) امام صادق //
براي تجارتش به سيستان سفر ميكرد.
4. معمر (طوسي، 1415ق، ص 308) امام صادق //
5. منذربن صباح (همان) امام صادق //
6. بسطام (همان، ص173)بن سابور (نجاشي ،1365، ص 111) امام صادق وامام کاظم //
8. محمدبن حسينبن ابيالخطاب (رجال طوسي، ص391) امام هادي //
9. محمدبن عمرو (همان، ص 447) // //
10. ابومسکين (همان، ص 150) امام باقر سمان
11. عبداللهبن وليد سمان امام صادق //
12. سعيدبن عبيد سمان (همان، ص 213) امام صادق //
13. مسکينبن عبدالله (همان، ص308) امام صادق //
14. سعيدبن عبدالرحمان الاعرج (همان، ص213) امام صادق //
15. اسماعيلبن شعيب (همان، ص 160) امام صادق //
16. عثمانبن سعيد عمري سمان (همان، ص389) امام هادي (همان، ص389) و عسکري (همان، 401) و صاحبالامر //
17. ابوجعفر همداني محمدبن موسيبن عيسي (نجاشي، 1365، ص 338) // //
18. بشير دهان و حفص دهان (طوسي، 1415ق، ص169و196) امام صادق دهّان
19. عماربن خباب و محمدبن يعقوببن قيس دهني (طوسي، 1415، ص 251و 298؛ نجاشي، 1365، ص 413 و 446) امام صادق //
20. خباببن عبدالله دهني (نجاشي، 1365، ص 411) امام صادق و امام کاظم العطار
عطر فروش 1. عبدالحميد (طوسي، 1415ق، ص 240) امام صادق //
2. محمدبن ثمامه (همان، ص 279) امام صادق //
3. محمدبن زياد (همان، ص282) امام صادق //
4. محمدبن حسنبن زياد (نجاشي، 1365، ص 369) امام صادق //
5. عبدالرحمانبن سالمبن عبدالرحمان (نجاشي، همان، ص 337) امام صادق (طوسي، 1415ق، ص 265) //
6. داودبن عبدالرحمان (طوسي، 1415ق، ص 202) امام صادق //
7. محمدبن عمربن عبيد (همان، ص 290) امام صادق در سال 176 از دنيا رفت.
8. محبوببن عبدالله (همان، ص 309) امام صادق //
9. حسنبن زياد (همان، ص195). امام صادق //
10. داودبن سرحان (همان، ص 202؛ نجاشي، 1365، ص 159) امام صادق و امام کاظم (خوئي، 1410ق، ج 7، ص 105) //
11. داودبن ابي يزيد (خوئي، 1410ق، ج 24، ص 1-10) امام صادق و امام کاظم؛ //
12. عبدالحميدبن سالم (نجاشي، 1365، ص 339) امام کاظم //
13. محمدبن عبدالحميد (طوسي، 1415ق، ص 364) امام رضا و امام حسن عسکري (طوسي، 1415ق، ص 402)، //
14. عليبن عمرو (همان، ص 388) امام هادي //
15. عبدوس (همان، ص 389) امام هادي و عسکري //
16. احمدبن محمدبن يحيي قمي (همان، ص 410) از راويان در سال 353 زنده بود (طوسي، 1415ق، ص 410).
17. يونسبن علي (همان، ص 450) // //
18. محمدبن يحيى أبو جعفر (نجاشي، 1365، ص 353) // //
سازنده يا فروشندة کاغذ 1. ابوعيسي محمدبن هارون (همان، ص 372) // الوراق (ابنمنظور، 1414ق، ج 10، ص 375) مؤلف کتاب الامامه و السقيفه (نجاشي، 1365، ص 372)
2. ابوالفتح هلالبن إبراهيم دلفي (نجاشي، 1365، ص 441؛ ابنداود، 1342، ص 369) // //
3. محمدبن تسنيم (طوسي، 1415ق، ص 300) امام صادق مشهور به ابوطاهر الوراق
4. إِسْمَاعِيلُبن إِسْحَاقَ امام صادق (طوسي، 1364، ج3، ص194) //
5. عَنْبَسَة الْوَرَّاقِ امام صادق (كليني، 1367، ج 5، ص 122) //
6. يحييبن عباس (طوسي، 1415ق، ص 369) امام رضا //
7. عباسبن محمد (همان، ص 361) // //
8. موسىبن مرشد (همان، ص 392) امام هادي //
9. إِسْحَاقَبن إِبْرَاهِيم (حر عاملي، 1414ق، ج 6، ص 422) از راويان //
10. جَعْفَرِبن مُحَمَّدٍ (همان، ج 17، ص 445). // //
11. مُحَمَّدِبن إِسْمَاعِيلَ (همان، ج 7، ص 126) // //
12. طاهربن عيسي (همان، ص 146) // //
13. قاسمبن ربيع (همان، ج 20، ص 410) // //
14. مُحَمَّدِبن أَحْمَدَ الْوَرَّاقِ // //
15. عَلِيُّبن عَبْدِاللَّهِ الْوَرَّاقُ (همان، ج 16، ص 240) // //
16. محمدبن إبراهيم الوراق (كشي، 1409ق، ص 143) // //
17. محمدبن ابراهيم (طوسي، 1415ق، ص 440) // //
نويسنده 1. عبدالرحمانبن محمدبن عبيدالله (حر عاملي، 1414ق، ج 1، ص 449) حضرت علي كاتب
2. ابواحمد اسماعيل (طوسي، 1415ق، ص 125) امام باقر //
3. حسنبن سري (همان، ص 131؛ نجاشي، 1365، ص 47) امام صادق //
4. عيسيبن حسان (طوسي، همان، ص259) امام صادق //
5. محمدبن اعين (همان، ص 278) امام صادق //
6. محمدبن عبيد (نجاشي، 1365، ص 339) امام صادق (طوسي، 1415ق، ص 289) //
7. يعقوببن نعيمبن قرقارة (نجاشي، 1365، ص 449) امام رضا //
8. يحييبن يزيد (طوسي، 1415ق، ص 369) امام رضا //
9. ابوالحسين العبرتائي رجاءبن يحيىبن سلمان (نجاشي، 1365، ص 166) امام هادي //
10. يعقوببن يزيد (طوسي، 1415ق، ص 393) امام هادي //
11. محمدبن علي (همان، ص 410) امام حسن عسکري //
12. ابوالفرج قنائي محمدبن (نجاشي، 1365، ص 398) // //
13. ابوعلي محمدبن أحمدبن جنيد اسكافي (همان، ص 385) // // مقداري از اموال حضرت صاحبالامر نزدش بود.
