بررسی زیارتگاههای مبتنی بر رؤیا در مصر و شام
Article data in English (انگلیسی)
مقدمه
زيارتگاههاي مبتني بر خواب و رؤيا، گونهاي از زيارتگاههاي ديني است كه از گذشته تا به امروز در نقاط مختلفي از جهان اسلام و حتي نزد جوامع پيروان ساير اديان به آنها توجه شده است. در جهان مسيحيت، مكانهاي زيارتي متعددي وجود دارد كه بر مبناي آشكار شدن حضرت مريم در رؤياها يا شهودها شكل گرفته است. از مشهورترين اين نقاط ميتوان به زيارتگاهي واقع در شهر لورد در فرانسه اشاره كرد كه گفته شده در آنجا حضرت مريم را در خواب ديدهاند و به مكاني براي طلب شفاي بيماريها تبديل شده است. يكي از قديمترين اين گونه زيارتگاهها دير عظيم منتسب به حضرت مريم در روستاي صيدنايا، موسوم به «دير بانوي صيدنايا» واقع در حدود سي كيلومتري شمال دمشق است. بر اساس داستان رايج در ميان مسيحيان منطقه، امپراتور بيزانس، ژوستينيَن اول در سال 547م مريم مقدس را در اين مكان در رؤيا ديد كه به او دستور بناي دير را داد. امروزه اين دير به علت وجود تصوير معروفي از مريم عذرا در آن، منسوب به «لوقاي قدّيس» به يكي از مهمترين زيارتگاههاي مسيحيان ارتدوكس در خاورميانه تبديل شده است.
دو سرزمين مصر و شام از حوزههاي جغرافيايي مهم و تأثيرگذار جهان اسلام از نظر سياسي و فرهنگي در قرنهاي اوليه اسلامي است كه منابع تاريخي فراواني درباره تاريخ اين دو سرزمين در قرنهاي اوليه و مياني تاريخ اسلام تأليف شده است. در شماري از اين منابع، به تعداد قابل توجهي از زيارتگاههاي مبتني بر خواب و رؤيا در اين مناطق در قرنهاي مياني اشاره شده است.
در اين نوشتار تلاش شده است تا با استناد به منابع تاريخي و ساير اسناد مرتبط، نظير سنگنوشتهها، حتيالامكان فهرست و گزارش نسبتاً جامعي از اين گونه زيارتگاهها ارائه شود. اين گزارش ميتواند به شناخت بهتري از ماهيت اين پديده و نقش آن در پيدايش زيارتگاهها در حوزه جغرافيايي مورد نظر و نيز شناخت گرايشهاي مذهبي اهالي اين مناطق و شخصيتهاي مورد علاقه آنان كه اين زيارتگاهها به آنان ارتباط يافته است، كمك كند. در اين گزارش به زيارتگاههايي كه در منابع تاريخي از ارتباط واضح آنها با خواب و رؤيا سخن گفته نشده و نيز مزارهايي كه امروزه بر اساس اطلاعات شفاهي اهالي به اين مسئله ارتباط يافته، اشاره نشده است.
1. زيارتگاههاي مصر
1ـ1. مقامهاي رؤيت پيامبر در قاهره
موفقالدينبن عثمان (تاريخ حيات نامشخص)، مزارشناس مصري، به محرابي در قبرستان «قُرافه» قاهره اشاره كرده است كه «دعا در آن مستجاب است و يكي از صالحان، رسول خدا را در خواب رؤيت كرد كه در آنجا نماز ميخواند و دعا ميكرد.» همچنين اين نويسنده به مسجدي در همين قبرستان اشاره كرده است كه پيامبرگرامي دستور ساخت آن را در رؤيا داده بود. داستان آن به طور خلاصه چنين است كه فخرالدين فارسي (م 622 ق) از صوفيان ايراني مقيم مصر، حضرت پيامبر را در خواب ديد كه به او دستور داد اين مسجد را بنا كند. همچنين پيامبرگرامي اسلام نماز مخصوصي را به نامبرده آموزش داد كه هر كس آن را در اين مسجد بخواند دعايش مستجاب ميشود.
در موزه هنر اسلامي در قاهره نيز لوح سنگي وجود دارد كه در سال 1932م در منطقه «ابوالسعود قاهره» شناسايي شده است. در هر يك از طرفين اين لوح، كتيبهاي وجود دارد كه يكي از آنها بيانگر ساخته شدن مكاني است كه پيامبر و امام علي در حال نماز خواندن در آنجا رؤيت شدهاند. با توجه به شيوه نگارش كتيبه و سادگي خط آن، قدمت آن از نيمه اول قرن ششم هجري برآورد شده است.
1ـ2. مقامهاي رؤيت حضرت فاطمه زهرا در قاهره
مقريزي (م 845 ق) به مكاني در مسجد الازهر قاهره اشاره كرده كه حضرت فاطمه زهرا در آنجا در خواب رؤيت شده است، و خليفه فاطمي الحافظ لدينالله (حكـ 525ـ544 ق) براي آن مقصورهاي ساخت. او در اين باره نوشته است:
الحافظ لدينالله در كنار ورودي غربي واقع در ابتداي مسجد، مقصورهاي در داخل رواقها ايجاد كرد كه به مقصوره فاطمه شهرت يافت، زيرا فاطمة زهرا در آنجا در خواب رؤيت شده بود.
