، سال هجدهم، شماره دوم، پیاپی 51، پاییز و زمستان 1400، صفحات 107-122

    مطالعه تطبیقی میزان الگوگیری رهبران جمهوری اسلامی از سیره‌ی حکومتی امیرمؤمنان(ع) در مواجهه با مسیحیان ایران

    نوع مقاله: 
    پژوهشی
    نویسندگان:
    مهدی ابوطالبی / استادیار گروه تاریخ معاصر مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) / abotaleby@iki.ac.ir
    ✍️ مهدی یعقوبی / دانش پژوه دکتری تاریخ مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) / mahdiyaghoobi83@gmail.com
    چکیده: 
    مسیحیان در ایران از دیرباز حضور داشته اند. این عده اگرچه اقلیتی مذهبی هستند، اما حقوق مشخصی در جامعه اسلامی برایشان در نظر گرفته شده است؛ همان گونه که در مجامع و سازمان های بین المللی مسیحیان از حقوق تعریف شده ای برخوردارند. یکی از انتقادها به جمهوری اسلامی ایران این است که غیرمسلمانان، ازجمله مسیحیان در ایران آزاد نیستند و حقوق آنها تضییع می شود، درحالی که این امر با معیارهای حکومت اسلامی و علوی در تناقض است. پژوهش حاضر با روش «مطالعه تطبیقی ـ تاریخی» در پی پاسخ به این سؤال است که رویکرد جمهوری اسلامی در قبال مسیحیان با سیره حکومتی امیرمؤمنان(ع) تا چه حد همخوانی دارد؟ شواهد مستند، از جمله قانون اساسی و دیگر قوانین جمهوری اسلامی ایران نشان می دهد: جایگاه پیروان مسیحیت و حقوق شهروندی آنها مانند بهره مندی از خدمات اجتماعی، آموزشی و شهروندی، آزادی بیان، و امکان مشارکت سیاسی مدنظر قرار گرفته و رویکرد جمهوری اسلامی در قبال آنها در مسیر معیارهای اسلامی و منطبق با حکومت علوی است.
    Article data in English (انگلیسی)
    Title: 
    A Comparative Study of the Extent to which the Leaders of the Islamic Republic of Iran Have Followed the Governmental Conduct of Imam Ali in Facing the Christians of Iran
    Abstract: 
    Christians have been living in Iran for a long time. Although they are a religious minority, they have certain rights in the Islamic society; just as the rights defined for the Christians in international assemblies and organizations. Some have criticized the Islamic Republic of Iran for the lack of freedom of non-Muslims, including Christians, in Iran and violation of their rights; but this approach is in contradiction with the norms of an Islamic and Alavi government. Using a "comparative-historical” study method, this article seeks to answer the following question: to what extent is the Islamic Republic's approach towards Christians consistent with the governmental conduct of Imam Ali? Documentary evidences, including Iran’s constitution and the other laws of the Islamic Republic of Iran, show that Iran’s laws have considered the condition of Christians and their citizenship rights - such as benefiting from social, educational and citizenship services, freedom of expression, and the right of political participation - and Iran’s approach towards them is in accordance with Islamic standards and the Alavi government.
    References: 
    متن کامل مقاله: 

     
    مقدمه
    يکی از حقوق انسانی آزادی و اختيار در تفکر و باورهاست. انسان‌ها همواره در طول تاريخ، باورهای مذهبی متفاوتی داشته‌اند. اين تفاوت در مذهب، گاهی به اختلاف ميان اقوام گوناگون منجر شده است؛ به‌ويژه اگر پيروان يک دين، از نظر جمعيتی در اقليت بوده‌اند، نگاه اکثريت به آنها متفاوت بوده است. جايگاه اقليت‌های مذهبی و رعايت حقوق آنها در حکومت‌ها هميشه يکی از مسائل پرحاشیه است. این جایگاه در حکومت اسلامی که مبتنی بر تعاليم اسلام است، کاملاً روشن و برای ساير حکومت‌ها قابل الگوبرداری است. اين امر، به‌ويژه پس از انقلاب اسلامی و در نظام جمهوری اسلامی مطمح‌نظر رهبران اين نظام قرار داشته است.
    جامعه جهانی، به‌ويژه رسانه‌های غربی در طول ساليان پس از انقلاب همواره کوشیده‌اند وانمود کنند مسيحيان که بخشی از اقليت‌های مذهبی در جمهوری اسلامی هستند، جايگاهی ندارند و حقوقشان ضايع می‌شود. بدین‌روی، اين سؤال به ذهن ‌می‌آيد که آيا حقوق مسيحيان در اسلام و به‌تبع آن، در جمهوری اسلامی رعايت نمی‌شود؟ جمهوری اسلامی در مواجهه با مسيحيان تا چه حد از حکومت اميرمؤمنان الگوبرداری کرده است؟ براين‌‌اساس، تلاش متن پيش‌رو بر اين است که نشان دهد:
    الف) در اسلام به حقوق مسيحيان توجه شده است.
    ب) مسيحيان در حکومت پيامبر و اميرمؤمنان کاملاً آزاد و از حقوق عادلانه برخوردار بوده‌اند.
    ج) رويکرد جمهوری اسلامی در قبال پيروان مسيحيت، کاملاً در راستای سيره سياسی و حکومتی اميرمؤمنان قرار داشته است.
    پيشينة تحقيق
    تحقيقات گوناگونی با رويکردهای متفاوت در این‌باره صورت گرفته است. عمده پژوهش‌ها در اين حوزه، يا با نگاه به جايگاه ‌اقليت‌ها در اسلام  انجام شده و يا با تکيه بر وضعيت اقليت‌ها در قانون اساسی جمهوری اسلامي  سامان يافته است. نيز توجه به اقليت‌های مذهبی در تاريخ ايران ، رويکرد کلی ديگر در نگاشته‌های موجود است. گاهی نيز مسئله اقليت‌ها از نگاه حقوقي  ـ چه در حقوق اسلامی و چه در حقوق بين‌الملل ـ مدنظر محققان بوده است. «حقوق اقليت‌ها از ديدگاه امام علي»  تقريباً کامل‌ترين مقاله در اين زمینه است. به‌رغم تتبع خوب و جامعيت مطالب اين مقاله، رويکرد کلی تحقيق مذکور، مقايسه اقليت‌ها در دوره حکومت علوی با جمهوری اسلامی نيست.
    همچنين در اين موضوع، کتابی با عنوان اهل کتاب در حکومت‌های اسلامي  نگاشته شده است. کتاب مذکور با هدف تبيين جايگاه اقليت‌های مذهبی در تاريخ حکومت‌های اسلامي، از ابتدا تاکنون نگاشته شده است. بدین‌روی، بخش کوتاهی از آن مربوط به حکومت امام علي و جمهوری اسلامی است. اما رويکرد آن مقايسه ميان اين دو حکومت نبوده و اطلاعات مختصری در اين‌‌باره ارائه داده است.