14. عليبن حبشيبن قوني (طوسي، 1415ق، ص 432) // // زنده در سال332
15. محمدبن احمدبن محمدبن عبداللهبن ابيالثلج (همان، ص 443) // // تلعکبري در 322 از وي روايت سماع کرده است.
16. محمدبن داودبن سليمان (همان، ص 444) // // درسال 313 زنده بوده است.
17. محمدبن ابراهيمبن يوسف (همان، ص 447) // //
دوزنده 1. بردالخياط (همان، ص128) امام باقر الخياط
2. ابومخلد (همان، ص 151) امام باقر //
3. ابوالفضل سلم (همان، ص219) امام صادق //
4. علي يزيد (همان، ص 246) امام صادق //
5. اسماعيلبن ابان (همان، ص 167) امام صاق //
6. محمدبن ابراهيم (همان، ص276) امام صادق //
7. مجمع (همان، ص 309) امام صادق //
8. ابومحمد (طوسي، 1364، ج 7، ص 211) امام صادق //
9. موسيبن سعدان (طوسي، 1415ق، ص344) امام کاظم //
10. يحييبن سماعه (همان، ص346) امام کاظم //
11. حسنبن علي (همان، ص420) از راويان //
12. عمرو (همان، ص 430) ابوعمرو (همان، ص 451) // //
13. عليبن ابراهيم (همان، ص 430) // //
14. محمدبن نعيم (همان، ص440) // //
کفشفروش 1. ابوالعلاء الخفاف (همان، ص150) امام باقر الخفاف
2. عليبن عامر (همان، ص 247) امام صادق //
3. سليمانبن داود (همان، ص 358) امام رضا //
4. يحييبن قاسم امام باقر (همان، ص 149) و امام کاظم (كليني، 1367، ج5، ص 318) الحذاء
5. ايوببن عطيه (طوسي، 1415ق، ص 167) امام صادق //
6. بسطام (همان، ص 172) امام صادق //
7. عبدالحميدبن زياد (همان، ص 240) امام صادق //
8. محمدبن عبيده (همان، ص 289) امام صادق //
9. ابوعبيده زياد (همان، ص 211) امام صادق //
10. يحيي الحذاء (همان، ص 346؛ كليني، 1367، ج 5، ص 318) امام کاظم //
11. حسنبن محمدبن احمد (طوسي، همان، ص 424) // //
12. صالح (همان، ص 428) // //
خرمافروش 13. موسي (همان، ص 146) امام باقر التمار
14. محمدبن مسلم امام صادق وي از تمکن مالي بالايي برخوردار بود. پس از توصية امام، براي تواضع، از ميان تمامي شغلها، زنبيلي به دست گرفت و نزديک در مسجد شروع به خرمافروشي نمود که اين کار موجب آزرده شدن اطرافيانش شد و از وي خواستند شغل ديگري انتخاب كند (کشي، 1409ق، ص 16).
15. شعيببن ميثم (طوسي، 1415ق، ص 224) امام صادق //
16. قيسبن کعب (همان، ص272) امام صادق //
17. حسنبن سيف (همان، ص181) امام صادق //
18. کاملبن علاء (همان، ص274) امام صادق //
19. عليبن سويد (همان، ص 337) امام کاظم //
20. سيفبن سليمان (همان، ص 222) امام صادق //
21. سيفبن مغيره (همان) امام صادق //
22. كامل (كليني، 1367، ج 1، ص 297) امام صادق //
23. اسحاقبن محمدبن عليبن خالد (طوسي، 1415ق، ص 413) // //
کلاه فروش 1. سلمةبن محمد (خوئي، 1410ق، ج8، ص 213) امام صادق (بياع القلانس)
2. سلمهبن محرز (طوسي، 1415ق، ص 219) امام صادق ///
3. حسن حسين (همان، ص183)بن مختار (همان، ص 180) امام صادق //
4. مازن (همان، ص 312) امام صادق //
5. خالدبن زياد (همان، ص 201) امام صادق //
6. عوف عونبن معين (همان، ص 263) امام صادق //
7. حسينبن کثير (همان، ص184) امام صادق //
8. خالدبن (مازن) (همان، ص 197) ماد (نجاشي، 1365، ص 149) امام صادق و کاظم //
9. عليبن محمد (طوسي، 1415ق، ص 377) امام جواد //
10. آدمبن محمد (همان، ص 407) // //
نمد فروش 1. ابواسحاق إبراهيمبن صالح (نجاشي، 1365، ص 15) امام باقر (طوسي، 1415ق، ص 123) (بياع الانماط)
2. ابوحسان (همان، ص151) امام باقر //
3. ابوعلي (همان، ص 326) امام صادق //
4. َبْدِالرَّحْمَانِبن أَشَلّ (كليني، 1367، ج 4، ص 524) امام صادق //
5. رزين (همان، ج 2، ص 521؛ طوسي، 1415ق، ص204) امام باقر و امام صادق //
6. حارث (طوسي، 1415ق، ص 191) امام صادق //
7. شعيببن راشد (همان، ص 224) // //
8. فيضبن مطر (همان، ص270) // //
9. زيدبن حسن (همان، ص 207) // //
10. احمدبنحارث (همان، ص 322) // //
آردساز يا آردفروش 1. محمدبن مسلمبن رباح (همان، ص 294) // الطحان
وي در سال 150 از دنيا رفت.