موفقالدينبن عثمان نيز به وجود جايگاه مشابهي به نام «مقام فاطمه» در مسجد ابنطولون قاهره اشاره كرده و درباره آن چنين گفته است:
مردي در خواب ديد كه گويا فاطمة زهرا در محلي در اين مسجد نماز ميخواند. روز بعد مردم را از رؤياي خود آگاه ساخت؛ پس در آنجا نماز خواندند. اين جايگاه، امروزه به مقام فاطمه شناخته ميشود و روي آن مقصورهاي قرار دارد و دعا در آن مستجاب است.
1ـ3. زيارتگاه رقيه دختر امام علي
زيارتگاهي منسوب به رقيه دختر امام علي در شهر قاهره وجود دارد كه از نظر معماري، از بناهاي مهم و نفيس دوره خلفاي فاطمي به شمار ميآيد. ابنزيات (م 814 ق)، آن را زيارتگاهي مبتني بر رؤيا دانسته و نوشته است كه به دستور الحافظ لدينالله و به دست وزير وي ابوتميم تراب حافظي ساخته شده است.
ابنناسخ مصري، معروف به ابن عينالفضلاء (م حدود 800 ق) در كتاب خود مصباح الدياجي، داستان پيدايش اين زيارتگاه را چنين نقل كرده است:
عبيداللهبن سعيد گفت: الحافظ شبهنگام كسي را به دنبال من فرستاد، پس با آن كس نزد او رفتم و از وي پرسيدم: چه ميخواهي؟ گفت: خوابي ديدم. گفتم: چه خوابي؟ گفت: زني پوشيده را ديدم، از او پرسيدم: تو كيستي؟ گفت: رقيه دختر علي. سپس ما را شبانه به اينجا آوردند، اما قبري را نيافتيم. الحافظ دستور داد تا زيارتگاهي در آن بسازند و ساختند.
1ـ4. زيارتگاه زينب دختر امام علي
ابنناسخ مصري قبر «سيدةزينب» در منطقه «قناطر السباع» قاهره را از جمله قبوري دانسته است كه بر مبناي خواب و رؤيا به وجود آمدهاند. عبدالوهاب شعراني (م 973ق)، از صوفيان مشهور مصر در قرن دهم هجري، از شيخ خود علي الخَوّاص (م 949 ق) نقل كرده است كه زينب مدفون در قناطر السباع، بيشك دختر امام علي است. پس از شعراني، تعدادي از صوفيان و نويسندگان مصري، از قبيل قليوبي، صبّان، شبلنجي، شبراوي و ... اين ادعا را در كتابهاي خود نقل كردهاند. البته پيش از ابنناسخ، در هيچ يك از منابع تاريخي و جغرافيايي به اين مزار اشارهاي نشده است. اين زيارتگاه بعدها توسعه بناي چشمگيري يافته و امروزه به يكي از مهمترين زيارتگاههاي قاهره تبديل شده است.
1ـ5. زيارتگاه روبيل فرزند يعقوب
موفقالدينبن عثمان به وجود قبر يكي از فرزندان حضرت يعقوب در كنار زيارتگاه ابراهيمبن يَسَعبن اسحاقبن ابراهيم در «جبل المقطّم» قاهره اشاره كرده كه بر اساس رؤيا پديد آمده است. او داستان پيدايش آن را اين چنين نقل كرده است:
گويند در گذشته، مردي در كنار اين قبر شب را سپري كرد. [پيش از خواب] سوره يوسف را قرائت كرد و بر پيامبر صلوات فرستاد و خوابيد. در خواب، شخصي را ديد كه به او گفت: به خدا داستان ما همين است، چه كسي آن را به تو آموخت؟ گفت: اين داستان در كتاب خدا كه بر پيامبرش نازل نمود، آمده است، و تو كيستي؟ گفت: من روبيلبن يعقوب، اسرائيل خدا، يكي از برادران يوسفام. روز بعد مردم را از اين رؤيا باخبر ساخت، و آنها نيز از روي صداقت و راستگويي كه از وي سراغ داشتند، اين مسجد را بنا كردند.
اين زيارتگاه تا به امروز باقي مانده است.
1ـ6. ساير زيارتگاههاي مبتني بر رؤيا در قاهره
امروزه در خيابان صنادقيه قاهره پيش از رسيدن به زيارتگاه مشهور رأس الحسين، مسجد كوچكي وجود دارد كه به «زاويه جعفر صادق» معروف است. در نماي خارجي آن، لوحي از مرمر است كه كتيبهاي به خط كوفي دارد. بر اساس اين كتيبه، امير جوامرد افضلي، در سال 495 ق امام جعفر صادق را در خواب ديد كه به وي دستور ساختن اين مسجد را داد، از اينرو، در سال 496ق آن را بنا كرد.