    درباره جايگاه مسيحيان در ايران، تحقيقات متعددی نگاشته شده است؛ ازجمله: «فراز و فرود مسيحيت در نگرش حکومت‌های ايران» . با اين‌همه، رويکرد اين تحقيقات بررسی جايگاه مسيحيت در ايران پس از انقلاب و مطالعه تطبيقی و مقايسه‌ای با حکومت اميرمؤمنان نبوده است. بنابراين درباره رويکرد جمهوری اسلامی در قبال جايگاه مسيحيان و مقايسه عملکرد آن با حکومت اميرمؤمنان و ميزان الگوگيری از آن مطالعه و جست‌وجوی بيشتری لازم است.
    نوشتار پيش‌رو با روش «مطالعه تطبيقی ـ تاريخی» با تکيه بر منابع کتابخانه‌ای تاريخچه حضور مسيحيان در ايران قبل و بعد از اسلام را بررسی کرده است. همچنين وضعيت پيروان اين دين پس از انقلاب اسلامی ايران تبيين گردیده و تلاش شده تا جايگاه آنان به صورت تطبيقی با دوران حکومت اميرمؤمنان و ميزان الگوگيری از حکومت علوی تبيين شود.
    تعريف «اقليت»
    دسته‌بندی جامعه به اقليت و اکثريت و اينکه کدام بخش از جامعه را شامل مي‌شود نيازمند تبيين معيارهای اين دسته‌بندی و مفهوم‌شناسی آن است. واژة «اقليت» امروزه در ادبيات حقوقي، تعريف خاصی دارد. اما پيش از آن بايد با توجه به منابع اسلامی آن را تعريف کرد و سپس جايگاه اين واژه را با ادبيات روز سنجيد.
    در نگاه علم حقوق و جامعه بين‌الملل، تعريف‌های متعددی از «اقليت» در جوامع بشری ارائه شده است. برای نمونه:
    بخشی از جامعه با مذهب يا زبان متفاوت از اکثريت افراد جامعه هستند. آنها نوعی حس همبستگی دارند که از اراده جمعی برای بقا نشئت مي‌گيرد و هدف آنها دستيابی به مساوات و برابری حقيقی و حقوقی با اکثريت مردم مي‌باشد. 
    اين تعريف به صورت ضمنی، اعمال تبعيض درباره اقليت‌ها را در جوامع امری مسلّم دانسته، اشاره مي‌کند که بخش از جامعه برای حل تبعيض و دسترسی به حقوق خود تلاش مي‌کند.
    به‌رغم همه اين تلاش‌ها، به تصريح متخصصان علم حقوق، هنوز تعريف دقيقی از «اقليت» در جهان ارائه نشده است. اين امر تفسيرهای متفاوت، يک‌جانبه و غيرواقعی از این واژه را در مناطق گوناگون جهان موجب شده است که در عمل، به ضرر اين طيف خاص تمام مي‌شود. 
    با‌اين‌همه، مي‌توان اقليت‌ها را براساس برخی مؤلفه‌ها و عناصر طبقه‌بندی کرد: 1) کميت؛ 2) مذهب؛ 3) جغرافيا؛ 4) زبان؛ 5) سياست و مانند آن.  بدین‌روی، مي‌توان «اقليت‌ها» را در جامعه اين‌گونه تعريف کرد: «گروهی از مردم جامعه که از نظر تعداد جمعيت يا زبان يا مذهب و يا وابستگی مليت و قوميت با اکثريت جامعه تفاوت دارند.»
    جايگاه اقليت‌ها در اسلام
    براساس آيات قرآن کريم، ملاک ارزشمندی انسان‌ها نزد خداوند متعال، تقواست (حجرات: 13). براين‌اساس، معيارهای مادی رايج در دنيای امروز، مانند ثروت، مقام و جايگاه اجتماعی در اين ارزش‌گذاری نقشی ندارد.
    به‌طورکلی قرآن کريم و سيره پيامبر و اهل‌بيت تبيين‌کننده اصول کلی رفتار و شيوه تعامل مسلمانان با پيروان ديگر اديان است؛  اصولی مانند: «کرامت انسان» (اسراء: 70)؛ «عدالت» (يونس: 47؛ شوري: 15)؛  «هدايت و ارشاد» (طه: 50؛ انبياء: 73؛ اعلي: 2ـ3)؛ «صلح و همزيستی مسالمت‌آميز» (بقره: 213؛ آل‌عمران: 64؛ عنکبوت: 46)؛  «پايبندی به عهد و پيمان» (مائده: 1؛ بقره: 27؛ رعد: 25؛ توبه: 4)؛ «برابری انسان‌ها در آفرينش» (حجرات: 13). 
    احکام عمومی اسلام برای همه مسلمانان مشخص شده و وظيفه هر مسلمان در جامعه اسلام تبيين گشته است. با توجه به اينکه بخشی از جامعه اسلامي غيرمسلمان هستند، احکام خاصی نيز برای آنها در نظر گرفته شده است. ازاين‌رو، در منابع اسلامی با دو دسته مسائل و احکام روبه‌رو هستيم: احکام و دستوراتی که مربوط به مسلمانان است و احکامی که مربوط به غيرمسلمانان است. همان‌گونه که يک مسلمان در قبال هم‌کيش خود وظايفی دارد، درباره غيرمسلمان نيز بايد به ‌دستورات اسلام عمل نمايد. 
    در فقه اسلام، احکام خاصی درباره قلمرو سرزمين اسلامی بيان شده است. اين قلمرو در اصطلاح فقه، «دارالاسلام» يا همان «سرزمين اسلامی» ناميده مي‌شود. در مقابل، سرزمين غيراسلامي «دارالحرب» يا «دارالکفر» نام دارد.  همچنين براساس منابع اسلامی و فقهی از غيرمسلمانان ساکن در سرزمين اسلامی با عنوان «اهل ذمه» ياد شده است. اهل ذمه که مسيحيان در زمره آنان محسوب مي‌شوند، غيرمسلمانانی هستند که با پذيرش قوانين اجتماعی اسلام، در قلمرو کشور اسلام زندگی می‌کنند و در نتیجه، عضوی از جامعه اسلامي به‌شمار می‌آیند.
    «ذمه» در لغت، به معنای عهد، پيمان، قرارداد،  امان، پناه، حرمت و حق  است. نيز در زبان عربي، به هر امر تضييع‌شده که تعهد و الزام ايجاد کند، «مذمة» مي‌گويند. از‌اين‌رو، به غيرمسلمانانی که در جامعه اسلامی زندگی کرده، جزيه يا ماليات پرداخت مي‌کنند «اهل ذمه» گفته مي‌شود. 