2. عبدالرحمانبن ابيعماره (همان، ص 237) // //
3. معليبن موسي کندي (همان، ص 304) // //
4. هيثمبن عبدالجبار (همان، ص 319) // //
5. ابويحيي (همان، ص 347) امام کاظم //
6. حسنبن يحيي (همان، ص 421) از راويان //
7. ابوجعفر محمدبن حسن حسينبن هارون (همان، ص 444) // //
8. حرببن الحسن (نجاشي، 1365، ص 148) // //
9. خالدين سفيان (طوسي، 1415ق، ص 198) // //
10. جعفربن عليبن سهلبن فروخ (همان، ص420) // الدقّاق
تلعكبري از وي در سال 328 روايت شنيده است.
زرگر 1. ابيالحسن عليبن ميمون (همان، ص 140) امام باقر //
2. علي(صدوق، 1413ق، ج 3، ص 252)بن ميمون (طوسي، 1415ق، ص 266) امام صادق //
3. محمدبن مجيب (همان، ص 295) // // زادگاه وي کوفه بود که در بغداد ساکن شد.
4. محمدبن رجاء (همان، ص 390) امام هادي //
5. جماعةبن عبدالرحمان (همان، ص 178) امام صادق //
6. عباسبن عبدالرحمان (همان، ص 240) // //
7. عمربن مسلم (همان، ص 254) // //
8. محمد بنحسينبن سعيد (نجاشي، 1365، ص 337) امام جواد و امام هادي و امام حسن عسكري وي در سال269 در زمان غيبت صغرا از دنيا رفت.
شتربان يا شتردار 1. محمدبن سکينبن عمار نخعي (همان، ص 361) امام کاظم (برقي، 1342، ص 52) جمال
2. عمرانبن فائد (طوسي، 1415ق، ص 257) امام صادق //
3. حسانبن مهران جمال (نجاشي، 1365، ص 147) امام باقر و امام صادق //
4. صفوانبن مهران جمال (همان، ص 198؛ طوسي، بيتا، ج 1، ص 46) امام کاظم وي شترهايش را به هارون الرشيد کرايه ميداد که با دستور امام کاظم، دست از کار خود کشيد (كشي، 1409ق، ص 441).
5. ابو خديجه (طوسي، بيتا، ج 1، ص 107) سالمبن مکرم امام صادق و امام کاظم (نجاشي، 1365، ص 188) //
6. محمدبن جزک (جرک) (طوسي، 1415ق، ص 391) امام هادي //
7. محمدبن قولويه (همان، ص 439) // وي پدر جعفربن محمد، مؤلف كامل الزيارات ميباشد (نجاشي، 1365، ص 123).
زعفران فروش 1. عمرانبن اسحاق (همان، ص 257) امام صادق //
2. صباحبن محمد (همان، ص 226) // //
3. عمرانبن عبدالرحيم (همان، ص 257) // //
4. محمدبن اسماعيلبن ميمون (نجاشي، 1365، ص 345؛ حسنبن يوسف حلي، 1413ق، ص 156) // //
5. محمدبن احمدبن حسين (طوسي، 1415ق، ص 443) // //
6. ابوعبدالرحمان احمدبن محمد عسکري (نجاشي، 1365، ص 146) // //
جواهر فروش 1. آدمبن متوکل (همان، ص104) // //
2. اسحاق (طوسي، 1415ق، ص 163؛ خوئي، 1410ق، ج 3، ص 76) امام صادق (خوئي، 1410ق) //
3. يحييبن زکريا (نجاشي، 1365، ص 151) امام صادق (طوسي، 1415ق، ص 321-323) //
4. بسطام امام صادق (همان، ص 172) //
5. قاسمبن هشام (نجاشي، 1365، ص 316) امام حسن عسکري (طوسي، 1415ق، ص 401) //
6. حسنبن حسين (نجاشي، 1365، ص 40) از راويان //
قنداقساز يا قنداق فروش 1. ابوسعيد خالدبن سعيد (همان، ص 149؛ حلي، 1411ق، ص 65) امام صادق (القماط) او با نامهاي خالدبن يزيد (طوسي، 1415ق، ص 201) و يزيد ابوخالد قماط (نجاشي، 1365، ص452) نيز ياد شده است.
2. ابوسعيد صالحبن سعيد (نجاشي، 1365، ص 199؛ طوسي، 1417ق، ص 245-246) امام صادق //
3. صدقهبن عمير (طوسي، 1415ق، ص 227) امام صادق //
4. عُقبةبن خالد (همان، ص 261) امام صادق //
5. ابوخالد کنکر (همان، ص 274) امام صادق //
6. منهال (همان، ص 306) امام صادق //
صحاف 1. ابراهيمبن نعيم (همان، ص 157) امام باقر //
2. عليبن نعيم (همان، ص 246) امام صادق //
3. حسينبن نعيم (همان، ص 183) امام صادق //
4. محمدبن نعيم (همان، ص296) امام صادق //
5. قاسمبن ربيع از راويان وي با يك واسطه از امام صادق روايت كرده است (كليني، 1367، ج 8، ص 2).
