، سال هجدهم، شماره اول، پیاپی 50، بهار و تابستان 1400، صفحات 81-93

    روش‌های گسترش اخبار ساختگی؛ بررسی موردی اخبار مطلاق بودن امام حسن (ع)

    نوع مقاله: 
    پژوهشی
    نویسندگان:
    ✍️ حسین مرادی نسب / استادیار گروه تاریخ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه / hmoradi@rihu.ac.ir
    رسول قلیچ / دکترای تاریخ ایران پس از اسلام پژوهشگاه حوزه و دانشگاه / aghelich@gmail.com
    چکیده: 
    بررسی منابع و آثار تاریخی و نیز حدیثی نشان می دهد برخی از اخبار تاریخی جعلی در زمان اولیه صدور خود، امکان ترویج و گسترش کامل را نداشته اند، اما بسیاری از راویان بعدی از روی آگاهی و یا ناآگاهی، از روش های گوناگونی برای ترویج و گسترش این گزارش های جعلی استفاده کرده اند. از سوی دیگر، گزارش های تاریخی متعددی در منابع حدیثی و تاریخی مبنی بر مطلاق بودن امام حسن مجتبی وجود دارد که بنا بر نقد و بررسی بسیاری از منابع، در زمان اولیه، خبر مختصری بوده، ولی بعدها با روش ها و انگیزه های گوناگون در منابع به گستردگی نقل شده است. به نظر می رسد می توان با شناسایی ماده اولیه این گزارش ها و شناخت روش های گسترش این اخبار، نقد دقیق تر و روشن تری از این گونه اخبار ساختگی ارائه داد. در این پژوهش با بررسی گزارش های متعدد اخبار مطلاق، این روش های گسترش اخبار جعلی شناسایی شده اند تا بتوان الگویی کلی برای شناسایی روش های گوناگون گسترش اخبار ساختگی به دست آورد. برخی از این روش های گسترش اخبار جعلی عبارتند از: افزودن آمار، فضیلت نمایی و افزودن جزئیات داستانی.
    Article data in English (انگلیسی)
    Title: 
    Ways of Spreading Fictitious Traditions; a Case Study of Traditions about Imam Hasan's Numerous Divorces
    Abstract: 
    An examination of historical and traditional sources and works shows that some fictitious historical traditions could not be fully propagated and spread at the time of their advent, but many later narrators, knowingly or unknowingly, used various ways to promote and spread them. On the other hand, there are several historical traditions in hadith and historical sources about the numerous divorces of Imam Hasan Mojtaba. Based on the review of many sources, these traditions were brief in the beginning, but later were extensively quoted in numerous sources through various methods and motives. It seems that by identifying the roots of these traditions and the ways of spreading them, a more accurate and clear critique of such fictitious traditions can be provided. Examining numerous traditions about the divorces of Imam Hasan, this study has identified the methods of spreading fictitious traditions in order to obtain a general model for identifying various methods of spreading fictitious traditions. Some of these methods are: adding to the statistics, virtuosity and adding to story details.
    References: 
    متن کامل مقاله: 

     
    مقدمه
    يکي از ويژگي‌هاي اخبار تاريخي و اصولاً هرچه به نقل متکي است، اضافات و شاخ و برگ‌هايي است که به‌تدريج و در سير روند نقل‌هاي شفاهي و مکتوب به وجود مي‌آيد. البته اين موضوع تنها اختصاص به اخبار ساختگي ندارد و از آسيب‌هاي مربوط به نقلي بودن همه‌‌گونه گزارش‌هاي واقعي یا جعلي است؛ اما به‌ يقين درباره اخبار ساختگي، اين موضوع گستردگي بيشتري دارد؛ زيرا در گزارش‌هاي واقعي، اين آسيب‌ها بيشتر در حالت نقل به معنا و ـ درواقع ـ به‌صورت ناخودآگاه صورت مي‌گيرد، درحالي‌که در گزارش‌هاي جعلي، فارغ از حالت‌هاي ناخودآگاه، وجود انگيزه‌هاي کلامي و يا شخصي سبب افزايش عمدي اين اضافات مي‌شود. به‌نظر مي‌رسد شناسايي اين‌‌گونه روش‌هاي گسترش و افزايش در محتواي اخبار تاريخي ساختگي، مي‌تواند کمک مهمي به نقد محتوايي آن اخبار به‌شمار آيد. ازاين‌رو، اين پژوهش يکي از گزارش‌هاي تاريخي مهم درباره امام حسن مجتي، يعني گزارش‌هاي مطلاق بودن ايشان را محور قرار داده و با شناسايي حالت اوليه و مختصر اين گزارش تاريخي، روش‌هاي گسترش کمّي و کيفي اين اخبار را در منابع بعدي شناسايي کرده است.
    لازم به ذکر است که با جست‌وجوي به‌عمل‌آمده، هيچ پژوهشي با موضوع اين مقاله، حتي به‌صورت مشابه نيز يافت نشد. درواقع در پژوهش‌هاي مرتبط با اخبار ساختگي به موضوعاتی مانند انگيزه‌هاي جعل و يا قالب‌هاي آن اشاره شده،  اما روش‌هاي گسترش مغفول مانده كه در اين مقاله از آن بحث شده است.