    براساس اين قرارداد دوطرفه، اين دسته از غيرمسلمانان عضوی از جامعه اسلامی به‌شمار می‌آیند و مال و جان و ناموسشان در امان است و از اين نظر مانند مسلمان با آنها رفتار مي‌شود. اين وضعيت تا زمانی ادامه دارد که اهل ذمه به تعهدات خود پايبند باشند. اما در صورت تخلف، مجازات مي‌شوند. 
    برای نمونه، پس از شکل‌گيری نظام اسلامی، پيامبر اکرم در سال دهم هجري، پس از حادثه مباهله، با مسيحيان نجران معاهده امضا کردند و آنها متعهد به پرداخت جزيه در قبال زندگی در قلمرو اسلام شدند. 
    بنابراين منظور از «اقليت مذهبی» در جامعه اسلامی ـ‌ به صورت کلی ـ همه افراد غيرمسلمان هستند. غيرمسلمانان در احکام اسلامي، به دو دسته «اهل کتاب» و «غير اهل کتاب» تقسيم می‌شوند و هر دسته احکام خاص خود را دارند. منظور از «اهل کتاب» پيروان اديان ابراهيمی و مراد از «غير اهل کتاب» کفار، بی‌دينان و نيز پيروان اديان غير الهی يا فرقه‌های ضاله هستند.
    تاريخ حضور مسيحيت در ايران پيش از اسلام
    حضرت عيسی مقارن سلطنت فرهاد پنجم، پادشاه اشکاني، در منطقه بيت لحم (فلسطين) متولد شد.  براساس نقل انجيل (متي:2/1ـ11) اولين ‌بار روحانيان مجوس ايرانی هنگام ولادت حضرت عيسي در بيت لحم، حضرت مريم و حضرت عيسی را يافتند و پس از پيشکش هدايا به سرزمين خويش بازگشتند.  بنابراين آشنايي ايرانيان با آيين مسيحيت به اوايل قرن اول ميلادی بازمي‌گردد. همچنين حضور برخی از حواريان حضرت عيسي در شهر ماکو و شمال ايران گزارش شده است. 
    در هر صورت ترويج مسيحيت در ايران در دوره سلطنت اشکانيان آغاز شد و در سال 225م در بين‌النهرين و نواحی ديگر ايران، بالغ بر بيست حوزه اسقفی وجود داشت.  در عصر ساسانيان نيز مسيحيان حضوری فعال داشتند و توانستند موجوديت و جايگاه خود را حفظ کنند.  هرچند در دوران برخی پادشاهان ساسانی آزار و اذيت شدند و حتی قتل‌عام يا مجبور به ارتداد از آيين خود گردیدند. 
    مسيحيان در جمهوری اسلامی ايران
    جمهوری اسلامی برای مسيحيان که از جمله شهروندان ايرانی در اين مرز و بوم هستند، حقوق و وظايفی تعريف کرده است. براساس قانون اساسی جمهوری اسلامی ايران، دين مسيحيت در ايران رسميت دارد:
    ايرانيان زرتشتي، كليمی و مسيحی تنها اقليت‌های دينی شناخته مي‌شوند كه در حدود قانون در انجام مراسم دينی خود آزادند و در احوال شخصيه و تعليمات دينی بر طبق آیين خود عمل مي‌كنند. 
    همچنين در قانون اساسی اينچنين تأکيد شده است:
    به حكم آيه شريفة «لايَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذينَ لَمْ يُقاتِلُوكُمْ فِی الدِّينِ وَ لَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطينَ» (ممتحنه: 8) [خدا شما را از نيكى كردن و رعايت عدالت نسبت به كسانى كه در راه دين با شما پيكار نكردند و از خانه و ديارتان بيرون نراندند، نهى نمى‏كند؛ چراكه خداوند عدالت‏پيشگان را دوست دارد.] دولت جمهوری اسلامی ايران و مسلمانان موظفند نسبت به افراد غيرمسلمان با اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامی عمل نمايند و حقوق انسانی آنان را رعايت كنند. اين اصل در حق كسانی اعتبار دارد كه بر ضد اسلام و جمهوری اسلامی ايران توطئه و اقدام نكنند. 
    گذشته از اين، نگاه رهبران جمهوری اسلامی به اقليت‌های مذهبی، از جمله پيروان آيين مسيحيت جالب توجه است. در انديشه امام خميني اقليت‌ها در نظام جمهوری اسلامی مانند ساير افراد، از حقوق برابر و احترام کامل بهره‌مندند:
    آنها با ساير افراد در همه چيز مشترک و حقوقشان به حسب قوانين داده مي‌شود و در حکومت اسلامی آنها در رفاه و آسايش هستند. 
    امام خميني اقليت‌های مذهبی را در نظام سياسی ـ دينی در انجام تمام فرايض عبادي، مذهبی و اجتماعی آزاد مي‌داند و معتقد است:
    تمام اقليت‌های مذهبی در ايران برای اجرای آداب دينی و اجتماعی خود آزادند و حکومت اسلامی خود را موظف مي‌داند تا از حقوق و امنيت آنان دفاع کند و آنان هم مثل ساير مردم مسلمان ايران، ايرانی و محترم هستند. 
    امام خميني همچنين ضمن پذيرش آزادی اقليت‌ها، اظهارنظر و ابراز عقيده آنها را نيز آزاد مي‌داند:
    دولت اسلامي يک دولت دموکراتيک ـ به معنای واقعی ـ است و برای همه اقليت‌های مذهبی، معتقد به آزادی به‌طور کامل هست و هرکسی مي‌تواند اظهار عقيده خودش را بکند و اسلام جواب همه عقايد را به عهده دارد و دولت اسلامي تمامی منطق‌ها را با منطق جواب خواهد داد. 
    مقام معظم رهبری درباره جايگاه مسيحيت در اسلام اين‌گونه مي‌گويد:
    اسلام دين رأفت است، دين رحمت است، رحمة للعالمين است. اسلام به مسيحيت مى‏گويد: «تَعالَوْا إِلى‏ كَلِمَةٍ سَواءٍ بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمْ (آل‌عمران: 64)؛ بياييد به سوى سخنى كه ميان ما و شما يكسان است. مشتركات را با آنها مورد ملاحظه قرار مى‏دهد. اسلام عليه ملت‌هاى ديگر نيست، عليه اديان ديگر نيست.