6. حسينبن شاذويه (نجاشي، 1365، ص 65) // //
پوستين دوز 1. محمدبن سليمان (طوسي، 1415ق، ص 146) امام باقر (الفراء) (بستاني، 1375، ص 658)
2. اسحاقبن ابي جعفر (همان، ص 161) امام صادق //
3. سليم فراء (همان، ص 219) امام صادق //
4. عبداللهبن عبيد (همان، ص231) امام صادق //
5. عبدالعزيز (همان، ص240)بن ابي جعفر امام صادق //
6. عيسيبن خليد (همان، ص 258) امام صادق //
ابزار فروش 1. داود (همان، ص134) امام باقر الابزاري
2. صالح (همان، ص 225) امام صادق //
3. رزين (همان، ص 204) امام صادق //
4. عمربن أذينه (همان، ص 254) امام صادق //
5. موسي الابزاري (همان، ص 301) امام صادق //
حليم يا سويق فروش 1. سويد (همان، ص 223)بن مسلم قلاء (نجاشي، 1365، ص 191) امام صادق القَلّاء
2. علاءبن رزين (طوسي، 1415ق، ص 247) امام صادق //
3. عثمانبن عبدالرحمان (همان، ص 260) امام صادق //
4. محمد (همان، ص 299) امام صادق //
5. عمربن رياح قلاء (همان، ص253) امام صادق //
مسگر 1. محمدبن حسن صفار (نجاشي، 1365، ص 54) امام حسن عسکري (خوئي، 1410ق، ج 15، ص 257) صفار
2. احمد (طوسي، 1415ق، ص 407)بن صفار (خوئي، 1410ق، ج 2، ص 128) // وي غلام عياشي(م320) بود، از اعيان علما و اكابر فقهاى شيعه و استاد كلينى است (طوسي، 1415ق، ص 407).
3. سعد (طوسي، 1415ق، ص 427) // وي از اصحاب عياشي بود.
4. سهلبن حسن (طوسي، 1415ق، ص 427) // //
5. حسنبن محمدبن احمد (علامه حلي، 1411ق، ص 42؛ خوئي، 1410ق، ج 5، ص 111) // //
1. بکر (برقي، 1342، ص 40) امام صادق النحاس
2. ابوعمر (همان، ص 37) امام صادق //
3. عيثم (همان، ص 39) امام صادق //
4. آدمبن حسين (علامه حلي، 1411ق، ص 13) // //
دهقان 1. اسماعيلبن سهل (نجاشي، 1365، ص 28) امام جواد (طوسي، 1415ق، ص 373) //
2. ابراهيم (همان، ص 384) امام هادي //
3. عليبن اسماعيل (همان، ص 429) // //
4. محمدبن عليبن فضل (همان، ص 443) // تلعکبري در سال340 از وي روايت شنيد.
گوشت فروش 1. رکان اللحام (همان، ص63) حضرت علي اللحّام
2. حمادبن بشر اللحام (همان، ص 132) امام باقر //
3. عبداللهبن واقد (همان، ص 231) امام صادق //
4. حمادبن واقد (همان، ص 187) امام صادق //
نانوا 1. ابوصالح عجلان (همان، ص 263) امام صادق خباز
2. زيد (همان، ص 211) امام صادق //
3. صالح (همان، ص 359) امام رضا //
چوبفروش 1. عتيبةبن عبدالرحمان (طوسي، 1415ق، ص 262) امام صادق بياع القصب (فیومی، 1414ق، ج 2، ص 504)
2. عيينةبن ميمون (نجاشی، 1365، ص 302) امام صادق(طوسي، 1415ق، ص262)
3. حسنبن موسي (نجاشی، 1365، ص42؛ حر عاملی، 1414ق، ج 17، ص 193) امام حسن عسکري
4. محمدبن سالم (کشی، 1409ق، ص 231) از راويان
تزيينکنندة حجلة عروس يا فروشندة اسباب و اثاثية عروس و داماد (نجاشي، 1365، ص 49) 1. عبداللهبن محمد (طوسی، 1415ق، ص160) امام رضا (کشی، 1409ق، ص 495) حجال
2. احمدبن سليمان (طوسی، 1415ق، ص 417) از راويان //
3. ابومحمد حسنبنعلي (طوسی، 1417ق، ص 531؛ نجاشی، 1365، ص 49) // //
3. عليبن محمد (کلینی، 1367، ج 7، ص 265) // //
نجار 1. زيادبن اسود (طوسی، 1415ق، ص 136) امام باقر،(کلینی،1367، ج 8، ص 79) //
2. عبداللهبن مسلم (طوسی، 1415ق، ص 232) امام صادق //
3. حسنبن حسين عرني (نجاشی، 1365، ص 51) امام صادق //
4. داودبن ابي يزيد (طوسی، 1415ق، ص 386) امام هادي //
لباس فروش
(بياع الحبر) 1. قدامهبن يزيد (طوسی، 1415ق، ص273) حنفي امام صادق بياع الحبر: فروشنده لباسهاي نرم ونگارين (بستانی، 1375، ص317)
2. يحيي قلانسي (همان، ص323) امام صادق بياع الحلل (خوئی 1410ق، ج20، ص97)؛ (ابن منظور، 1414ق، ج11، ص172)
3. حسينبن محمدبن فرزدق (علامه حلی، 1411ق، ص53؛ نجاشی، 1365، ص 67) از راويان بياع الخرق: يعني فروشنده لباسهاي مندرس و كهنه و يا تكه پارچه. وي تا سال 328 در قيد حيات بوده (نجاشی،1365، ص 309).
کتابفروش 1. سالم الاشل (طوسی، 1415ق، ص 137) امام باقر بياع المصاحف
2. سالمبن عبد الرحمان (نجاشی، 1365، ص 237) امام صادق (طوسی, 1415ق، ص 217) وي فرزند عبدالرحمانبن سالمبن عبدالرحمان (نجاشی، 1365، ص 237) از اصحاب امام صادقبود (طوسی، 1415ق، ص 265).
3. منصور (همان، ص 314) امام صادق //
بافنده 1. سليمانبن متوکل (همان، ص 217) امام صادق غزال
2. محمدبن زياد السجاد (همان، ص 283) امام صادق //
3. محمدبن مروانبن زياد (همان، ص 446) از راويان //
توليدکنندة قدح 1. سعيدبن سالم(همان، ص213) امام صادق القداح: سنگ آتش زنه، فندك، قدح ساز، گياهان نرم و تازه، شكوفه يا غنچة گُل قبل از باز شدن (بستانی، 1375، ص 685).