    يکي از مهم‌ترين مسائل در بررسي تاريخ زندگاني امام حسن مجتبي، مسئله گزارش‌هاي تاريخي و حديثي موجود درباره زياد بودن تعداد طلاق‌هاي ايشان است که به «اخبار مطلاق» معروف هستند.  اين گزارش‌ها در بسياري از منابع تاريخي و حديثي اهل‌سنت  و حتي شيعه  نقل شده و همين کثرت نقل‌ها سبب شده است تا اصل قضيه، حتي در ميان بسياري از عالمان شیعه نيز تلقي به قبول شود و درنتيجه، آنان در پاسخ به اين شبهه، به جاي رد اصل قضيه، به توجيه آن بپردازند. 
    اما از سوي ديگر پژوهشگران ديگري با بررسي دقيق‌تر سندي و محتوايي و به‌سبب تناقض شديد اين اخبار با واقعيات تاريخي، نشان داده‌اند که اين اخبار بکلي بي‌اعتبار هستند و در فضاي رقابت بين عباسيان و بني‌الحسن در اواسط قرن دوم ساخته شده‌اند.
    بر پايه اين پژوهش‌ها،  نخستين بار خبر مطلاق بودن امام حسن توسط منصور عباسي در سخنراني وی براي تعريض و حمله به رقباي سياسي خود، يعني عبدالله‌بن حسن‌بن حسن و فرزندان وي آمده است. او در اين سخنراني امام حسن را که جد بني‌الحسن است، فردي ناتوان از حکومت دانست که ازاي دريافت اموال و وعده ولايتعهدي معاويه، خلافت را واگذاشت و با ازدواج‌ها و طلاق‌هاي متعدد به زنان مشغول گشت.  اين گزاره ساختگي بعدها با روش‌هاي گوناگون گسترش يافت و به آثار تاريخي و حديثي راه يافت.
    مهم‌ترين دلايل ساختگي بودن اين اخبار را مي‌توان موارد زير دانست: عدم ذکر اسامي اين همسران پرتعداد طلاق داده‌شده در منابع گوناگون؛ عدم بازتاب در منازعات اموي و علوي همان دوره امام حسن و نيز دوره‌هاي بعدي قبل از دوره منصور (با اينکه مي‌توانست موضوع مناسبي براي عيب‌جويي از سوي امويان باشد)؛ تعارض با آموزه‌هاي قرآني و حديثي به‌سبب کراهت شديد طلاق؛ و عدم امکان انتساب چنين عملي با تکرارهاي متعدد بر شخصيت خوشنامي همچون امام حسن.
    در اين پژوهش با قبول اصل ساختگي بودن گزارش‌هاي مطلاق بودن امام حسن و نيز قبول اين موضوع که ريشه همه اين گزارش‌ها به ادعاي منصور عباسي برمي‌گردد، روش‌هاي گوناگون گسترش اين خبر در آثار بعدي بررسي شده است تا بتوان با به‌دست آوردن اين روش‌ها، زمينه دستيابي به الگوي روش‌هاي تثبيت و گسترش ساختگي را فراهم کرد.
    روش‌های گسترش اخبار جعلی
    1. استناد محتواي خبر ساختگي به امامان شيعه و بزرگان مقبول طرفين
    يکي از روش‌هاي گسترش اخبار جعلي، مستند ساختن محتواي خبر به بزرگان و شخصيت‌هاي مقبول همگان است؛ زيرا در اين صورت محتواي خبر زير سايه بزرگيِ شخصيت موردنظر قرار گرفته، راحت‌تر پذیرفته مي‌شود. اين روش در اخبار مطلاق نيز به‌روشني مشهود است و از اخبار مطلاق به افرادي همچون امام علي (أن الحسن كان مطلاقاً)؛  امام سجاد (کان حسن‌‌بن علي مطلاقاً للنساء و کان لايفارقه امراة الا و هي تحبه)؛  امام صادق به نقل از امام علي (ما زال الحسن يتزوج و يطلق حتى خشيت أن يورثنا عداوة في القبائل)؛  و عبدالله‌بن حسن، نواده امام حسن (كان الحسن‌بن علي كثير نكاح النساء...)  نسبت داده شده است. اين درحالي است که در جبهه روبه‌رو، يعني مخالفان علويان، بجز سخنان منصور عباسي بازتاب ديگري از اين موضوع ديده نمي‌شود.
    2. تفصيل خبر از طريق بيان جزئيات
    يکي از راه‌هاي گسترش خبر جعلي از صورت اوليه مجمل خويش، اضافه کردن جزئيات و بيان شواهد براي محتواي آن خبر است. افزايش جزئيات مي‌تواند به شيوه‌هاي متعددی صورت گيرد که در ادامه به آنها اشاره مي‌شود:
    یکم. افزودن جزئيات از طريق تعيين مصاديق
    در اين‌گونه افزايش محتوايي سعي مي‌شود براي قابل قبول کردن ماجراي مجمل اوليه، گزارش‌هاي متعددي براي معلوم نمودن مصاديق اين ازدواج‌ها (از طريق نام بردن از زنان گوناگون به‌عنوان همسران امام حسن و گاه کلي) به‌عنوان شاهدانی بر وجود ازدواج‌ها و طلاق‌هاي متعدد ارائه شود. اشکال اين موضوع آن است که نوعاً از اين افراد به‌عنوان همسر امام حسن در منابع ياد نشده و نيز منابعي که از اين افراد ياد کرده‌اند، دچار تفرد در نقل هستند. البته تعداد اين افراد کمتر از انگشتان يک دست است. درنتيجه نمي‌توانند نقد اساسي واردشده به اخبار مطلاق، مبني بر عدم ذکر مصاديق براي ازدواج‌هاي متعدد امام حسن را پاسخگو باشند.