ابنناسخ مصري نيز از زيارتگاهي به نام «مشهد اشراف» نام برده است كه يكي از فقراي (دراويش) مصر به نام ابنلبّان، در خواب هاتفي را شنيد كه به او گفت: «اينجا [قبر] عليبن حسينبن عليبن ابيطالب است.»، پس او آنجا را بازسازي كرد. اما ابنزيات در اعتبار اين داستان ترديد كرده و آن را محل دفن ساداتي دانسته است كه اسامي آنها مشخص نيست.
1ـ7. زيارتگاههاي رؤيا در ساير شهرهاي مصر
عليبن ابيبكر هروي (م 611 ق)، در كتاب الإشارات إلي معرفة الزيارات، به تعدادي از زيارتگاههاي مبتني بر رؤيا در مصر اشاره كرده كه در محل رؤيت شخصيتهاي مقدس ديني ساخته شده است. مزارهايي كه او از آنها نام برده است، عبارتاند از:
مشهد پيامبر و مشهد امام علي در شهر «قُوص»، از شهرهاي صَعيد مصر ؛ مشاهد حضرت فاطمه زهرا و امام علي و امام حسين در شهر «مَحَلَّه» ؛ مشهد امام علي در منطقه «شَطا» در «دِمياط» ؛ مشهد امام علي در شهر «تَنّيس» و و مشهد پيامبر و امام علي در جزيره «تُونَه» و .
او دربارة داستان پيدايش زيارتگاه اخير نوشته است:
از اهالي اين جزيره از زيارتگاههايي پرسيدم كه به نام پيامبر و عليبن ابيطالب برپا شده است. گفتند: حكايتي دارد. پس پيرمردي خوشسيما را فراخواندند. [وقتي آمد] گفتند: اين پيرمرد مبتلا به جذام بود. اهل او، از ترس بيماري و تلف بدن و هلاك شدنش، وي را در گوشهاي از جزيره انداختند تا اينكه يك شب، فرياد بلندي زد و مردم نزد او آمدند، در حاليكه بدون هيچ دردي، از جا برخاسته و ايستاده بود. از او از اين حال وي سؤال كردند. گفت: رسول خدا را در اين مكان ديدم كه به من گفت: اينجا مسجدي بنا كنيد. گفتم: يا رسول الله! من مبتلا به بيماري هستم و كسي سخن مرا باور نميكند. پس رو به آن كس كه در كنار او ايستاده بود كرد و گفت: يا علي! دست او را بگير. او دستش را به سوي من دراز كرد و من همانگونه كه ميبينيد برخاستم.
نگارنده از وضعيت كنوني هيچ يك از زيارتگاههاي ياد شده، اطلاعاتي به دست نياورده است.
همچنين در منطقة قوص، گنبدي وجود دارد كه بر اساس كتيبة كوفي موجود در آن، به دستور الحافظ لدين الله فاطمي ساخته شده است. امروزه هويت و كاربرد اين بنا مشخص نيست، گرچه بررسي باستانشناختي و معماري آن نشان ميدهد كه كاربري آن، مسجد و آرامگاه نبوده است. بنابراين، نگارنده احتمال ميدهد كه اين بنا يكي از مشاهد رؤيت پيامبر اسلام و امام علي در قوص بوده كه هروي به آن اشاره كرده است، بهويژه آنكه خليفه فاطمي مزبور به ساختن مساجد و زيارتگاهها اهتمام فراواني داشته، و ـ همانطور كه گذشت ـ تعدادي از زيارتگاههاي مبتني بر رؤيا در مصر، در دورة وي ساخته شده است.
2. زيارتگاههاي شام
2ـ1. كهف جبرييل
در كوه قاسيون در شمال دمشق، زيارتگاهي به نام «كهف جبريل» (= غار جبرئيل) وجود داشته است كه به نوشته ابنعساكر (م 571 ق)، ساخت آن در سال 370 ق، به دست يكي از اعلام دمشق در قرن چهارم به نام ابوالفرج ابنمعلّم (م 412 ق) شروع شد. او در اين مكان، جبرئيل و حضرت محمد را رؤيت كرده بود. ابنمعلم تفصيل رؤياي خود را چنين شرح داده است:
جبرئيل را در خواب ديدم كه به من گفت: خداوند [تبارك و] تعالي به تو دستور ميدهد كه مسجدي بسازي تا در آن براي او نماز گزارده و نام او ذكر شود. گفتم: محل آن كجاست؟ پس به اين مكان كه من آن را كهف جبرئيل ناميدم، آمد. گفتم: چگونه اين كار را انجام دهم؟ گفت: خداوند تبارك و تعالي به وسيله كساني كه تو را ياري خواهند كرد، تو را موفق خواهد گردانيد.
همچنين او دربارة علّت نامگذاري آن گفته است:
من آنجا را كهف جبرئيل و مسجد محمد ناميدم، زيرا آنها را در آنجا در خواب ديدم،
و محلي كه جبرئيل و محمد در آنجا ديده شوند، از بهترين نقاط زمين است، و كوه
دمشق [قاسيون] نيز چنين است. در آن هيچ درختي نروييده بود و هيچ ميوهاي پديد نيامده بود،
اما از زمانيكه جبرئيل و محمد را [در آنجا] ديدم، خداوند به بركت آن دو، [در اين كوه] درخت رويانيد و ميوه پديد آورد، و مردم در آن چيزهايي خوردند كه تا پيش از اين
نخورده بودند.
