راهبردهای مدیریت سیاسی ـ امنیتی پیامبر اکرم(ص) در مواجهه با یهودیان مدینه
![](/files/orcid.png)
Article data in English (انگلیسی)
مقدمه
با توجه به تصريح قرآن و بررسيهاي صورتگرفته در تاريخِ حيات پيامبر اكرم درمييابيم يهودیان نقشي محوري در دشمنی عليه پيامبر داشتند. اهميت دوران حکومت پيامبر و شيوه عملکرد آن حضرت در مواجهه با يهود، اقتضا ميکند تا رفتارهاي پيامبر اكرم با آنان بررسي و تحليل شود. يهوديان صدر اسلام ساکنان مؤثر حجاز و مدينه محسوب ميشدند. آنان آیيني خاص داشتند؛ برخي از آنان حضرت محمد را پيامبر الهي و برخي ديگر نيز همچون عوام مردم، ايشان را مبلغِ ديني جديد ميشناختند.
بنا بر شواهد تاريخي، بسياري از ايشان ـ در ظاهر ـ از ابتدا با پيامبر دشمني نداشتند. پيامبر نيز بنا بر رسالتش (هدايت بشر) و اتمام حجت در قبال يهوديان، در برخورد با آنان از ابتدا رويکردي تهاجمي نداشتند تا از تبديل شدن آنان به يک دشمن بالفعل (دشمني و لجاجت در آينده) جلوگيري نمايند. ايشان در مواجهه با يهوديان بنا به مقتضيات آن دوران، روشهایی را در پیش گرفتند؛ از جمله: انعقاد پيماننامه، تعيين جزيه، جنگ و صلح. اين روشها و تعاملات که در شرايط گوناگون صورت گرفت، نمايانگر رويکردهاي مديريتي پيامبر است که با در کنار هم قرار دادن آن رفتارها و اقتضائات زمانه، میتوان به راهبردهاي پيامبر دست يافت.
يهوديان با بدعهدي خود، زمينه مواجهه با پيامبر را فراهم آوردند. آنان براي رسيدن به متاع دنيوي و مهمتر از آن، براي از دست ندادن مرجعيت علمي و ديني خود در حجاز، ابتدا با آن حضرت پيماننامه امضا کردند که با ایشان دشمني نکنند؛ اما طولي نکشيد که پيمانشكني آنان در حوزههاي گوناگون منجر به مواجهه با پيامبر گردید.
در اينجا به کارشکنيهاي يهود در حوزههای فرهنگي ـ اجتماعي، سياسي ـ امنيتي و اقتصادي اشارهاي کوتاه میشود تا علل رويارويي آنان با پيامبر روشن گردد:
کارشکنيهاي يهود
یک. حوزه فرهنگی ـ اجتماعی
الف. شبههافکني يهود مدينه، در مسائل اعتقادي، مانند نسبت دادن فقر به خدا ، بازي گرفتن اصلِ دين و ايجاد ترديد در مشرکان با ترجيح بتبرستي بر خداپرستي؛
ب. تلاش براي ارتداد مسلمانان، کفر به پيامبر و تحريم افشاي نشانههاي نبوت، تحريف تورات، تلاش براي به انحراف کشيدن پيامبر و توبيخ نومسلمانان؛
ج. انکار، انحراف و دشمني؛ مانند انکار نبوت، انکار قيامت، انحراف از توحيد و دشمني با جبرئيل امين.
دو. حوزه سیاسی ـ امنیتی
جلوگيري از اتحاد و انسجام مسلمانان، جاسوسي عليه مسلمانان، تهديد امنيت مانند فتنه بنيقينقاع و پيمانشکني و خيانت بنيقريظه در جريان جنگ احزاب.
سه. حوزه اقتصادي
عدم بازپرداخت اموال مسلمانان توسط يهود، ترغيب مسلمانان به بخلورزي، سختگيري بر مسلمانان در طلب مال خود.