    برای نمونه، می‌توان به اين مصاديق اشاره کرد:
    الف. ازدواج با ام‌حبيب، دختر عمرو‌بن اهتم منقري که تنها در دو منبع، يعني الشعر و الشعراء ابن‌قتيبه و بلاغات النساء ابن ابي‌طيفور آمده است. با توجه به تفرد در نقل، به‌‌گونه‌اي‌که در هيچ‌يک از منابع تاريخي متقدم نمي‌توان گزارش ازدواج امام حسن با اين همسر را يافت و تنها در اين دو منبع که بيشتر هم صبغه ادبي دارند، آمده، روشن است که نمي‌توان حکم به قطعيت اين ازدواج داد، به‌ویژه که گزارش اين دو منبع از چگونگي اين ازدواج متناقض بوده، به اين صورت که در نقل ابن‌قتبيه سخن از طلاق در همان ديدار اول است که چون امام وي را زشت يافت، طلاق داد. 
    اما در خبر ديگر اين‌‌گونه آمده است که پس از ازدواج، امام حسن با همسرش در پشت‌بام خوابيدند و چون ام‌حبيب ترسيد که امام از خواب بيدار شود و از پشت‌بام بيفتد، يک طرف پارچه را به پاي امام بست و طرف ديگر آن را به پاي خود بست که سبب افزايش علاقه امام به وي شد. اين علاقه تا آخر عمر امام باقي بود و بعد از درگذشت امام حسن، ام‌حبيب حاضر به قبول مالي از ميراث امام حسن نشد.  همان‌گونه که ملاحظه مي‌شود، در نقل ابي‌طيفور، سخنی از طلاق در ميان نيست و از اين حیث با نقل ابن‌قتيبه متعارض است.
    ب. ازدواج امام با حصار بنت خوجه بنت کعب غساني که فقط غزالي (م 505ق) از او ياد کرده که وي امام حسن را مسموم کرده است: «سمّت حصار بنت خوجه بنت کعب الغساني زوّجها الحسن بن علي».  گذشته از اينکه زني با نام حصار بنت خوجه کاملاً ناشناخته بوده و هيچ اطلاعي از وي در دست نيست، خبر ازدواج وي با امام حسن تنها در نقل غزالي آمده است و نمي‌توان تنها با اتکا به اين گزارش چنين همسري را براي امام به‌شمار آورد.
    ج. ازدواج امام با دختر عمير‌بن مأمون که شیخ صدوق در سند روايتي که از عميربن مأمون آورده در باب «تحفة الصائم» نقل کرده که چنين است: «عن عميربن مأمون ـ و کانت بنته تحت الحسن ـ عن الحسن‌بن علي، قال: ...».  اين ازدواج تنها در نقل شیخ صدوق آمده و منابع بعدي هم که اين روايت را آورده‌اند  به تبعيت از ایشان نقل کرده‌اند. درنتيجه اين نقل دچار تفرد در نقل بوده و احتمال وجود چنين همسري براي امام حسن بسيار ضعيف است.
    گونه ديگري از تعيين مصاديق، ياد کردن از همسران گوناگون، بدون اشاره به نام آنها و صرفاً با اشاره به قبيله آنان است؛ مثلاً، «امرأة من بني شيبان من آل همام»؛  «امرأة من بني‌اسد»؛  «امرأة من اهل يمن»  و مانند آن.