غار مزبور تاكنون نيز زيارتگاه باقي مانده، اما امروزه به اصحاب كهف كه در قرآن از آنها ياد شده، انتساب يافته است و نزد اهالي دمشق به «مقام اهل كهف» شهرت دارد.
2ـ2. مكانهاي رؤيت امام علي در دمشق
ابنعساكر به حادثه پيدايش زيارتگاه ديگري در دمشق در سال 404 ق اشاره كرده است كه توسط مردي مصري جعل شده بود. ابنعساكر از دستخط ابومحمد عبدالمنعمبن عليبن بحتري اين گونه نقل كرده است:
مرد بافندهاي از اهل مصر، در «قبة اللحم» در دمشق، مسجد و مناره كوچكي بنا كرد. او در شب جمعه همين سال، يعني 404 ق، كه دو روز از ماه رمضان باقي مانده بود، چنين گفت كه پيامبر و علي را [در رؤياي خود] در مسجد ديده و به آنها گفته بود: نشانهاي ميخواهم تا مردم سخن مرا باور كنند كه شما به اينجا آمدهايد. اميرالمؤمنين علي دست خود را بر ستون سنگي داخل مسجد زد و جاي پنجه او بر ستون باقي ماند. روز جمعه مردم به مسجد ميشتافتند تا جاي پنجه را كه در سنگ افتاده بود، ببينند. و من شنيدم كه از صاحب رؤيا پرسيدند: كدام دست بر سنگ گذاشته شده بود؟ گفت: دست راست. ديدند كه جاي پنجه دست چپ بوده. گويند: صاحب رؤيا اين اثر پنجه را در سنگ تراشيده بود.
از ديگر زيارتگاههاي مبتني بر خواب در دمشق، مشهد امام علي در مسجد اموي بوده است. ابنجبير (م 614 ق) در توصيف آن گفته است:
در شرق صحن [مسجد اموي] دري وجود دارد كه به مسجدي از بهترين و جالبترين و زيباترين مساجد متصل است و شيعيان آن را مشهدي از آنِ عليبن ابيطالب ميدانند...، زيرا ميپندارند كه او در خواب در اين مكان در حال نمازخواندن ديده شده است. پس مسجدي در آنجا ساختند.
موقعيت كنوني اين زيارتگاه، سالني واقع در شرق مسجد اموي است كه با گذشتن از آن، به دو زيارتگاه محراب امام زينالعابدين و مقام رأس الحسين وارد ميشوند و تا به امروز نيز به نام «مشهد علي» شناخته ميشود، البته كاربري زيارتي خود را از دست داده است.
2ـ3. زيارتگاه «ملكه» در دمشق
از ديگر زيارتگاههاي رؤيا در دمشق، قبري منسوب به زني به نام «ملكه»، از نسل امام علي بوده كه در فاصله قرون هفتم تا نهم هجري به وجود آمده است. ابنطولون صالحي (م 953 ق) مورّخ بزرگ دمشق، روند پيدايش و از بين رفتن آن را به تفصيل نقل كرده و خلاصه آن چنين است كه اين زيارتگاه در سال 636 ق بر مبناي رؤيا در محله «باب جيرون» دمشق، واقع در شرق مسجد اموي به وجود آمد و پس از يك دوره اهمال و ويراني و بازسازي مجدّد، سرانجام در سال 892 ق به فتواي علماي اهلسنت و به دستور ملك الاشرف قايتباي (حكـ 872-901 ق)، پادشاه مملوكي به طور كامل از بين رفت.
2ـ4. قبور منسوب به حضرت موسي
در جنوب دمشق، محلهاي به نام «قَدَم» وجود دارد كه در مسجد جامع آن، قدمگاهي منسوب به پيامبر اسلام نگهداري ميشود. البته با استناد به نوشته ابنجبير ظاهراً اين قدمگاه در قديم به حضرت موسي منسوب بوده است. همچنين مورّخان و جهانگردان مسلمان به وجود قبري منسوب به اين پيامبر اولوالعزم در همين مسجد اشاره كردهاند. اما از قول ابنجبير برميآيد كه اين قبر بر مبناي رؤيا به وجود آمده است. مشاهدههاي او در اين باره چنين است:
در آن مسجد، اتاق كوچكي و در آن اتاق، سنگي وجود دارد كه بر آن نوشته شده است: يكي از صالحان، پيامبر را در خواب ميديد كه به او ميگفت: اينجا قبر برادرم موسي است.
گفتني است كه ابنطولون صالحي دربارة اين مكان و اثبات اينكه قبر مورد نظر مدفن حضرت موسي است، رسالهاي به نام تحفة الحبيب فيما ورد في الكثيب تأليف كرده كه نسخة خطي آن به شماره Or. 2512 در ليدن نگهداري ميشود. او در اين رساله، داستاني را دربارة قبر منسوب به حضرت موسي نزديك شهر «اَريحا» در فلسطين اشغالي نقل كرده است كه بر اساس آن، شخصي در خواب، گنبدي را در محل اين قبر و در آن گنبد، حضرت موسي را رؤيت كرد. ابنطولون سپس افزوده است كه اين قبر بر اساس همين رؤيا اشتهار يافت و بعد از گذشت بيش از بيست سال از اين تاريخ، ملك الظاهر بيبَرس (حكـ 658ـ676 ق)، پادشاه مملوكي، گنبدي روي آن بنا كرد.