    اگر كسى در جامعه‏ اسلامى عقيده‏ غيراسلامى داشت، اما عقيده‏اى كه او را امر به مخالفت و معارضه‏ با نظام اسلامى نمي‌كند، دارا بود آن عقيده اشكالى ندارد. لذا در جامعه‏ اسلامى يهوديان، مسيحيان، زردشتيان، صابئيان و ديگر مذاهب كه مسلمان نيستند، زندگى مي‌كنند، از حقوق خودشان استفاده مي‌كنند و طبق اصل بيست و سوم قانون اساسى، اينها آزاد در عقيده خودشان هستند، و عقيده در جامعه اسلامى و بنا بر اسلام ممنوع نيست.‏ 
    ايشان درباره همراهی دين اسلام و مسيحيت اين‌گونه تحليل مي‌کند:
    عيسى مسيح مجهز به معجزه و دعوت الهى براى نجات بشر از ظلمات شرك و كفر و جهل و ظلم و رسانيدن وى به نور معرفت و عدل و عبوديت پروردگار مبعوث گشت و در همه‏ مدت اقامت خود در ميان انسان‌ها لحظه‏ای در مبارزه با بدى و دعوت به نيكى درنگ نفرمود. و اين درسى است كه مسيحيان و مسلمانان كه معتقدان به نبوت آن بزرگوارند بايد فراگيرند. امروز بشر بيش از هميشه نيازمند آن تعاليم است و اسلام كه مكمل آیين مسيح است، دعوت به خير و صلاح و كمال را سرلوحه‏ برنامه‏ خود قرار داده است. 
    اکرام و احترام به مسيحيان در اسلام
    يکی از وظايف حکومت اسلامی براساس اصل «کرامت انساني» (ر. ک: اسراء: 70)، اکرام و احترام به اعضای جامعه است. اين نگاه به افراد جامعه اسلامي، کلی است و بدون در نظر گرفتن هرگونه تفاوتی ميان آنهاست. بنا بر قواعد فقه اسلام وقتی اقليت‌های مذهبی براساس قرارداد ذمه، تحت حکومت اسلامی جای گرفتند، مانند ديگر مسلمانان، عضوی از اين جامعه محسوب مي‌شوند. از‌اين‌رو، همچون افراد ديگر، حق احترام و اکرام در جامعه اسلامی دارند. اين امری است که در حکومت اميرمؤمنان و نيز جمهوری اسلامي مدنظر قرار گرفته و بدان عمل مي‌شود.
    حکومت علوی و اکرام مسيحيان
    الف) وقتی اميرمؤمنان از شهر «فيروزشابور» (الانبار) مي‌گذشتند، ماراسحق، رئيس دانشگاه «پومبديتا»، با جمعيتی قریب نود هزار تن برای عرض دوستی به استقبال حضرت رفتند. ايشان آنها را اکرام کردند و ماراسحق را در منصبش ابقا نمودند و تمام حقوقی را که بزرگ مسيحيان از آن برخوردار بود، برايشان مقرر فرمودند. 
    در اين‌باره، گزارش جالب توجه و مشهوری وجود دارد که نيک‌رفتاری اميرمؤمنان با فردی غيرمسلمان را نشان مي‌دهد. اين رفتار اسلامي در نهايت، موجب مسلمان شدن او شد:
    [روزي] اميرالمؤمنين با فردی ذمى [غيرمسلمان] همراه شد. آن مرد ذمى به آن حضرت گفت: اى بنده خدا، مي‌خواهى كجا بروى؟ فرمود: مي‌خواهم به كوفه بروم. [پس سر دو راهى رسيدند و مرد ذمى به جاى ديگرى مي‌رفت.] چون راه ذمى تغيير کرد، اميرالمؤمنين نيز با او همراه شد و تغيير مسير داد. مرد ذمى گفت: مگر نمي‌خواستى به كوفه بروى؟ فرمود: چرا. ذمى گفت: راه كوفه را رها كردى. فرمود: مي‌دانم. گفت: پس چرا با اينكه مي‌دانى، با من همراه شدي؟ اميرالمؤمنين فرمود: اين از به پايان رساندن خوش‌رفاقتى است كه شخص˚ رفيق راهش را در هنگام جدايى چند گامى بدرقه كند. اين‌گونه پيغمبر ما به ما دستور داده است. ذمى گفت: اين‌گونه دستور داده؟ فرمود: آرى. ذمى گفت: پس مسلّماً هر كه پيروي‌اش كرده به‌خاطر همين كردارهاى بزرگوارانه او بوده است. من تو را گواه مي‌گيرم كه پيرو دين تو و بر كيش شمايم و مرد ذمى با أميرالمؤمنين برگشت و همين كه آن ‌حضرت را شناخت مسلمان شد. 
    نکته جالب توجه اين است که در اين سفر، امام علي درحالي‌که خليفه مسلمانان بود، اما ناشناس مسافرت مي‌کرد و از همراهان گسترده و تبليغات خبری نبود. همچنين ايشان تاآنجاکه ممکن بود، خود را تا آخرين دقايق گفت‌وگو، معرفی نمي‌کردند تا غيرمسلمان بتواند بدون اينکه تحت تأثير مقام حضرت قرار گيرد، سخن خود را با ايشان در ميان بگذارد.
    ب) مال و آبروی اقليت‌های مذهبي، از جمله مسيحيان در نگاه امام علي مانند مسلمانان محترم است و حکومت اسلامی وظيفه دارد از آنان محافظت کند. در اين‌‌باره داستان معروف تعرض لشکريان معاويه به زنان مسلمان و غيرمسلمان در دوره حکومت اميرمؤمنان و موضع ايشان قابل توجه است:
    به من خبر رسيده كه مردى از لشكر شام به خانه زنى مسلمان و زنى غيرمسلمان كه در پناه حكومت اسلام بوده وارد شده و خلخال و دستبند و گردنبند و گوشواره‏هاى آنها را به غارت برده‌اند، درحالى‌‌كه هيچ وسيله‏اى براى دفاع، جز گريه و التماس كردن نداشته‏اند. لشكريان شام با غنيمت فراوان رفتند، بدون اينكه حتى يك تن آنان زخمى بردارد و يا قطره خونى از او ريخته شود. اگر براى اين حادثه تلخ، مسلمانى از روى تأسف بميرد، ملامت نخواهد شد و از نظر من سزاوار است. 
    نکته مهم در اين بيان آن است که امام تعرض به زن مسلمان و غيرمسلمان را در کنار هم ذکر کرده، از اين واقعه ابراز تأسف شديد مي‌کنند. بنابراين در نگاه حاکم اصيل اسلامي، مسيحيان به‌مثابه بخشی از اقليت‌های مذهبی در جامعه اسلامي، همانند مسلمانان حق اکرام و احترام دارند.