    دوم. تفصيل از طريق ارائه آمار 
    يکي از شيوه‌‌‌هاي مرسوم در باورپذير کردن يک خبر، ارائه آمار درباره آن رخداد است که سبب مي‌شود زواياي تاريک گزارش‌ها براي مخاطب روشن شود. براي نمونه، راويان در گزارش غزوات عصر رسول اکرم به تعداد نفرات طرفين، ادوات، کشته‌ها، اسرا و غنایم توجه داشته‌اند و گاه به اجمال و گاه به تفصيل جزئياتي مانند نفرات پياده نظام، سوار نظام، تعداد ادوات جنگي و مانند آن را بيان کرده‌‌اند (برای نمونه، آمار جنگ بدر).  همچنين در اخبار مربوط به صحابه و شخصيت‌‌ها، به تعداد فرزندان، همسران و نفرات خانواده آنان نظر داشته و آمارهاي دقيقي ارائه کرده‌اند. برای نمونه، ابن‌سعد تعداد همسران عمر را نه همسر،  عثمان را هشت همسر،  طلحه را هشت همسر  و زبير را بيش از پنج همسر آورده است.  در تمام اين اخبار نام هريک از همسران ذکر شده است؛ اما همين موضوع (ذکر آمار) مي‌تواند روشي براي گسترش اخبار جعلي به‌شمار آید؛ آن هم هنگامي که آمار ارائه‌شده همراه با اغراق فاحش باشد، به‌ویژه آنکه اين اغراق به اندازه‌اي باشد که با ديگر حقايق تاريخي مربوط به آن واقعه تاريخي همخواني نداشته باشد. برای نمونه، در اخبار مطلاق، اين مسئله در ارائه آمار همسران امام حسن نمود کاملي دارد. با اينکه بيشتر منابع تاريخي و انساب اهل‌سنت که تعداد همسران امام حسن را با ذکر نام مشخص، يازده تن نام برده‌اند ـ که همين تعداد نيز قابل بررسي است ـ بيشتر منابع شيعه از چهار همسر که در زوجيت آنان با امام شکي نيست، ياد کرده‌اند. اما در همان منابع اهل‌سنت و شيعه که سعي در ترويج ماجراي مطلاق بودن امام حسن داشته‌اند، آمار همسران حضرت را بدون نام بردن از نام آنان از 50 تا 300 تن ذکر کرده‌اند. برای نمونه، در منابع اهل‌سنت، ابن‌سعد  و بلاذري  نود تن؛ مقدسي 200 تن؛  مکي 250 تا 300 تن؛  ابن ابي‌الحديد به نقل از مدائني هفتاد تن؛  ابن‌کثير 70 تن؛  و در منابع شيعه نيز کليني 50 تن؛  طبري شيعي هفتاد زن آزاد؛  ابن‌شهرآشوب به نقل از مكي (م 386ق) 250 تن و به نقلي 300 تن  و مجلسي به نقل از کفعمي (م905ق) تعداد زنان حضرت را 64 نفر  غير از کنيزان آن حضرت ذکر کرده‌اند.
    روشن است که بسياري از مورخان با مشاهده اين آمار گسترده که هم در منابع شيعه و اهل‌سنت آمده، تحت تأثير قرار گرفته و اصل مطلاق بودن امام حسن را قطعي پنداشته‌اند. اين درحالي است که اگر نام تمام را همسراني را که در منابع شيعه و سني با ذکر نام به‌عنوان همسر امام ذکر شده‌اند (فارغ از قطعي بودن يا نبودن همسري آنان) يکجا جمع‌آوري کنيم، تعداد مجموع آنها در نهايت سيزده تن خواهد بود. حتي اگر نام همسراني را که بدون ذکر نام و تنها با ذکر نام قبيله در شمار همسران ايشان آمده (و احتمال اتحاد برخي از اين افراد با همسران با ذکر نام وجود دارد) به‌شمار آوريم، مجموع آنها هجده تن خواهد بود که بسيار کمتر از تعدادي است که مورخان و محدثان به‌صورت کلي از آمار همسران امام ارائه داده‌اند.
    از سوي ديگر، بايد به اين نکته توجه داشت که چند تن از همسران امام مانند ام‌اسحاق دختر طلحه و ام‌بشير دختر ابومسعود انصاري، خوله دختر منظور‌بن زبان و جعده دختر اشعث همسران قطعي و دايمي ايشان بوده‌اند  و هيچ‌يک از منابع از مرگ آنان و يا طلاق آنان از امام ياد نکرده‌اند. به‌عبارت ديگر، اگر امام حسن مي‌خواستند ازدواج ديگري انجام دهند با توجه به مجاز بودن حداکثر چهار زن در زمان واحد، مي‌توان نتيجه گرفت که يا در بيشتر اوقات همين زنان معروف ايشان ظرفيت چهار همسر مجاز را تکميل کرده بودند و يا اگر هم به هر علتی مانند فوت يکي از اين همسران قطعي، ظرفيتي خالي شده باشد، تنها يک تن بوده است. براين‌‌اساس ـ در مقام واقع ـ امام حسن يا به‌سبب داشتن چهار زن قطعي، به هيچ وجه اختيار همسر بيشتر برايش ممکن نبوده و تنها در صورت طلاق يا فوت يکي از همسران، برایش امکان ازدواج مجدد فراهم مي‌شده است. اگر اين موضوع را در کنار مدت عمر کوتاه ايشان در نظر بگيريم، مي‌توان نتيجه گرفت که عادتاً امکان ازدواج‌هاي فراوان براي ايشان فراهم نبوده است.
    تنها فرض ممکن براي درستي تعداد اين ازدواج‌ها استفاده از امکان ازدواج موقت است كه در اين‌باره، هم کسي مدعي چنین سخنی نشده و هم در ميان جامعه آن روز رواج نداشته است. حتي اگر فرض بگيريم امام حسن به‌دليل مباني فقهي شيعي از اين راه‌حل استفاده کرده باشند، در آن صورت موضوع طلاق از اساس سالبه به انتفای موضوع است؛ زيرا ازدواج موقت طلاق ندارد و جدايي زن و شوهر از طريق تمام شدن مدت عقد يا بخشيدن مدت و يا مرگ اتفاق مي‌افتد. 