2ـ5. مشهد امام علي در «عَكّا»
از جمله مزارهاي رؤيا در فلسطين ميتوان به مشهد امام علي در «عين البقر» (چشمه گاو) در شهر عَكا واقع در ساحل درياي مديترانه اشاره كرد. عليبن ابيبكر هروي درباره اين چشمه نوشته است: «گفتهاند از اين چشمه، گاو براي آدم خارج شد و با آن به كشاورزي پرداخت». در ادامه دربارة رابطه آن با امام علي گفته است:
در كنار اين چشمه مشهدي منسوب به عليبن ابيطالب[] وجود دارد و [علت اين انتساب] آن است كه فرنگ (صليبيان) آن را به كليسا تبديل كردند و يك متولّي بر آن گماشتند تا به بازسازي و خدمتگزاري به آن بپردازد. او صبح روز بعد گفت: در خواب شخصي را ديدم كه به من ميگويد: «من عليبن ابيطالب هستم! به آنها بگو اينجا را به حالت مسجد بازگردانند، و اِلاّ هر كس در آن اقامت گزيند به هلاكت خواهد رسيد.» آنها سخن او را نپذيرفتند و شخص ديگري را بر آنجا گماشتند، اما صبح روز بعد او را مرده يافتند. پس آن را تا به امروز به حالت مسجد رها كردند.
2ـ6. ساير مزارهاي رؤيا در شام
در شهر «نَبَك»، حدود هشتاد كيلومتري شمال دمشق نيز مقامي منسوب به حضرت فاطمه زهرا وجود داشته است. عبدالغني نابلسي (م 1143 ق) كه در يكي از سفرهاي خود آن را زيارت كرده، درباره آن نوشته است: «... در روستاي مذكور، مسجد كوچكي وجود دارد كه به مقام فاطمه زهرا[]... شناخته ميشود، زيرا در آنجا در خواب رؤيت شد. به آنجا رفتيم و زيارت نموديم و تبرك جستيم و خداوند را دعا كرديم.»
همچنين در شهر «حُمص» در مركز سوريه كنوني، مشهد يا زيارتگاه امام علي وجود داشته است كه به گفته هروي، در يكي از ستونهاي آن، اثر انگشت امام علي بر جا مانده بود. مبناي پيدايش اين اثر، خواب يكي از صالحان بوده كه داستاني هم براي آن نقل شده است. اما هروي داستان تفصيلي آن را نقل نكرده است.
3. زيارتگاههاي حلب
در شهر حلب، در شمال سوريه تعداد قابل توجهي از مزارهاي مبتني بر رؤيا وجود داشته است كه مورخان اين شهر، بهويژه ابنشدّاد حلبي (م 684 ق) به آنها اشاره كردهاند.
3ـ1. مشهد «قَرَنبِيا»
از مهمترين مزارهاي رؤيا در حلب، مشهد «قَرَنبيا» در حد فاصل ميان شهر حلب و روستاي «نَيرَب» بوده كه به دست قسيمالدوله آقسنقر (حكـ 478ـ487 ق)، حاكم حلب در دوره سلجوقي، ساخته شده است. گفتهاند اين مكان در اصل، «مقر الانبياء» نام داشته، اما در زبان عاميانه به قرنبيا تغيير يافته است. ابنشدّاد به نقل از ابن ابيطيّ (م 630ق)، مورّخ شيعه حلب، دربارة چگونگي پيدايش آن گفته است:
پيري از اهالي منبج در حلب چند بار [در خواب] ديد كه گويا عليبن ابيطالب در آن نماز ميخواند و سپس خطاب به او ميگويد: به آقسنقر بگو در قرنبيا مشهدي بنا كند. پير به علي گفت: نشانه آن چيست؟ پاسخ داد: زمين را حفر كنند، در آنجا زميني مييابند كه داراي سنگفرش آمادهاي از سنگ و مرمر و نيز محرابي پايهريزي شده و قبري در كنار محراب است كه يكي از فرزندان من در آن دفن شده است. پس از اينكه رؤيا چند بار بر پير تكرار شد، با چند تن از اصحاب خود مشورت كرد و آنها به او گفتند كه رؤيا را [براي آقسنقر] بازگو كند. سپس با چند نفر نزد آقسنقر رفتند. او با ديدن آنها، پردهدار خود را به سويشان فرستاد تا از آنها حاجتشان را سؤال كند. آنها رؤياي پير را بازگو كردند. او به وزير خود دستور داد تا آنجا را حفر كند. او نيز آنجا را حفر كرد و نشانهها را همانگونه كه پير در رؤيا ديده بود، يافت. بدين ترتيب، آقسنقر در آنجا بنايي ساخت و اوقافي بر آن وقف كرد و به آنجا رفت و آمد ميكرد.