2. ميمون (همان، ص 145) امام سجاد و امام باقر و امام صادق //
3. عبداللهبن ميمون (همان، ص 231) امام صادق //
جوالفروش 1. هشامبن سالم (همان، ص 318) امام صادق جوالیقی
2. حمادبن سيار (يسار) (همان، ص187) امام صادق //
3. عثمان (همان، ص 260) امام صادق //
تصويرگر 1. سعيد (برقی، 1342، ص 38) امام صادق نقاش
2. لفافه (طوسی، 1415ق، ص 342) امام کاظم //
3. محمدبن بکرانبن حمران (همان، ص 444) از راويان تلعکبري درسال345 از وي روايت سماع کرده است.
سرکهساز يا سرکهفروش (خلال) 1. عبدالسلام (همان، ص237) امام صادق الخلال
2. احمدبن عمر (همان، ص 352؛ ابن داود، 1342، ص36) امام رضا //
پنبهفروش 1. ابوعلي (طوسی، 1415ق، ص 370) امام رضا بياع القطن
2. محمدبن بكر (نجاشی، 1365، ص 166) از راويان //
حجامتگر 1. سلام (طوسی، 1415ق، ص 218) امام صادق الحجام
2. فرقد (همان، ص270) امام صادق //
فروشندة برگ درخت البان 1. ميمون البان (برقی، 1342، ص 45) امام باقر بياع البان
2. محمدبن يزيد عطار (طوسی، 1415ق، ص 298) امام صادق هرچند وصف وي »عطاري است، ولي به شغل وي بهعنوان «صاحب البان» اشاره شده است. ممکن است وي دو شغله بوده است. در سال 149 از دنيا رفت. البان درختى است از رستة «البَانِيات»، داراى برگهاى دراز و گلهاى سفيد رنگ و از آن نوعى روغن استخراج ميشود (بستانی، 1375، ص 175).
فروشندة غذا 1. يعقوببن شعيب (همان، ص150؛ خویی، 1410ق، ج21،
ص148-149) امام باقر بياع الطعام
2. ابراهيمبن أزرق کوفي (طوسی، همان، ص124) امام صادق //
خربزه
فروش ميثم تمار (کشی، 1409ق، ص78) حضرت علي بياع البطّيخ: البته از نام وي بر ميآيد كه وي خرمافروش بوده باشد، نه خربزهفروش، با اينحال، گزارش در منبع مذكور، به خربزه فروشي وي اشاره شده است، هرچند ممكن است وي دو شغله بوده باشد.
حصيرباف سلمان فارسي (مرتضی عاملی، سال 1370، ص 31) ترجمه محمد سپهري حضرتعلي اين شغل در کنار کار حكمراني بر مدائن بود.
ريسمان فروش ضريس (طوسی، 1415ق، ص138) امام باقر بياع الغزل
كفنفروش ظريفبن ناص (همان) امام باقر بياع الاكفان
پيهفروش ابي اسامه زيد (حر عاملی،1414ق، ج17، ص37) امام صادق الشحّام
فروشندة مواد اولية کفش حسينبن ابي العلاء عامري (طوسی، 1415ق، ص 182) امام صادق بياع الرندج يا الزندج: پوست سياهي که کفش از آن ساخته ميشود (ابن منظور، 1414ق، ج2، ص 284).
گچفروش سليمانبن صالح (همان، ص 216؛ نجاشی، 165، ص 184) امام صادق الجصّاص
كيسه فروش مُعَاذ (طوسی، 1364، ج7، ص4)بن کثير(برقی، 1342، ص46؛ خوئی، 1410ق، ج19، ص206) امام صادق بياع الاكيسه
غله فروش حَارِثِبن مُغِيره نصري امام صادق امام صادق خمس اموال وي را بخشيدند (طوسی، 1364، ج 4، ص 143).
سبدفروش وليد (طوسی، 1415ق، ص317) امام صادق بياع الاسفاط
الاغفروش يا کرايهدهندة الاغ داودبن سليمان (همان، ص202) امام صادق الحمّار
سرمهفروش يا سرمهساز غالببن عثمان منقري السمال (نجاشی، 1365، ص305) امام صادق السمال
خاربار فروش ناصح (نجاشی، 1365، ص429) امام صادق البقال: خواروبار فروش، فروشندة مواد غذايى مانند روغن و كره و قهوه و شكر و ادويه و جز آنها (بستانی، 1375، ص 190)
چوبتراش ابوعمران الاوزاعي (طوسی، 1415، ص 325) امام صادق الخراط (بستانی، 1375، ص 359).
غواص مسمعبن عبداللملک امام صادق وي 80 هزار درهم بهعنوان خمس اموالش براي امام صادق آورد (کلینی، 1367، ج1، ص 408).
چاهکن يقطين (پدر عليبن يقطين) امام کاظم وي در دربار منصور و مهدي مشغول حفر چاهي براي رسيدن به آب شد که پس از مدتي طولاني، به اجساد باقيمانده از قوم عاد رسيد (طبرسی، 1403ق، ج 2، ص 388).
ستارهشناس ابوجعفرالسقاء الاحول (طوسی، 1415ق، ص451) امام رضا المنجم
دامپزشک أبوعبدالله يونسبن علي القطان (نجاشی، 1365، ص448) از راويان بيطار (بستانی، 1375، ص199) در کوفه زير «طاق حياني» مينشست و به مداواي چهارپايان مشغول ميشد.
منبتکار ابالقاسم عبداللهبن طاهر (طوسی، 1415ق، ص 429) // النقّار: سوراخ کنندة چوب و نقاش رکاب و لگام (بستانی، 1375، ص929)، طراحي و سوراخكاري و نقاشي بر روي چوب
برنج فروشي يوسفبن ابي يعقوب (کلینی، 1367، ج 2، ص 435) // بياع الارز
تجارت 1. سليمانبن عبدالله ديلمي امام صادق (خوئی، 1410ق، ج8، ص286) بيشتر تجارت وي در خراسان بود (نجاشی، 1365، ص182).