    همچنين موضوعِ داشتن کنيزهاي متعدد نيز نمي‌تواند هيچ ارتباطي با موضوع تعدد طلاق‌ها داشته باشد؛ زيرا علاوه بر رواج داشتن چندين کنيز در جامعه آن زمان، از لحاظ فقهي ارتباط با کنيز، نه از حيث عقد و نه از حيث طلاق، هيچ‌ شباهتي با عقد ازدواج ندارد؛ زیرا کنيز يا بايد از طريق خريده شدن به تملک مالک درآید و يا از طریق هديه به مالک جديد منتقل گردد.  کنيزاني هم که صاحب فرزند مي‌شدند هيچ فرقي با کنيزان بدون فرزند نداشتند. تنها فرق اين دو در اين بود که بعد از فوت مالک، کنيزاني که از مالک خود داراي فرزند بودند، از حق‌الارث فرزندشان به‌عنوان «ام ولد» آزاد مي‌شدند.  براين‌‌اساس، از راه توجيه داشتن کنيزان متعدد هم (که البته این تعدد نيز براي امام حسن اثبات شده نيست) نمي‌توان راهي براي اثبات آمار ازدواج‌ها و طلاق‌هاي متعدد به‌دست آورد.
    3. شمول اخبار بر جزئيات مناسب ديگري خارج از موضوع مطلاق بودن
    يکي ديگر از روش‌هاي گسترش اخبار جعلي، ذکر جزئيات و نکات جالب و حتي قابل قبول ديگري است که به اصل اخبار جعلي افزوده شده و سبب مي‌شود بسياري از راويان به سبب جالب و مفيد بودن آن نکات و حواشي، به نقل آن روايات بپردازند که درنتيجه مضمون اصلي آن اخبار جعلي گسترش بيشتري مي‌يابد. برای نمونه، در خبري که در منابع اخلاقي آمده است، پس از اشاره به ازدواج‌هاي متعدد (و به‌تبع آن طلاق‌هاي متعدد) امام حسن، روايتي از اميرالمؤمنين نقل شده که ايشان به کوفيان فرمودند: چون فرزندم حسن مطلاق است، به وي همسر ندهيد. مردي از بني‌همدان گفت: به او زن می‌دهیم؛ خواست نگه دارد، نخواست او را ترک کند. امام علي از اين پاسخ خوشحال شدند و شعري در مدح بني‌همدان سرودند: «اگر دربان بهشت بودم، به بني‌همدان مي‌گفتم: وارد بهشت شوید».  سخن حاشيه‌اي امام علي در مدح بني‌همدان که در منابع ديگر به‌عنوان «مدح امام علي از همدانيان در جنگ صفين» آمده است.  در اين خبر خوشحالي امام از علاقه بني‌همدان به امام حسن آمده است. پس اين سخن جالب امام در مدح همدانيان به‌عنوان نکته خارج از موضوع مطلاق، مبناي نقل خبري در تأييد مطلاق بودن امام حسن شده است.
    4. دربر داشتن توجيه براي ابعاد مبهم و باورناپذير ماجرا
    يکي ديگر از راه‌هاي گسترش اخبار جعلي، اخباري است که توجيهي براي قابل باور کردن برخي گزارش‌هاي تاريخي مبهم و يا گزارش‌هايي دارد که در نگاه اول، پذيرش آنها محل ترديد است. اين موضوع سبب مي‌شود ناقلان اخبار براي نقل آن مطالب، داراي توجيه عقلاني و يا شرعي باشند.
    برای نمونه، در اخبار مطلاق بودن امام حسن، ثعالبي (م 429ق) در خبري از خود امام حسن توجيه ايشان براي ازدواج‌ها و طلاق‌هاي متعدد را از زبان ايشان بيان کرده است: «من زن گرفتن را دوست دارم؛ چون از خداوند شنيدم که مي‌فرمايد: مردان و زنان بي‌همسر خود را همسر دهيد. همچنين غلامان و کنيزان صالح و درستکارتان را به نکاح درآوريد. اگر فقير و تنگدست باشند خداوند از فضل خود آنان را بي‎نياز مي‎سازد.»  پس ازدواج کردم و زن ‎خواستم؛ و از خداوند شنيدم که فرمود: «و اگر آن دو از يکديگر جدا شدند، خداوند هريک را از کرم و وسعت خويش بى‎نياز مى‎کند... .»  پس طلاق دادم تا زن [ديگري] بگيرم. 
    ملاحظه مي‌شود که اين خبر با محتواي خاصي که شامل توجيه ازدواج‌ها و طلاق‌هاي متعدد امام حسن بوده، آن هم به نقل از خود ايشان، دستاويز مناسبي براي نقل اخبار مطلاق و گسترش آنها به‌دست داده است.
    5. تفصيل اخبار با داستان‌سرايي
    از ديگر راه‌هاي گسترش اخبار جعلي، تفصيل و اضافاتي است در قالب بيان داستان و اضافه کردن جزئيات ريزتر براي آن حوادث. برای نمونه، مي‌توان در اخبار مطلاق به گزارش‌هاي داستاني و با ذکر جزئيات و حوادث گوناگون در گزارش ازدواج و طلاق امام حسن با هند دختر سهيل‌‌بن عمرو و حفصه دختر عبدالرحمن‌بن ابي‌بکر اشاره کرد، به‌ویژه آنکه در اصل ازدواج امام حسن با اين دو تن نيز ترديد وجود دارد. درباره ازدواج با هند دختر سهيل‌بن عمرو، گزارش‌ها نشان مي‌دهد: وي ابتدا همسر يکي از قريشيان (بنا به اختلاف گزارش‌ها عبدالله‌بن عامر و يا عبدالرحمن‌بن عتاب) بود که معاويه سعي کرد وي را بفریبد تا وي همسرش را طلاق دهد و بتواند وي را به همسري پسرش يزيد درآورد. پس از طلاق هند، ابوهريره به‌عنوان واسطه از سوی معاويه به خواستگاري وي آمد. وقتی امام حسن نيز از ماجرا خبردار شد، از ابوهريره خواست که نام وي را نيز به‌عنوان خواستگار ببرد. در نهايت هند، همسري امام حسن را پذيرفت، اما طي ماجراي ديگري چون امام حسن، از علاقه هند به شوهر سابقش خبردار شد، وي را طلاق داد. در منابع گوناگون، اين ماجرا با جزئيات بيشتري و نيز با اختلافات و يا تناقض‌هايي نقل شده است. 