بر اساس قول ديگري علّت بناي اين زيارتگاه آن است كه پيامبر اسلام همراه تعدادي از پيامبران در آنجا در حال نماز خواندن رؤيت شدند. محمد اسعد طلس با اشاره به اينكه اين زيارتگاه هنوز از سوي مردم زيارت ميشود، مكان آن را در خارج محله ضوضو در شرق حلب تعيين كرده است.
3ـ2. مشاهد رؤيت امام علي
از ديگر زيارتگاههاي مبتني بر رؤيا در حلب، مشهدي از آنِ امام علي بوده كه در خارج «باب الجنان» (از دروازههاي شهر حلب) و متصل به آن قرار داشته است و به گفته ابن ابيطي در سال 522 ق ظاهر شده است. او درباره چگونگي پيدايش آن، چنين گفته است كه:
محل مشهد، مكاني بود كه در آن شراب ميفروختند. يكي از اهل حلب كه براي مدت طولاني
به تبِ شديد مبتلا بود، شبي در خواب ديد كه گويا در همان مكان است و مردي به او ميگويد:
از چه درد ميكشي؟ گفت: از تب. آن مرد دستش را به سمت زمين دراز كرد و مشتي از خاك
آنجا برداشت و گفت: به خودت بمال كه از بيماري شفا خواهي يافت، و به مردم بگو در
اينجا مشهدي بنا كنند. گفت: مولاي من! آنها [اين كلام را] از من نميپذيرند. آن مرد گفت: اينجا را حفر كنند، صخرهاي مييابند كه همه خاك اطراف آن بوي مشك ميدهد. مرد بيمار پرسيد: تو كيستي؟ گفت: من عليبن ابيطالبام. آن مرد از خواب بيدار شد، در حاليكه از تب خود شفا يافته بود، سپس اين موضوع را به خانواده خود خبر داد و صبحگاه به آنجا رفت و مردم را از حادثه باخبر ساخت. در حلب «شُقَير سوادي» نامي بود كه (سواد) را به باغها ميبرد و در اين هنگام در آنجا حاضر بود. مردم آنجا را حفر كردند و خاكي كه خارج شد بويي مانند مشك داشت و مردم با آن خاك، خود را عطرآگين ميكردند. شقير از كارهاي بدي كه انجام ميداد توبه كرد و ساختن زيارتگاه را برعهده گرفت.
گفتني است كه هروي نيز به اين زيارتگاه و ارتباط آن با رؤيت امام علي در خواب اشاره كرده است.
از ديگر مشاهد منتسب به امام علي، مشهدي در ساحل غربي رود «قُوَيق» (واقع در غرب حلب) بوده كه توسط يكي از فرزندان عُلَيقي بر اساس خوابي كه ديده بود، ساخته شد.
همچنين از آن جمله، مشهد ديگري در بازار حَدّادين (آهنگران) حلب بود كه بارها ديده شد كه امام علي در آنجا نماز خوانده و همواره در آن مكان حاضر ميشد و گفتهاند دعا در آنجا مستجاب بوده است. محمد ابوالوفاي رفاعي (م 1264 ق) در منظومة خود كه درباره زيارتگاهها و قبور اولياء در حلب سروده است، ضمن اشاره به مسجد حدّادين (امروزه واقع در شمال شرقي بافت تاريخي حلب) گفته است كه در اين مكان بارها امام علي را در خواب رؤيت كردهاند. اما كامل غزي (م 1351 ق)، اين مشهد را منطبق بر مسجدي نزديك «مدرسه حَدّاديه» در كوچه حدّادين در جنوب بافت تاريخي اين شهر دانسته است كه اين قول، قابل قبولتر به نظر ميرسد.
3ـ3. مكانهاي رؤيت پيامبر
مكانهايي در شهر حلب، نيز وجود داشته كه در آنها حضرت رسول خدا در خواب رؤيت شده است، از جمله سبط ابن العجمي (م 884 ق) به مكاني در نيمه شرقي شبستان مسجد جامع حلب اشاره كرده است كه پيامبر اسلام در آنجا بسيار در حال نماز خواندن رؤيت شده بود و محل آن به صورت سكويي مرتفعتر از كف شبستان بوده است.
محمد ابوالوفاي رفاعي نيز در منظومه خود به مكاني در جنوب شرقي مسجد «اُطروش»، واقع در شرق قلعه حلب اشاره كرده كه گفتهاند پيامبر در آنجا رؤيت شده است و محل آن را با نردههايي در اطراف آن مشخص كردهاند.
3ـ4. مشهد انصاري
از ديگر زيارتگاههاي رؤيا در حلب ميتوان به مشهد انصاري در محله «ياروقيه» در جنوب كوه جوشن حلب اشاره كرد. ابنعديم حلبي (م 660 ق) از پدر خود نقل كرده است كه زني از زنان امراي ياروقيه در خواب ديد كه هاتفي ميگويد: اينجا قبر انصاري، صحابي رسول خدا است. پس آنجا را حفر كردند و قبري در آن يافتند و روي آن، اين مشهد را بنا كردند و ضريحي بر آن ساختند. هروي از اين مشهد با عنوان قبر «عبدالله انصاري» ياد كرده، اما به ارتباط آن با خواب و رؤيا اشاره نكرده است.