    جمهوری اسلامی و اکرام مسيحيان
    پس از پيروزی انقلاب اسلامي، نظام جمهوری اسلامی نيز با تأسی به احکام اسلام و سيره حکومتی اميرمؤمنان، به مسيحيان اکرام و احترام نمود. در مسائل عمومی و مناسبت‌ها، جايگاه ارامنه و مسيحيان در ايران مانند ديگر ايرانيان است و مسئولان نظام جمهوری اسلامی ايران با آنان مثل همه ايرانيان رفتار مي‌کنند. شواهد اين سخن نمونه‌های ذیل است:
    ديدار اعضای شورای شهر تهران و همراهان ایشان از خانواده يک شهيد ارمني ؛ بازديد سرزده وزير آموزش و پرورش از مدرسه ارامنه «گوهر» به مناسبت آغاز سال 2019م ؛ ديدار خليفه ارامنه تهران با مديران آموزش و پرورش منطقه 6 تهران ؛ ديدار مدير کل امور ايثارگران شهرداری تهران از خانواده شهيد ارمنی اديک نرسيسيان ؛ و... .
    ازجمله ديگر وظايف حکومت اسلامي در خصوص افراد جامعه، خدمت‌رسانی به شهروندان و رعايت عدالت در اين زمینه است.
    حکومت علوی و خدمات اجتماعی به مسيحيان
    الف) در دوران حکومت امام علي، مسيحيان نيز در گشايش و راحتی بودند. آن ‌حضرت در اين زمینه، اهل ذمه، از جمله مسيحيان را مشمول عطايای دولتی و حکومتی خود قرار دادند. سياست حضرت به گونه‌ای بود که ميان اهل ذمه و اعراب و موالي به عدالت رفتار مي‌کردند. ايشان به کارگزاران خود توصيه نمودند با اهل ذمه به نيکويی رفتار کنند. برای نمونه، يکی از گارگزاران حضرت دستور داد نهری ايجاد کنند تا اهل ذمه زمين‌هاي کشاورزی خود را با آن آبياری نمایند.  
    ب) در روزگار خلافت‌ اميرمؤمنان علي، هنگامي ‌‌که‌ ايشان پيرمرد از کار افتاده‌ نابينايی را دیدند که‌ از مردم‌ تقاضای کمک‌ مي‌کرد، بي‌درنگ‌ از حال‌ او جويا شدند. يکی از اطرافيان‌ خود را مأمور رسيدگی به‌ حال‌ و وضع‌ وی نمودند. او پس‌ از تحقيق‌ گزارش‌ داد: «مي‌گويند وی نصرانی است‌ و از مردم‌ درخواست‌ کمک‌ مي‌نمايد. امام از شنيدن‌ اين‌ سخن‌ آثار خشم‌ در چهره‌شان‌ آشکار گرديد و فرياد برآوردند: او تا جوان‌ بود او را به‌ کار کشيديد و از نيروی او بهره‌ گرفتيد و اکنون‌ که‌ پير و ناتوان‌ گشته،‌ وی را به‌ حال‌ خود رها نموده‌ و از احسان‌ و کمک‌ خويش‌ محرومش‌ مي‌کنيد؟! سپس‌ اين‌ فرمان‌ ماندگار را صادر نمودند: «انفقوا عليه‌ من بيت‌المال» ؛ برای وی از بيت‌المال‌ مستمری قرار دهيد.
    ج) شهيد صدر در بحث مسئوليت دولت در اقتصاد اسلامي، براساس همين روايت مي‌نویسد: فتوای برخی از فقها مانند شيخ حرعاملي اين است که وظيفه دولت اسلامی در جهت ضمانت اجتماعی و حمايت اقتصادي، تنها به مسلمانان اختصاص ندارد، بلکه اقليت‌هايی که تحت حمايت حکومت اسلامی بوده و ازکارافتاده شده‌اند، سهمی در بيت‌المال دارند.  بدين‌روی،‌ اقليت‌های دينی در زمره‌ کسانی قرار مي‌گيرند که‌ دولت‌ اسلامی مکلف‌ است‌ طبق‌ قانون‌ از محل‌ درآمدهای عمومی و درآمدهای حاصل‌ از مشارکت‌ مردم‌، افراد درمانده‌ و محروم‌ را تحت‌ خدمات‌ و حمايت‌های مالی خود قرار دهد و‌ برای تک‌‌تک‌ افراد کشور سطح حداقل‌ زندگی را معیشت را تأمین‌ نمايد و از طريق‌ بيمه‌ و شيوه‌های مناسب‌ و آبرومندانه‌ زندگی آينده‌ آنها را تضمين‌ کند. 
    جمهوری اسلامی و خدمات اجتماعی به مسيحيان
    در جمهوری اسلامی نيز با پيروان حضرت عيسي در زمينه دريافت خدمات اجتماعی همانند عموم جامعه رفتار مي‌شود:
    الف) امور مذهبي، اجتماعي، فرهنگي، ورزشی و به‌طوركلی تمام نهادهای مخصوص ارامنه زير نظر نهادی به نام «خليفه‌گری ارامنه» اداره مي‌شود. خليفه‌گري‌های ايران از جانب دولت، مرجعی شناخته‌شده هستند كه امور جامعه ارامنه را طبق اساسنامه خود اداره مي‌كند. از جمله وظايف اين شورا اجرای مصوبات «مجمع نمايندگان جامعه ارامنه» و نيز رسيدگی به امور مربوط به احوال شخصی و امور خانوادگی و ارثيه ارامنه هر حوزه و اداره امور كليساها، مدارس، گورستان‌ها و رسيدگی به زندگی فرهنگی و اجتماعی آنهاست. 
    ب) مسيحيان آشوری و کلدانی پس از انقلاب در شرايطی همراه با صلح و آرامش در ايران زندگی کرده‌اند. اين شرايط به قدری برای آنها مطلوب بوده که مقر مرکزی اتحاديه آشوريان جهان در مهرماه 1387 از شهر شيکاگو آمريکا به ايران منتقل شد.  اين امر نشانه مهمی بر وجود شرايط مساعد زندگی مسيحيان در ايران است.
    مشارکت مسيحيان در امور سياسی و حکومتی
    نقش مردم در حکومت اسلام و در سيره حکومتی اميرمؤمنان براساس تعاليم اسلامی تعريف شده است. با توجه به برخی تفاوت‌ها در ساختار حکومتی جمهوری اسلامی ايران با حکومت اميرمؤمنان، مشارکت سياسی مستقيم مردمی و نقش مسيحيان در اين امر را مي‌توان فقط در جمهوری اسلامی مشاهده کرد. برای نمونه، در دوران صدر اسلام، نهادی با عنوان «مجلس شورای اسلامی» وجود نداشت. با اين حال شواهد مهمی از توجه به نقش اجتماعی و سياسی مردم در حکومت صدر اسلام وجود دارد.