    طول و تفصيل‌هايي که در نقل ماجراي اين ازدواج در منابع ديده مي‌شود، داستان جذابي را با فراز و فرودي خواندني به وجود آورده و سبب افزايش علاقه مورخان براي نقل اين ماجرا شده است. ماجراي ازدواج با حفصه دختر عبدالرحمن‌بن ابوبکر نيز مشابهاتي با ماجراي ازدواج با هند دارد.  در آن ماجرا هم امام حسن وي را به همسري شوهر قبلي‌اش در‌آورد که مؤلفه‌هاي جذابيت داستاني در آن نيز ديده مي‌شود.
    6. اعتماد به منابع معتبر کهن بدون نقد و ارزيابي
    يکي ديگر از روش‌هاي گسترش اخبار جعلي اعتماد منابع متأخر به منابع معتبر متقدم است. برای مثال، مي‌توان از کتاب الکافي کليني نام برد که نزد محدثان شيعه مهم‌ترين کتاب حديثي به‌شمار مي‌آيد. طبيعي است صرف نقل روايتي در اين کتاب، حتي فارغ از بحث سندي و صحيح يا ضعيف بودن آن، سبب تسهيل نقل آن روايت در منابع متأخر بعدي شده و مؤلفان متأخر با اعتماد بسيار به کتاب الکافي منقولات آن را در آثار خود می‌آورند و محتواي آن را گسترش می‌دهند.
    برای نمونه، در موضوع اخبار مطلاق نيز دو خبر با مضمون تقريباً يکسان در کتاب الکافي آمده است که براساس آن امام صادق از امام علي نقل کرده که ايشان بر روي منبر فرمودند: دخترانتان را به ازدواج حسن درنياوريد؛ زيرا او مردي طلاق‌دهنده است. مردي از قبيله همدان برخاست و گفت: به خدا قسم، دخترانم را به او تزويج مي‌کنيم؛ چون او فرزند رسول خدا و فرزند اميرالمؤمنين است؛ اگر خواست نگه دارد، اگر نخواست طلاق دهد.  براساس اعتماد به نقل کليني، بسياري از محدثان شيعه در قرون بعدي اين دو روايت را به‌وفور در منابع خود نقل کرده‌اند. 
    نمونه ديگر روايتي است که در کتاب المحاسن برقي که از کهن‌ترين متون حديثي شيعه است، آمده که در آن نيز به مطلاق بودن امام حسن از زبان امام علي اشاره شده  و در قرون بعدي همين روايت در منابع بعدي شيعي بازتاب يافته است. 
    7. فضليت‌نمايي
    يکي ديگر از روش‌هاي گسترش اخبار جعلي روش فضيلت‌نمايي است؛ يعني اخباري که در ظاهر آنها مدح و فضيلت شخص موردنظر نشان داده مي‌شود، اما درواقع در مذمت آن شخص است. شايد بتوان گفت: اين نوع از روش‌هاي گسترش اخبار، در خصوص اخبار مطلاق بودن امام حسن، بيشترين تأثير را داشته است. علت آن هم اين است که شخصيت مثبت امام حسن و محبوبيت ايشان در ميان شيعه و اهل‌سنت به‌گونه‌اي بوده که امکان نقل اخبار در مذمت ايشان در منابع فريقين و به‌ویژه شيعيان فراهم نمي‌شده است. اما با استفاده از اين روش، مؤلفان شيعه و يا مؤلفاني از اهل‌سنت که در مقام بيان مدايح ايشان بودند، به گمان اينکه در حال نقل مدايح ايشان هستند، ناخواسته به ترويج اخبار جعلي در مذمت ايشان پرداخته‌اند.
    برای نمونه، مي‌توان به خبري اشاره کرد که در آن ضمن آگاهي داشتن افراد از مطلاق بودن امام حسن و حتي بداخلاق بودن ايشان (غَلِقٌ، طَلِقٌ مَلِقٌ)، بر همسر دادن به ايشان به‌سبب شرافت نسبي و خانداني ايشان تأکيد شده است.  ملاحظه مي‌شود که ظاهر اين روايت علاقه فراوان مردم به امام حسن و تلاش براي قرابت با ايشان است که مي‌تواند فضيلتي براي امام حسن قلمداد شود؛ اما دقت بيشتر در محتواي روايت نشان مي‌دهد ماده اصلي آن تأکيد بر مطلاق بودن و بداخلاق بودن ايشان است. این در حالی است که برخي منابع شيعي بدون توجه به محتواي توهين‌آميز، آن را به‌عنوان روايتي در فضيلت امام حسن نقل کرده‌اند. 