امروزه اين زيارتگاه در داخل مسجد وسيعي در محله انصاري در جنوب حلب قرار دارد، اما به سعدبن ايوب انصاري منسوب است، حال آنكه در منابع نامي از اين شخصيت برده نشده است. در جنوب زيارتگاه، مقابر سه تن از امراي حلب در دوره مملوكي به چشم ميخورد.
3ـ5. ساير مزارات رؤيا در حلب
ابنشدّاد به زيارتگاهي به نام «مشهد احمر» (زيارتگاه سرخ) در بالاي كوه «جوشَن» در غرب حلب اشاره كرده است كه در آنجا حضرت فاطمه زهرا در خواب رؤيت شده بود. او دربارة اين مشهد نوشته است:
اهل حلب در زمان حاجات و نيازهاي خود به آنجا رفته و براي رفع گرفتاريهاي خود دعا
ميكنند و دعايشان مستجاب ميشود. يكي از صالحان در خواب، فاطمه دختر رسول خدا
را در حالت نماز خواندن در اتاق واقع در ضلع جنوبي زيارتگاه رؤيت كرد، و اين اتاق محلي است كه مردم آن را زيارت ميكنند، و يكي از معاصران من در آن مشهد، گنبد بزرگ و مرتفع و آبانباري بنا كرد.
همچنين اين مورّخ به زيارتگاه ديگري به نام «مشهد الثلج» در «باب اربعين» (از دروازههاي شهر حلب) اشاره كرده است كه گفته شده عمربن خطّاب را در خواب ديدهاند كه در آنجا نماز ميخواند.
4. زيارتگاههاي بلاد جزيره
در سرزمين جزيره (مناطق شمال عراق و شمال شرقي سوريه كنوني)، زيارتگاههايي مبتني بر خواب وجود داشته است كه هروي، به تعدادي از آنها اشاره كرده است. اين زيارتگاهها عبارتاند از: مسجد پيامبر در شهر «نَصِيبِين» و مسجد جبرئيل در شهر «آمِد» كه به نوشته هروي، جبرئيل در حاليكه با رسولخدا سخن ميگفت، در آنجا رؤيت شد. درباره اين مكان حكايتي وجود دارد، اما هروي حكايت آن را نقل نكرده است. مسجد ابوبكر و مسجد عمربن خطّاب در شهر آمد، و محراب عمربن خطّاب در شهر «مَيافارِقِين»، نيز از جمله اين زيارتگاهها هستند.
نتيجهگيري
بنابر آنچه گذشت، ميتوان خواب و رؤيا را يكي از عوامل تأثيرگذار در پيدايش زيارتگاهها در دو سرزمين شام و مصر دانست. بر اساس منابع تاريخي مورد استناد، اين گونه مزارها در فاصله قرنهاي چهارم تا ششم هجري بسيار متعدد بوده است. البته گزارشهاي كمتري در اين باره در منابع متأخر، نقل شده است كه شايد علت آن، كاهش نقش اين عامل در پيدايش مزارها در دورههاي تاريخي بعدي است.
با توجه به بررسي صورت گرفته ميتوان مزارها مبتني بر رؤيا را به سه گروه عمده تقسيمبندي كرد:
1. مزارهايي كه بر اساس رؤيت يكي از شخصيتهاي مقدس ـ غالباً در حال نماز خواندن- به وجود آمده است، نظير تعدادي از زيارتگاههاي رؤيت پيامبر و امام علي و فاطمه زهرا.
2. مزارها يا مساجدي كه شخصيت مقدس، خود به صاحب رؤيا دستور ساختن آن را داده است، نظير زاويه امام جعفر صادق در قاهره، كهف جبريل در كوه قاسيون دمشق و زيارتگاه بابالجنان حلب.
3. زيارتگاههايي كه براي صاحب رؤيا، به عنوان محل قبر يكي از شخصيتهاي مقدس، از سوي هاتف غيبي يا حتي خود صاحب قبر، تعيين شده است، نظير زيارتگاههاي رقيه دختر امام علي و روبيلبن يعقوب در قاهره، مشهد قَرَنبيا و مشهد انصاري در حلب، و زيارتگاه ملكه در دمشق.
شايان توجه است كه امروزه بيشتر مزارهايي كه منشأ آنها دو عامل اول و دوم بوده، از بين رفته يا كاربري خود را به عنوان زيارتگاه از دست دادهاند. اما بيشتر زيارتگاههايي كه منشأ آنها عامل سوم است، تا به امروز باقي ماندهاند.
نكته ديگر آنكه در برخي موارد، ظهور شخصيت مقدس در رؤيا با صدور كرامت يا معجزهاي از سوي او، مانند شفاي صاحب رؤيا، و يا برجاي ماندن علامت يا نشانهاي، مانند اثر كف دست وي، همراه بوده است.
در شخصيتشناسي صاحبان مزارها (يعني شخصيتهاي رؤيت شده در خواب) ملاحظه ميشود كه امام علي در رتبه نخست، پيامبر اسلام در رتبه دوم و حضرت فاطمه زهرا در رتبه سوم قرار دارند. همچنين مزارهايي نيز از آنِ شخصيتهايي مانند ابوبكر و عمر و ديگر ائمه و امامزادگان و پيامبراني، چون حضرت موسي وجود داشته است (جدول پيوست).