    جمهوری اسلامی نیز اقليت‌های مذهبی، ازجمله پيروان مسيحيت را همانند همه ايرانيان عضوی از اين کشور اسلامی دانسته و اين ادعا را در عمل ثابت کرده است. براساس اصل شصت و چهارم قانون اساسي، «زرتشتيان و كليميان هر كدام يك نماينده، و مسيحيان آشوری و كلدانی مجموعاً يك نماينده، و مسيحيان ارمنی جنوب و شمال هركدام يك نماينده»  در مجلس شورای اسلامی دارند. بنابراين مي‌توان ثابت کرد که ايران اسلامي در خصوص پيروان ديگر اديان به‌ دستور اسلام عمل کرده است.
    عملکرد عدالت‌آميز دولت اسلامی ايران با اقليت‌های مذهبي موجب شده است مسيحيان در حفظ تماميت ارضي، از مرزهای ايران اسلامی دفاع کنند و با شرکت در دفاع مقدس، شهدايی را به انقلاب اسلامی ايران تقديم کنند.
    آزادی در احقاق حق و انجام مناسک دينی مسيحيان
    مسیحیان متعهد در ديدگاه‌ امام علي بيگانه‌ و اقليتی که‌ اختياری در تعيين‌ حقوق‌ و سرنوشت‌ خود ندارد شناخته‌ نمي‌شوند. اين نکته را نيز بايد در نظر گرفت که غيرمسلمانان، اعم از اهل کتاب و غير آنان، مادام که عليه منافع عمومی مسلمانان و جامعه اسلامی ـ مانند اقدام عليه امنيت عمومی ـ کاری نمي‌کردند، در جامعه عصر علوي آزاد بودند. اين رویه از دوران پيامبر اکرم رواج داشت، و امروزه نيز براساس معيارهای انسانی و عقلايی، پذيرفتنی و غيرقابل خدشه است.
    غيرمسلمانان، حتی از حقوق شهروندی مساوی به صورتی برخوردار بودند، به‌گونه‌ای‌که مي‌توانستند به دادگاه اسلامی شکايت کنند و پس از بررسي، در صورت اثبات دور ماندن از حق خود، درباره آنان احقاق حق صورت می‌گرفت. گواه اين امر در عهد خلافت امام علي روی داد:
    فردی نصراني  با اميرمؤمنان و خليفه مسلمانان بر سر زره آن‌ حضرت اختلاف پيدا کرد. نصرانی زره امام علي را مال خود مي‌پنداشت و به دادگاه اسلامی شکايت کرد. قاضی بدون توجه به جايگاه سياسی آن ‌حضرت، ايشان را به دادگاه فراخواند و از ايشان شاهد خواست تا ثابت شود زره متعلق به آن حضرت است؛ اما چون تنها شاهد امام علي غلام ايشان، قنبر بود و از نظر فقهي، شهادت غلام پذيرفته نيست، حکم به نفع نصرانی غيرمسلمان صادر شد. 
    همان‌گونه که پیداست، در عصر حکومت علوي اهل کتاب از چنان آزادی برخوردار بودند که نصرانی آزادانه در دادگاه اسلامی حاضر می‌شد و در برابر قاضی از خود دفاع می‌کرد و دادگاه براساس شواهد موجود به نفع وی حکم مي‌داد.
    جمهوری اسلامی با الگوگيری از امام علي آزادی انجام مناسک دينی را در خصوص پيروان ديگر اديان رعايت کرده است:
    الف) تعداد کليسای آشوريان‌ يا به‌ عبارت‌ بهتر، شرق‌ آشور تنها در شهر اروميه‌ 59 کليسا و در تهران‌ 6 کليسا است. بدین‌روی جامعه‌ سی‌هزار نفری آشوريان‌ 65 کليسا در ايران‌ دارند و از اين‌ تعداد 6 کليسا از‌ دوران‌ ساسانی است. 
    ب) از مجموع‌ قريب‌ 250 کليسای ايراني ارمنيان، 200 کليسا متعلق‌ به‌ جامعه‌ ارمنيان‌ ايران‌ است‌ که‌ با جمعيت‌ 120 هزار نفری در تهران، آنها تنها در اين‌ شهر 50 کليسا دارند. 
    توجه به آموزش و مراکز آموزشی مسيحيان در حکومت علوی
    در قرآن و سنت به علم و علم‌آموزی بسيار توجه شده است. سفارش‌های پيامبر اکرم و نیز امامان معصوم به کسب دانش گواه روشنی بر اين مطلب است. ازاين‌رو، توجه به دانش از وظايف حکومت اسلامی بوده، در شيوه مديريتی و رهبری سياسی امام علي به وضوح مشاهده مي‌شود:
    الف) شرايط جامعه اسلامی برای اظهارنظر غيرمسلمانان، ازجمله مسيحيان و حتی غير اهل کتاب چنان فراهم بود که براساس منابع متقدم، اميرمؤمنان، خليفه و رهبر جامعه اسلامی، با برخی از ساحران، فيلسوفان و پزشکان يونانی مباحثه مي‌کردند. 
    ب) همچنين برخی از زنديقان که باور به خدا نداشتند، آزادانه با اميرمؤمنان مناظره می کردند. 
    بنابراين امام علي در دوران حکومت خود، از بحث‌های منطقی استقبال مي‌کردند و در اين‌باره مسلمان و غيرمسلمان برای ايشان تفاوتی نداشت. منطق شيوا و مقام معنوی ايشان موجب مي‌شد طرف مقابل اقناع شود و حتی به اسلام گرايش پيدا کند.
    اما ممکن است اين سؤال به ذهن برسد که آيا مراودات و ديدارهای اميرمؤمنان با غيرمسلمانان به معنای تأييد مذهب يا همه نظريه‌های آنان است؟ مسلماً پاسخ منفی است؛ زیرا اين روش برخورد منطقی با اقليت‌های دينی و گفت‌وگوی بين‌‌الاديان‌ از دستور قرآنی ريشه‌ مي‌گيرد که‌ به صراحت‌ می‌فرماید: «وَ جادِلْهُمْ بِالَّتی هِی أَحْسَنُ» (نحل: 125)؛ با مخالفان‌ و پيروان‌ اديان‌ ديگر به‌ طريقی که‌ نيکوتر است‌، گفت‌وگو کنيد.
    نيز در خصوص‌ اقليت‌های دينی توصيه‌ مي‌کند: «وَ لاتُجادِلُوا أَهْلَ الْكِتابِ إِلاَّ بِالَّتی هِی أَحْسَنُ» (عنکبوت: 46)؛ با پيروان‌ کتاب‌های آسمانی جز از راهی که‌ نيکوتر است‌ مجادله‌ ننماييد.