    دو روايت نقل‌شده در کتاب الکافي نيز محتوايي شبيه اين روايت دارد  و در آن بعد از اينکه امام علي از مردم خواستند که به‌سبب مطلاق بودن امام حسن به ايشان همسر ندهند، فردي از بني‌همدان علت علاقه مردم به همسر دادن به ايشان را علاقه آنان به ايشان به‌ خاطر فرزند رسول‌الله و اميرالمؤمنين بودن گفته است. بر اين اساس نقل کليني نيز نقلي براساس فضيلت‌نمايي به‌شمار مي‌آيد.
    اين تأکيد بر فضيلت‌نمايي در برخي از منابع اهل‌سنت به حدي مطمح‌نظر بوده که اصل اين ازدواج‌هاي متعدد و به‌تبع آن طلاق‌هاي متعدد، به‌عنوان منقبت براي امام حسن شمرده شده است. 
    نتيجه‌گيري
    بررسي منابع تاريخي، سيره و حديثي نشان مي‌دهد که اخبار مطلاق بودن امام حسن به شیوه‌هاي گوناگون در اين منابع، از حالت اجمال آغازين خود، تفصيل و بسط يافته و به‌تدريج شکل يک گزارش تاريخي مشهور به خود گرفته است. مهم‌ترين روش‌هاي گسترش اين اخبار عبارتند از: مستند کردن اخبار ساختگي به امامان شيعه و ديگر بزرگان؛ اضافه کردن آمار بدون ذکر مصاديق؛ ارائه مصاديق محدود و گاه مبهم؛ فضيلت‌نمايي؛ و جذاب کردن از طريق افزودن جزئيات داستاني.
    به‌نظر مي‌رسد مي‌توان با تحقيق درباره ديگر اخبار تاريخي که از حالت اوليه مجمل خود گسترش يافته و به‌عنوان اخبار مشهور تاريخي درآمده‌اند، علاوه بر اين روش‌ها، روش‌هاي ديگري براي ارائه الگوی گسترش اخبار تاريخي به‌دست آورد و بر آنچه در این مقاله ذکر شده، افزود.
     
    هار و تابستان 1400، ص 95ـ116

    References: 
    • ابن ‎ابي‎الحديد، عبدالحميدبن هبة‌الله، شرح نهج‎البلاغه، تحقيق محمد ابوالفضل ابراهيم، قم، كتابخانه آيت‌الله مرعشي نجفي، 1404ق.
    • ابن ابي‌شيبه، عبدالله‌بن احمد، المصنف، تحقيق سعيد محمد لحام، بيروت، دار الفكر، 1409ق.
    • ابن ‎ابي‎‎طيفور، احمد‌بن ابي‎طاهر، بلاغات النساء، قم، مکتبة بصيرتي، بي‌تا.
    • ابن‌سعد، محمدبن، الطبقات الكبرى، تحقيق محمد عبدالقادر عطا، بيروت، دار الكتب العلميه، 1410ق.
    • ـــــ ، الطبقة الخامسه من الطبقات الكبرى، تحقيق محمد‌بن صامل السلمي، طائف، مكتبة الصديق، 1414ق.
    • ابن‎شهرآشوب، محمد‌بن علي، مناقب آل ابي‎طالب، تحقيق لجنة من أساتذة النجف الاشرف، نجف، مطبعة الحيدريه، 1376ق.
    • ابن‎قتيبه، عبداﷲ‌بن مسلم، الشعر و الشعراء، تحقيق احمد محمد شاکر، قاهره، دارالحديث‏، 1423ق.
    • ابن‌كثير دمشقي، اسماعيل‌بن عمر، البداية و النهاية، تحقيق علي شيري، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1408ق.
    • ابن‎منظور، محمد‌بن مکرم، لسان العرب، قم، ادب الحوزه، 1405ق.
    • ابن‌هشام، عبدالملک‌بن، السيرة النبوية، تحقيق محمد محيي‌الدين عبدالحميد، قاهره، مكتبة محمدعلي صبيح واولاده، 1383ق.
    • بحراني، يوسف، الحدائق الناضره، قم، جامعة مدرسين، 1409ق.
    • برقي، احمدبن محمد، المحاسن‏، تحقيق سيدجلال‎الدين محدث ارموي،‏ چ دوم‏، تهران، دارالکتب الاسلاميه، 1371.
    • بلاذرى، احمدبن يحيى، انساب الاشراف، تحقيق سهيل زكار، بيروت، دارالفكر، 1417ق.
    • ثعالبي، عبدالملک، اللطائف و الظرائف، بيروت، دارالمناهل، بي‌تا.
    • حرعاملي، محمد‌بن حسن، وسائل الشيعه، تحقيق مؤسسة آل البيت لاحياء التراث، چ دوم ، قم، مؤسسة آل‌البيت، 1409ق.
    • خوارزمي، موفق‌بن احمد، مقتل الحسين، تحقيق مالک محمودي، قم، انوار الهدي، 1423ق.
    • ذهبي، شمس‎الدين محمد، تاريخ الإسلام، تحقيق عمر عبدالسلام تدمرى، بيروت، دارالکتاب العربي، 1407ق.