در پايان براي يادآوري تأكيد ميشود كه نقش عامل خواب و رؤيا در پيدايش مزارها نبايد به ساير زيارتگاهها نيز تعميم داده شود و ـ همانگونه كه بيان شد ـ هدف اين نوشتار تنها بررسي نقش عامل ياد شده بوده و بررسي ساير عوامل دخيل در پيدايش زيارتگاهها از حوصله اين مقال خارج است.
نام شخصيتهاي رؤيت شده مصر شام حلب جزيره جمع
امام علي 4 4 3 11
پيامبر اسلام 3 2 1 6
حضرت فاطمه 3 1 1 5
پيامبر و امام علي 2 1 1 4
پيامبر و جبرئيل 1 1 2
عمربن خطاب 1 2 3
ابوبكر 1 1
حضرت موسي 2 2
روبيلبن يعقوب 1 1
امام حسين 1 1
امام جعفر صادق 1 1
عبدالله انصاري 1 1
دختران ائمه 2 1 3
جمع 17 10 9 5 41
- ابن جبير، محمدبن احمد، رحلة ابن جبير، بيروت، دار صادر، بي تا.
- ابن الزيات، محمدبن محمد، الكواكب السيارة في ترتيب الزيارة، القاهرة، المكتبة الازهرية للتراث، 2005م.
- ابن شدّاد الحلبي، محمدبن علي، الاعلاق الخطيرة في ذكر امراء الشام والجزيرة، تحقيق: دومينيك سورديل، دمشق، المعهد الفرنسي، 1953م.
- ابن طولون الصالحي الدمشقي، محمدبن علي، تحفة الحبيب باخبار الكثيب، نسخه خطي به شماره Or. 2512 در ليدن.
- ـــــ ، قرة العيون في اخبار باب جيرون، تحقيق: صلاحالدين المنجد، دمشق، المجمع العلمي العربي، 1964م.
- ابن عثمان، موفقالدين، مرشد الزوار إلي قبور الابرار، تحقيق: محمد فتحي ابوبكر، القاهرة، الدار المصرية اللبنانية، 1415ق.
- ابن العديم الحلبي، عمربن احمد، بغية الطلب في تاريخ حلب، تحقيق: سهيل زكار، بيروت، دار الفكر، بي تا.
- ابن عساكر الدمشقي، عليبن حسن، تاريخ مدينة دمشق، تحقيق: عمربن غرامة العمروي، بيروت، دارالفكر، 1415ق.
- جودالله، فاطمه، سورية نبع الحضارات، دمشق، دار الحصاد، 1999م.
- الحسيني، فرج حسين فرج، النقوش الكتابية الفاطمية علي العمائر في مصر، الإسكندرية، مكتبة الإسكندرية، 2007م.
- الرفاعي، محمد ابوالوفاء، اولياء حلب، تحقيق: توتل اليسوعي، المشرق، سنة 38، تشرين الأول ـ كانون الأول، 1940م، ص 320-422.
- السابقي، محمد حسنين، مرقد العقيلة زينب، بيروت، مؤسسة الاعلمي للمطبوعات، 1399ق.
- سبط ابن العجمي، احمدبن ابراهيم، كنوز الذهب في تاريخ حلب، تحقيق: شوقي شعث و فالح البكور، حلب، دار القلم العربي، 1418ق.
- الشعراني، عبدالوهاببن احمد، المنن الكبري، تصحيح: احمد عزّو عنايه، دمشق، دارالتقوي، 1425ق.
- طلس، محمد اسعد، الآثار الاسلامية والتاريخية في حلب، دمشق، مطبعة الترقي، 1956م.
- عثمان، محمد عبدالستار، موسوعة العمارة الفاطمية ـ الكتاب الثاني: عمارة المشاهد والقباب في العصر الفاطمي، القاهرة، دار القاهرة، 2006م.
- الغزي، كامل، نهر الذهب في تاريخ حلب، تصحيح و تعليق: شوقي شعث و محمود فاخوري، ط الثانية، حلب، دار القلم العربي، 1412ق.
- مبارك، علي باشا، الخطط التوفيقية الجديدة لمصر القاهره، ط الثانيه، بي جا، الهيئة المصرية العامة للكتاب، 1980م.
- المقريزي، احمدبن علي، المواعظ والاعتبار بذكر الخطط والآثار (الخطط المقريزيه)، تحقيق: محمد زينهم و مديحة الشرقاوي، القاهرة، مكتبة مدبولي، 1998م.
- النابلسي، عبدالغني، الحقيقة والمجاز في رحلة بلاد الشام ومصر والحجاز، تحقيق: رياض عبدالحميد مراد، دمشق، دار المعرفة، 1989م.
- الهروي، عليبن ابيبكر، الإشارات إلي معرفة الزيارات، تحقيق: جانين سورديل ـ طومين، دمشق، المعهد الفرنسي، 1953م.
- هينلز، جان آر، فرهنگ اديان جهان، قم، مركز مطالعات و تحقيقات اديان و مذاهب، 1385ش.