2. عبيد اللهبن عليبن أبيشعبة (نجاشي، 1365، ص230-231) امام صادق وي کوفي و بيشتر تجارتش به حلب بود. ازاينرو، به «حلبي» مشهور شده است و به همراه پدر و برادرانش تجارت ميکرد.
3. عمربن مسلم (كليني، 1367، ج5، ص75) امام صادق وي مدتي تجارت را رها كرد. امام پس از آگاهي از اين امر، عمل وي را شيطاني دانستند.
4. ضريسبن عبدالملكبن أعين (كشي، 1409ق، ص313) امام صادق (طوسی، 1415ق، ص138و 227) وي تجارتش به كنيسه بود.
5. فضيلبن يسار امام صادق فضيل مدتي کارش را کنار گذاشت. امام وي را توصيه کردند که مغازهات را باز کن و از خداوند طلب روزي نما (صدوق، 1413ق، ج3، ص 165).
6. ابْنِ الطَّيارِ (كليني، 1367، ج3، ص 474) امام صادق امام صادق توصيههاي خاصي براي رونق کسب و کار به او ارائه دادند.
7. هشامبن حكم أبومحمد (ابنداود، 1342، ص190) امام صادق و امام کاظم وي در سال 199 از کوفه به بغداد آمد و در محلة «کرخ» به کار تجارت مشغول بود.
8. يحييبن عمرانبن علاء (طوسي، 1415ق، ص346) امام کاظم تجارت وي در منطقة حلب بود. ازاينرو، به حلبي مشهور گشت.
9. محمدبن اسلم طبري جبلي (نجاشي، 1365، ص368) امام رضا تجارتش در سفر به طبرستان بود
تذكر: شغلهاي مذكور در ستون دوم، مطابق اطلاعات بهدستآمده از كتب رجالي و حديثي و تاريخي است كه به شغل آنها، يا تصريح شده و يا اينكه وصف اين افراد به شغلشان بوده است. اما در عنوان آخر (تجارت)، براي برخي از اصحاب، به شغل كلي آنها از قبيل تجارت و يا صاحب دكان اشاره شده و به نوع تجارت آنها اشاره نشده است. چنانچه تجارت را به معنای خرید و فروش (ابنمنظور، 1414ق، ج4، ص89.) و یا تصرف در سرمایهای برای سود و منفعت معنا کنیم (راغب اصفهانی، 1374، ج1، ص339). باید تمام شغلهايي را كه صاحبانشان هستند كار خرید و فروش تاجر محسوب کنیم، ولی علت ذکر اختصاص اين افراد بهعنوان «تاجر» این است که در گزارشهای رسیده، یا به تجارت این اصحاب تصریح شده و یا به مشغولیت این اصحاب در دکان و مغازه تصریح شده است.
ازاينرو، از ذكر اين افراد در جدول مزبور خودداري شد، با اينكه سزاوار بود بهسبب اهميت شغلي آنان و تأكيد بسيار ائمة اطهار نسبت به اين شغل، اسامي اين افراد در جدول مزبور آورده شود. بنابراين، بهسبب مذكور و اهميت شغلي آنان، اسامي آنان در جدول مستقل و جدا در ذيل آورده شد.
ترسيم کلي فضاي اقتصاي شيعيان (مشاغل؛ تنگناها و محدوديتها)
بهسبب آنكه شيعيان در دورة حضور ائمة اطهار در اقليت بودند و دشمني امويان و عباسيان با آنها از مسلمات تاريخي است، نبايد انتظار حضور گسترده و پررنگ آنها را در جامعة آن زمان داشته باشيم. اين مسئله موجب شده تا در دورهها و زمانهاي گوناگون، متفاوت باشد، بهگونهايكه در ميان شغلهايي كه براي اصحاب ائمه ذكر شد، 66 عنوان شغلي ارائه گرديد كه 449 نفر از اصحاب در اين شغلها مشغول به كار بودند. در ميان اين تعداد، يك نفر از اصحاب رسول خدا و ده نفر از اصحاب حضرت علي و دو نفر از اصحاب امام سجاد و 31 نفر از اصحاب امام باقر و 261 نفر از اصحاب امام صادق و 27 نفر از اصحاب امام كاظم و 21 نفر از اصحاب امام رضا و پنج نفر از اصحاب امام جواد و 15 نفر از اصحاب امام هادي و شش نفر از اصحاب امام حسن عسكري بودند و 70 نفر از اين تعداد از راويان دورة حضور، در يكي از شغلهاي شصتوپنجگانه مشغول به كار بودند.
با توجه به آمار و ارقامي كه ذكر شد، مشخص ميشود كه بيشترين فراواني شغلها - به ترتيب - مربوط به دورة امام صادق و امام باقر و امام كاظم و امام رضا است. اين موضوع نشاندهندة اين است كه در دورة مزبور شيعيان نمود بيشتري از دورههاي قبل و بعد داشتهاند. در مجموع، ميتوان حضور اقتصادي آنان را به سه بخش تقسيم کرد:
الف. از زمان خانهنشيني امام علي تا اواخر دورة امويان
در دورة خلفا، تعداد شيعيان و شغلهاي بهدستآمده از آنها محدود بود و اطلاعات ما به شيعيان شاخص و معروف محدود ميگردد و از بقية افراد اطلاعات چنداني در دست نيست. شيعيان شاخصي مثل سلمان فارسي در پستهاي حکومتي مشغول به کار بودند و برخي از آنان مثل ميثم تمار به شغلهاي عادي جامعه، مثل خربزهفروشي مشغول بودند.
علاوه بر آنچه ذكر شد، اطلاعات ما نسبت به مشاغل اصحاب ائمة اطهار در دوران خلافت حضرت علي نيز بسيار کم است، ولي با توجه به شرايط پيشآمده و سه جنگ بزرگ (جمل و نهروان و صفين) و تعداد كم شيعيان، به نظر ميرسد بيشتر آنان زندگي خود را از طريق مقرري بيتالمال تأمين ميکردند و نقش آنها بيشتر سياسي و حضور نزد حضرت علي بهعنوان حاکم و فرمانده يا سرباز بود.