    • راغب اصفهاني، حسين‌بن محمد، محاضرات الأدباء و محاورات الشعراء و البلغاء، بيروت، دارالفكر، 1420ق.
    • زبيري، مصعب‌بن عبداﷲ، نسب قريش، تحقيق إ. ليفي بروفنيسال، قاهره، دارالمعارف‏، 1999م.
    • سبط‌بن جوزي، يوسف، تذکرة الخواص من الأمة فى ذکر خصائص الأئمه، قم، شريف الرضي، 1418ق.
    • سيوطي، جلال‎الدين، تاريخ الخلفاء، تحقيق لجنة من الأدباء، بيروت، مطابع معتوق اخوان، بي‌تا.
    • شوشتري، سيدنوراﷲ، احقاق الحق و ازهاق الباطل‏، قم، مکتبة آية‎اﷲ المرعشى، 1409ق.
    • صدوق، محمد‌بن علي، الخصال، تحقيق علي‎اکبر غفاري، قم، جامعة مدرسين، 1403ق.
    • طبراني، سليمان، المعجم الکبير، تحقيق حمدي عبدالمجيد السلفي، چ دوم، بيروت، دار احياء التراث العربي، بي‌تا.
    • طبرسي، حسن‌بن فضل، مکارم الاخلاق، چ ششم، قم، شريف الرضي، 1392.
    • طبرى (شيعى)، (منسوب) محمد‌بن جرير‌بن رستم، دلائل الامامه، قم، مؤسسة البعثة، 1413ق.
    • طبري، محمد‌بن جرير، تاريخ الأمم و الملوك، تحقيق محمد ابوالفضل ابراهيم، بيروت، روائع التراث العربى، 1387ق.
    • غزالي، ابوحامد، احياء علوم‎الدين، تحقيق عبدالرحيم‌بن حسين حافظ عراقى، بيروت، دارالکتاب العربى بي‌تا.
    • ـــــ ، مجموعة رسائل الإمام الغزالى، (کتاب سر العالمين و کشف في ما الدارين)، بيروت، دارالفکر، 1416ق.
    • قاضي نعمان، نعمان‌بن محمد، دعائم الإسلام، تحقيق آصف‌بن علي‌اصغر فيضي، چ دوم، مصر، دارالمعارف، 1379ق.
    • کليني، محمد‌بن يعقوب، الکافي، تحقيق و تصحيح علي‎اکبر غفاري و محمد آخوندي، تهران، دارالکتب الاسلاميه، 1407ق.
    • مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، چ دوم، بيروت، مؤسسة الوفاء، 1403ق.
    • مجلسي، محمدتقي، روضة المتقين، تحقيق سيدحسين موسوي کرماني و علي‌پناه اشتهاردي، قم، بنياد فرهنگ اسلامي کوشانپور، 1398.
    • محمدجعفري رسول و علي‌نقي لزگي، «واکاوي و بازپژوهي نقادانه روايات جعلي مطلاقيت امام حسن»، 1395، حديث‌پژوهي، ش 15، ص 203ـ228.
    • مرادي نسب، حسين، «تطورشناسي حديث مطلاق امام حسن مجتبي در منابع شيعه»، 1396، شيعه‎شناسي، دوره پانزدهم، ش 59، ص 145ـ172.
    • مرتضوي، سيدمحمد، «نقد و بررسي روايات مربوط به مطلاق بودن امام حسن»، 1386، الهيات و معارف اسلامي (مطالعات اسلامي)، ش 76، ص 121ـ145.
    • مسعودي، عبدالهادي، وضع و نقد حديث، تهران، سمت، 1394.
    • مفيد، محمد‌بن محمدبن نعمان، الارشاد، قم، کنگره جهاني هزارۀ شيخ مفيد، 1413ق.‏
    • مقدسى، مطهر‌بن طاهر، البدء و التاريخ، بورسعيد، مكتبة الثقافة الدينيه، بي‌تا.
    • مکي، ابوطالب، قوت القلوب فى معاملة المحبوب‏، تحقيق باسل عيون السود، بيروت، دارالکتب العلميه، 1417ق.
    • منقري، نصر‌بن مزاحم، وقعة صفين، تحقيق عبد‎السلام محمد‌هارون، قم، كتابخانة آيت‌الله مرعشي نجفي، 1403ق.
    • نجفى، محمدحسن، جواهر الكلام، تهران، دار الكتب الاسلاميه، 1366.
    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    مرادی نسب، حسین، قلیچ، رسول.(1400) روش‌های گسترش اخبار ساختگی؛ بررسی موردی اخبار مطلاق بودن امام حسن (ع). ، 18(1)، 81-93

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    حسین مرادی نسب؛ رسول قلیچ."روش‌های گسترش اخبار ساختگی؛ بررسی موردی اخبار مطلاق بودن امام حسن (ع)". ، 18، 1، 1400، 81-93

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    مرادی نسب، حسین، قلیچ، رسول.(1400) 'روش‌های گسترش اخبار ساختگی؛ بررسی موردی اخبار مطلاق بودن امام حسن (ع)'، ، 18(1), pp. 81-93

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    مرادی نسب، حسین، قلیچ، رسول. روش‌های گسترش اخبار ساختگی؛ بررسی موردی اخبار مطلاق بودن امام حسن (ع). ، 18, 1400؛ 18(1): 81-93