    توجه به آموزش و مراکز آموزشی مسيحيان در جمهوری اسلامی ايران
    ازجمله اسباب ارتقای سطح بينش و هدايت انسان‌ها توجه به آموزش و تربيت است. همان‌گونه که ذکر شد، در حکومت اميرمؤمنان در کنار آزادی آموزشی مسيحيان، توجه به تعليم و تربيت و هدايت علمی آنها نيز مدنظر بود.
    اين رويکرد به تبعيت از حکومت علوي، مدنظر جمهوری اسلامی نیز بوده است. يکی از حقوقی که جمهوری اسلامي براساس اصل چهاردهم قانون اساسي، برای مسيحيان قایل است توجه به مسائل علمي و آموزشی است. از جمله اقدامات دولت اسلامی ايران در اين زمینه نمونه‌های ذیل است:
    1. جامعه‌ مسيحی کلدانی و آشوری علاوه‌ بر استفاده‌ از مدارس‌ ملی که‌ حق‌ مسلم‌ هر شهروند ايرانی است‌، دارای مدارس‌ مخصوص‌ نيز هستند که‌ مهم‌ترين‌ آنها دو مدرسه‌ دخترانه‌ و پسرانه‌ «حضرت‌ مريم»‌ و «بهنام»‌ است. 
    2. تعداد 50 مدرسه‌ خاص‌ در اختیار جامعه‌ ارامنه‌ است‌ و مسلمانان‌ حق‌ شرکت‌ در آنها را ندارند، ولی به عکس‌، آنان امکان‌ ثبت‌‌نام‌ فرزندانشان را در مدارس‌ مسلمانان‌ دارند. جامعه‌ ارامنه‌ دارای تعدادی خانه‌ سالمندان، قبرستان‌های خاص، چاپخانه‌ و چندين‌ آثار فرهنگی و ملی است؛ همچنین کليساهای تاریخی «قره‌کليسا» و «وانک» و چند موزه‌. کليسای «وانک»‌ که‌ در سال‌ 1606 تأسيس‌ شده‌ دارای معماری سنتی ايرانی است و از زمان‌ تأسيس‌ تاکنون‌ 32 خليفه‌ ارمنی يکی پس‌ از ديگری و بدون‌ وقفه‌ به‌ خود ديده‌ است. 
    خدمات فرهنگی به مسيحيان در جمهوری اسلامی
    برخی از امکانات‌ آموزشي، تفريحي، فرهنگی مسيحيان ايران عبارت است از: 27 نشريه، 20 مرکز فرهنگی ـ اجتماعي، 12 کميته‌ زنان، مهندسان و مانند آن که همه‌ساله‌ رهبر جهانی اين‌ فرقه‌ يک‌ تا دو ماه‌ را بين‌ اين‌ جامعه‌ در ايران‌ به ‌سر مي‌برد. 
    ارامنه‌ ايران‌ از قديم‌الايام‌ دارای مجله، روزنامه، نشريه‌ هفتگي، روزانه، ماهانه‌ و فصلنامه‌ در کشور بوده‌اند، به‌گونه‌ای‌که‌ قدمت‌ مجله‌ آليک به‌ 67 سال‌ مي‌رسد و‌ نه‌‌تنها در ايران،‌ بلکه‌ در 40 کشور جهان‌ خواننده‌ دارد. تاکنون‌ تعداد 102 نشريه‌ توسط‌ اين‌ جامعه‌ در کشور به‌ ثبت‌ رسيده‌ که‌ توسط‌ مجامع‌ ارمنی منتشر مي‌شود.  همچنين ارامنه ايران در مجموع 50 انجمن‌ فرهنگي، ورزشي، خيريه‌ دارند. برای مثال،‌ باشگاه‌ «آرارات»‌ تهران‌ از جمله‌ بزرگ‌ترين‌ مراکز ورزشی کشور است‌ که‌ در اختيار انحصاری جامعه‌ ارامنه‌ کشور است‌ و مسابقات‌ جامعه‌ ارامنه در آن برگزار می‌شود.
    نتيجه‌گيري
    بنا بر آنچه گذشت، مي‌توان این‌گونه نتیجه گرفت:
    1. براساس تعاليم اسلام، انسان‌ها در عقايد و باورهای خود آزادند. طبق قرآن کريم و سيره پيامبر اکرم پيروان اديان الهي تا هنگامی که عليه منافع مسلمانان و جامعه اسلامي اقدامی نکنند، محترم بوده، مي‌توانند در جامعه اسلامی در جايگاه يک شهروند عمومی زندگی کنند. حقوق شهروندی پيروان اديان الهی در جامعه اسلامي، براساس قانون و قرارداد «ذمه»، در فقه اسلام تعريف شده است.
    2. در حکومت اميرمؤمنان پيروان اديان آزادانه زندگی مي‌کردند. رفتار حکومت حضرت علی با آنها همانند عموم مسلمانان، عادلانه بود. در امور آموزشي، قضائي و مانند آن، رفتار حاکمان اسلامی با آنها عادلانه و براساس تعاليم اسلام صورت مي‌گرفت.
    3. نظام جمهوری اسلامی با تکيه بر قرآن و الگوگيری از سيره پيامبر و اميرمؤمنان، با مسيحيان رفتار کرده است. با اين نگاه، قانون اساسی کشور بر رسميت مسيحيت در ايران تأکيد کرده است. نيز رهبران جمهوری اسلامي، امام خميني و مقام معظم رهبري، با توجه به سيره حکومتی اميرمؤمنان، رويکردی عدالت‌محور و همراه با رأفت اسلامی با آنها داشته‌اند.
    4. گونه‌های مختلف مسيحيان، اعم از ارامنه، آشوريان و کلدانيان از ديرباز در ايران ساکن بوده‌اند. آنان پس از انقلاب اسلامی نيز همچون يک شهروند ايرانی در کشور زندگی می‌کنند.
    5. مسیحیان کشور از امکانات آموزشي، فرهنگي، اقتصادي، بهداشتي، تفريحی و مانند آن به خوبی برخوردارند.
    6. آزادی فعاليت مسيحيان در جمهوری اسلامی به گونه‌ای عملی شده که آنها خود را جزئی از کشور ‌دانسته و در حوادث گوناگون، از کشور حمايت کرده‌اند؛ مانند دوران دفاع مقدس که در این راه تعدادی شهيد به کشور تقدیم کردند.
    7. بنابراین عملکرد نظام جمهوری اسلامی ايران و رهبران آن در قبال پيروان مسيحيت کاملاً در مسير اسلام و مطابق سيره و عملکرد سياسی و حکومتی پيامبر و اميرمؤمنان بوده است.