پس از شهادت حضرت علي و آغاز حكومت معاويه تا اواخر حکومت امويان، حضور شيعيان در پستهاي حکومتي و مانند آن بسيار کمرنگ است، بهگونهايكه شغل اصحاب در دورة امام حسن و امام حسين معلوم نگرديد و اين نشاندهندة وضعيت بد اقتصادي شيعيان در اين دورة فلاکتبار است، بهگونهايکه تعداد مشاغل بهدستآمده در اين دوره، به تعداد انگشتان دست ميرسد.
ب. از اواخر حکومت امويان تا پايان امامت امام رضا
طبق اطلاعات و آمار بهدستآمده، در اين دوره شيعيان در کارهاي اقتصادي مشغول بودند و توانستند به بدنة حکومت نيز نفوذ کنند. ازاينرو، بيشترين فراوني شغلها مربوط به اين دوره بود و وضعيت آنان بهتر از دورههاي قبل است. با بررسي کارهاي شيعيان در اين دوره، معلوم شد بيشتر آنان در کارهاي تجارتي نقش داشتند و ورود به کارهاي تجارتي طبق توصية ائمة معصوم صورت ميگرفت.
ج. پس از شهادت امام رضا تا پايان غيبت صغرا
در اين دوره، مثل دوره ابتدايي، نقش شيعيان در منصبهاي سياسي و اقتصادي به تدريج، کمرنگ شد؛ زيرا تعداد شغلهاي ثبتشده از شيعيان و اصحاب ائمة اطهار در اين دوره بسيار کم و محدود است و اين نشان از فشار زياد بر شيعيان در آن دوره دارد.
نکتة پاياني در خصوص وضعيت شيعيان در اين دوره آن است که در اين دوره، برخي از شيعيان از مناطق مرکزي حکومت و نيز از مراکز نزديک به حضور اهلبيت به مناطق دوردست پناهنده شدند و ادامة حيات سياسي و اقتصادي خود را دور از ائمة معصوم تشکيل دادند که شاهد آن، گسترش تشيع در مناطقي مثل ايران و مصر و مغرب است، و حتي بعضاً توانستند به حکومت هم دست يابند.
تحليل کلي درباره به مشاغل اصحاب ائمة اطهار
طبق آمار و ارقامي كه ذكر شد، نتيجه ميگيريم:
اولاً، هرچند شيعيان در اقليت بودند و حاکمان نسبت به آنان دشمني داشتند و از حضور آنان در كارهاي كليدي ممانعت ميكردند، اما حضور شيعيان در کارهاي مهم جامعه از قبيل تجارت و حکمراني در برخي از زمانها، كه فشار از آنان برداشته ميشد، غير قابلانكار است. بدينروي، در دورة امام باقر و امام صادق و امام كاظم و امام رضا بيشترين حضور براي كارهاي آنان ذكر شده است و حتي برخي از كارهاي حكومتي به شيعيان اختصاص يافت.
ثانياً، شکلگيري دولتهاي شيعي در دورههاي بعد، بيانگر حضور فعال آنان در دوران حضور است؛ زيرا رسيدن به حکومت، به صورت دفعي امكانپذير نيست.
ثالثاً، سبب حضور شيعيان در متن جامعه، معارف اهلبيت به مردم رسيد، وگرنه چنانچه شيعيان کنج عزلت ميگزيدند شاهد چنين جايگاه براي شيعيان نبوديم.
نتيجهگيري
طبق اطلاعات بهدستآمده، بسياري از شيعيان هماهنگ با دستورات اهلبيت به کسب روزي حلال اهتمام داشتند و شغل بسياري از آنان در رديف شغلهاي مؤكد اهلبيت از قبيل تجارت بود. در حقيقت، با نسبتسنجي آمار بهدستآمده، ميتوان به نتايج ذيل دست يافت:
الف. بيشتر شيعيان در کارهاي تجاري و اقتصادي مشغول به کار بودند و چون نياز مردم به مايحتاج زندگي از مسائل مهم در زندگي اجتماعي است، اهلبيت جداي از مسائل اقتصادي، به فکر مسائل تبليغي و فرهنگي نيز بودند تا از اين طريق، مردم با مسائل ناب مکتب اهلبيت از طريق پيامآوران شيعي آگاه شوند. در حقيقت، تجارت يکي از راههاي شيعيان براي رساندن پيام اهلبيت به ديگران بود و اهلبيت با سياست، ارادتمندانشان را در اين مسير قرار داده بودند، هرچند خودشان شخصاً به اين مشاغل اشتغال نداشتند. تجارت، هم ميتوانست تأمينكنندة نيازهاي شيعيان باشد و هم مراجعة مردم براي تأمين نيازهاي زندگيشان، موجب ازدياد محبوبيت صاحبان مشاغل تجارتي ميگرديد، بلکه گاهي اوقات شاغل در اين بخش زمينة ارتباط پنهاني شيعيان با امام را فراهم مينمود؛ همانند عثمانبن سعيد عمروي که در قالب شغل روغنفروشي، نامههاي شيعيان را به دست امام ميرسانيد.
ب. برخي از شاغلان در کارهاي حکومتي، با حکم و يا اذن امام وارد اين کارها ميشدند و برخي ديگر با توجه به ملاک کمک به شيعيان و مظلومان، در کارهاي حکومتي وارد ميشدند.
ج. وجود شاغلان در کارهاي حکومتي و سفارش اهلبيت براي ورود به اين شغل، با حفظ ملاکهاي آن، بيانگر تواناييهاي خاص اصحاب و شيعيان است، وگرنه حکّام جور حاضر نميشدند بدون دليل، زمينة ورود آنها را به مناصب حکومتي باز کنند.
د. بسياري از کارهاي مهم و مورد نياز مردم از جمله، دوزندگي، فروشندگي مواد غذايي و آذوقة مردم در دست اصحاب ائمة اطهار بود.
ه . حضور نداشتن اصحاب در کارهاي کشاورزي ممكن است حاکي از سياست خاص حکومت باشد كه ميخواستند اصحاب ائمه زمين در تملك نداشته باشند.
و. تعدادي از اصحاب به خريد و فروش لباس، آن هم از نوع لباس شاپوري (که نوعي لباس ايراني است) و لباس هندي اشتغال داشتند و اين مسئله ميتواند حاکي از چند چيز باشد:
اولاً، پارچههاي ايراني و هندي در ميان مسلمانان رايج بوده است.
ثانياً، ارتباط تجار عجم با شهر محل سكونت اهلبيت گسترده بوده و همين مسئله ميتوانسته است در انتقال معارف اهلبيت به شهرهاي ديگر نقش بسزايي داشته باشد.
ز. راويان و شاگردان ائمة اطهار در عين حضور در صحنة اجتماع و عرصة بازار و اقتصاد، حامل علوم اهلبيت و پيامآوران رسالت آنان بودند، بدون اينكه هزينهاي را بر بيتالمال تحميل كنند. اين امر از اهداف مهم نگارش اين مقاله بود. اهميت اين امر با توجه به تنوع شغلهاي آنان بهتر روشن ميگردد.
- ابن منظور، محمدبن مكرم، لسان العرب، دار الفكر للطباعة و النشر و التوزيع، دار صادر، بيروت، چاپ سوم، 1414ق.
- برقى، احمدبن محمد، رجال البرقي، الطبقات، انتشارات دانشگاه تهران، تهران، 1342 ش.
- بستانى، فؤاد افرام، رضا مهيار، فرهنگ ابجدى، انتشارات اسلامي، تهران، چاپ دوم، 1375ش.
- جعفر مرتضي عاملي, سلمان فارسي, ترجمه محمد سپهري.
- حر عاملي، وسائل الشيعه الي تحصيل مسائل الشريعه، تحقيق مؤسسة آل البيت لإحياء التراث، چاپ دوم، قم، مؤسسة آل البيت لإحياء الترات، 1414.
- حلي، حسنبن عليّبن داود الخلاصه للحلي، دار الذخائر، قم، 1411ق.
- ـــــ ، الرجال (لابن داود)، دانشگاه تهران، تهران، چاپ اول، 1342 ش.
- خوئى، ابوالقاسم، معجم رجال الحديث مركز نشر آثار شيعه، قم 1410 هجرى (1369 شمسى).
- راغب اصفهانى، حسينبن محمد، غلامرضا خسروى، ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، مرتضوي، تهران، چاپ دوم، 1374ش.
- صدوق، محمدبن على، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، چ دوم، قم، دار الشريف الرضي للنشر، 1406 ق.
- ـــــ ، من لا يحضره الفقيه، تحقيق و تصحيح و تعليق عليأکبر غفاري، چاپ دوم، قم، مؤسسة النشر الإسلامي التابعة لجماعة المدرسين، 1413ق.
- طبرسى، احمدبن على، الإحتجاج على أهل اللجاج، چاپ اول، نشر مرتضى، مشهد، 1403 ق.
- طوسى، محمدبن حسن، الغيبه، تحقيق عبادالله تهراني و علي احمد ناصح، قم، چاپ اول، دار المعارف الإسلاميه، 1411ق.
- ـــــ ، اختيار معرفة الرجال، تحقيق و تصحيح وتعليق: ميردامادأسترابادي، تحقيق: , رجائي, سيدمهدي، قم، مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، بيتا.
- ـــــ ، الاستبصار، الاستبصار، تحقيق وتعليق سيدحسن موسوي خرسان، تصحيح شيخ محمد آخوندي، چاپ چهارم، تهران، خورشيد، 1363ش.
- ـــــ ، الفهرست، تحقيق جواد قيومي، مؤسسه نشر اسلامي، شعبان1417ق.
- ـــــ ، تهذيب الأحکام، تحقيق وتعليق سيدحسن موسوي خرسان، تصحيح شيخ محمد آخوندي، چاپ سوم، تهران، خورشيد، 1364.
- ـــــ ، 1415ق، رجال الطوسي، تحقيق جواد قيومي اصفهاني، قم، موسسه نشر اسلامي التابعه لجامعة المدرسين.
- علامه حلى، حسنبن يوسف، رجال العلامة الحلي، دار الذخائر، نجف اشرف، چاپ دوم، 1411 ق.
- عليدوست، نورالله، منابع مالي اهلبيت عليهمالسلام، دانشگاه امام صادق تهران، 1391.
- فيومى، أحمدبن محمد، المصباح المنير في غريب الشرح الكبير للرافعي، موسسه دارالهجرة، قم، چاپ دوم، 1414ق.
- کليني، محمدبن يعقوب، الکافي، تحقيق و تصحيح علي اکبر غفاري، چاپ دوم، تهران، دارالکتب الاسلاميه، 1367ش.
- كشى، محمدبن عمر، رجال الكشي، «إختيار معرفة الرجال»، مؤسسة نشر دانشگاه مشهد، مشهد، چاپ اول، 1409 ق.
- مجلسى، محمد باقربن محمد تقى، بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، بيروت، چاپ دوم، دار إحياء التراث العربي 1403ق.
- مرعشي نجفي، شرح احقاق الحق، تحقيق سيدشهابالدين مرعشي نجفي، منشورات مكتبة آيةالله العظمى المرعشي النجفي، قم، 1405ق.
- مفيد، محمدبن محمد، الإختصاص، الموتمر العالمى لالفية الشيخ المفيد، قم، 1413 ق.
- نجاشي، احمدبن على، رجال النجاشي، مؤسسة النشر الاسلامي التابعه لجامعه المدرسين بقم المشرفه - قم، چ ششم، 1365 ش.