     
     

    References: 
    • نهج‌البلاغه، ترجمة محمد دشتی، قم، مشهور، 1379.
    • «انتقال مقر آشوریان از شیکاگو به تهران»، روزنامه ایران، بخش سیاسی، گزیده اخبار، 25 مهرماه 1387، ش 4051، ص 2.
    • ابن‌اثیر، علی‌بن ابی‌الکرم، الكامل فی التاريخ، بيروت، دارصادر، 1385ق.
    • ابن‌دريد، محمدبن حسن، جمهرة اللغة، بیروت، دارالعلم للملايين، 1988م.
    • ابن‌منظور، محمدبن مكرم، لسان‌العرب‏، چ سوم، بیروت، دار صادر، 1414ق.
    • اخوان، منيره، «حقوق اقليت‌ها در حقوق بین‌الملل و جمهوری اسلامی»، 1395، پژوهش‌نامه حقوق بشري، ش 4، ص 47-70.
    • ازهرى، محمدبن احمد، تهذيب اللغة، بیروت، دار احياء ‌التراث العربی، 1421ق‏‏.
    • امامی، محمد و حسین نورالدینی، «سیری در حقوق اقليت‌های دينی در اسلام»، 1393، تاریخ نو، ش 7، ش 5ـ23.
    • امینی‌فر، حسن و محمد دشتي، «فراز و فرود مسیحیت در نگرش حکومت‌های ایران»، 1390، تاریخ اسلام در آینه پژوهش، ش 30، ص 5-32.
    • بدیعی، ربیع، جغرافیای مفصل ایران، تهران، اقبال، 1373.
    • بيانات رهبر معظم انقلاب، 17/1/1386، در: khamenei.ir
    • ترنبري، پاتریک، حقوق بین‌الملل و حقوق اقليت‌ها، ترجمة آزیتا شمشادی و دیگران، تهران، مطالعات راهبردي، 1379.
    • ثقفى كوفى، ابراهيم‌بن محمد، الغارات، تحقيق جلال الدين حسينى ارموى، تهران، انجمن آثار ملى، 1353.
    • حجازی السقا، احمد، نقد التورات، قاهره، مکتبة الکلیات الازهریه، 1976م.
    • حرعاملی، محمدبن حسن، تفصيل وسائل الشيعة إلى تحصيل مسائل الشريعة، قم، آل‌‌البيت، 1409ق.
    • حسنی، سیدعلی، اهل کتاب در حکومت‌های اسلامی، قم، تراث، 1396.
    • درویش‌گفتار، احمد، حقوق اقليت‌ها در قرآن، قم، مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1379.
    • دشتی، تقی و ابراهيم باطنی، «مفهوم‌شناسی اقلیت»، 1389، حقوق اسلامی، ش 25، ص 175-202.
    • رنجبر، روح‌الله، «اقليت‌های دینی و انقلاب مشروطیت»، 1389، اطلاعات سیاسی ـ اقتصادي، ش 277و278، ص 116-127.
    • شریعتی، روح‌الله، حقوق و وظایف غيرمسلمانان در جامعه اسلامی، قم، بوستان کتاب، 1381.
    • شوراي خليفه‌گري ارامنه تهران، در: tehranprelacy.com
    • صدر، سيدمحمدباقر، اقتصادنا، مشهد، دفتر تبليغات اسلامى، 1417ق.
    • طبرسی، احمدبن علی، الإحتجاج على أهل اللجاج، مشهد، مرتضی، 1403ق.
    • طريحى، فخرالدين، مجمع‌البحرين، تحقیق احمد حسينى اشكورى، چ سوم، تهران، مرتضوي، 1375.
    • طوسى، محمدبن حسن، تهذيب الأحكام، چ چهارم، تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1407ق.
    • عظیمی، محمدرضا، اقليت‌ها در حقوق بین‌الملل (تاریخچه، پیمان‌ها، حدود و حمايت‌ها)، تهران، پردیس دانش، 1392.
    • عمیدزنجانی، عباسعلی، «امام علی و حقوق اقليت‌ها»، 1380، کتاب نقد، ش 18، ص 5ـ81.
    • فراهيدى، خليل‌بن احمد، كتاب العين، چ دوم، قم، هجرت، ‏1409ق.
    • فیاضی، محمدانور، بررسی و تعامل ائمه اطهار با پیروان دیگر ادیان، قم، مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1389.
    • قاسمي، محمدعلي، «اقليت‌ها در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران»، 1382، مطالعات راهبردی، ش 22، ص 853-872.
    • کریستین سن، آرتور، ایران در زمان ساسانیان، ترجمة رشید یاسمی، تهران، نگارستان کتاب زرین، 1387.
    • کلينى، محمدبن يعقوب، الكافي، چ چهارم، تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1407ق.
    • گیرشمن، رومن، ایران از آغاز تا اسلام، ترجمة محمد معین، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1349.
    • ملکمیان، لینا، کلیسای ارامنه ایران، تهران، دفتر پژوهش‌های فرهنگي، 1380.
    • موسوی خمینی، سیدروح الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1385.
    • میلر، ویلیام مک الوي، تاریخ کلیسای قدیم در امپراطوری روم و ایران، ترجمة علی نخستین، تهران، حيات ابدي، 1981م.
    • نادري، افشین، «گزارشی از وضعیت ارامنه ایران»، 1382، اخبار ادیان، ش 1، ص 46-55.
    • یعقوبی، احمدبن ابی‌یعقوب، تاريخ اليعقوبى، بيروت، دارصادر، بی‌تا.
    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    ابوطالبی، مهدی، یعقوبی، مهدی.(1400) مطالعه تطبیقی میزان الگوگیری رهبران جمهوری اسلامی از سیره‌ی حکومتی امیرمؤمنان(ع) در مواجهه با مسیحیان ایران. ، 18(2)، 107-122

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    مهدی ابوطالبی؛ مهدی یعقوبی."مطالعه تطبیقی میزان الگوگیری رهبران جمهوری اسلامی از سیره‌ی حکومتی امیرمؤمنان(ع) در مواجهه با مسیحیان ایران". ، 18، 2، 1400، 107-122

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    ابوطالبی، مهدی، یعقوبی، مهدی.(1400) 'مطالعه تطبیقی میزان الگوگیری رهبران جمهوری اسلامی از سیره‌ی حکومتی امیرمؤمنان(ع) در مواجهه با مسیحیان ایران'، ، 18(2), pp. 107-122

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    ابوطالبی، مهدی، یعقوبی، مهدی. مطالعه تطبیقی میزان الگوگیری رهبران جمهوری اسلامی از سیره‌ی حکومتی امیرمؤمنان(ع) در مواجهه با مسیحیان ایران. ، 18, 1400؛ 18(2): 107-122