لازم به ذکر است که نوع مواجهه پيامبر با يهود دو نوع بود: يکي مواجهه مستقيم؛ مانند مواجهه نظامي با يهود بنيقينقاع، بنينضير، بنيقريظه و خيبر. دوم مواجهه غيرمستقيم؛ يعني گاهی پيامبر مستقيم با يهود درگيري نداشت، اما يهوديان نقش توطئهگري عليه پيامبر را به صورت غيرمستقيم ایفا میکردند؛ مانند نقش آنان در جنگهاي بدر، اُحد و احزاب يا کارشکني يهود در حوزه اقتصادي.
ازآنجاكه در جهان امروز، يهود و صهيونيسم يهودي عهدهدار طرحريزي انواع فتنهها و تحريمهاي فرهنگي، سياسي و اقتصادي عليه امت اسلامي است، حکومتهاي اسلامي ميتوانند با الگوگيري از سيره پيامبر راهبرد خود را در مناسبات و تعاملات با يهوديان عصر حاضر تعيين نمايند. حال که نظام جمهوري اسلامي ايران بر مبناي دين اسلام پايهگذاري شده، آگاهي از شيوه مديريت راهبردي حکومت پيامبر، در موفقيت نظام اسلامي ضرورت فراواني دارد. بدینروی، شيوههاي مواجهه پيامبر با يهوديان در حوزه سياسي، الهامبخش تعيين نوع مواجهه جمهوري اسلامي با يهوديان عصر حاضر خواهد بود.
اين مقاله سعي دارد با محوريتِ آيات قرآن و روايات اسلامي، چرايي و چگونگي اين مواجهه را دريابد و سپس با مراجعه به منابع تاريخي، تفسيري و روايي، جزئيات اين مواجهه را استنباط کند. در نهایت، شاخصهاي مديريت راهبردي در منابع مديريتي را استخراج نماید تا بتوان با تطبيق رفتارهاي پيامبر به اين شاخصها دست یافت.
تأکيد قرآن کريم بر تعيين تکليف يهوديان، يک مسئله مهم و مبتلابه امت اسلامي است که ميتوان «بيانيه مأموريت» پيامبر در برخورد با يهود را از آن استنباط نمود. سپس با سنجش عوامل داخلي و خارجي، اعم از نقاط ضعف و قوت و همچنين تهديدها و فرصتهاي حکومت نبوي در مواجهه با يهوديان و در ادامه، با بررسي سيره پيامبر به اهداف بلندمدت و کوتاهمدت ايشان در مواجهه با يهود دست يافت و سرانجام، راهبرد پيامبر را تحليل نمود.
اين پژوهش درصدد پاسخ به این پرسش است که روابط سياسي حکومت نبوي و مسلمانان با يهود مدينه در سالهاي ابتدايي هجرت چگونه بوده است و پيامبر در مواجهه با تهديدات و مناسبات سياسي با يهوديان، کدام راهبرد سياسي ـ امنيتي را در پیش گرفتند؟
پیشینة بحث
بررسیها نشان ميدهد کتب، پاياننامهها و مقالاتي مشابه عنوان و محتواي پژوهش حاضر وجود دارد، لیكن عمده اين تحقيقات بر محور جنگهاي پيامبر با يهوديان تدوين شده و اقدامات و راهبردهاي پيامبر از زمان ورود به مدينه تا اخراج قبايل يهود به دقت بررسي و تبيين نشده است. وجه تمايز پژوهش حاضر با کتب و مقالات مذکور، در اين است که نويسنده کوشیده پس از تحليل و بررسي رفتارهاي پيامبر در مواجهه با يهوديان، راهبردهاي سياسي ـ امنيتي ایشان را براساس الگوی «سوات» (SWOT) استخراج کند.
کتاب پيامبر و يهود حجاز، به موضوعاتی همچون روابط دوستانه و انعقاد پيمانها و برخوردهای غيرنظامی يهود، روابط خصمانه آنان، شامل جنگها و سريهها بهگونهای دقيق پرداخته است.
همچنين کتاب رسول خدا و يهود، در دو مرحله، تحليل گستردهای از کينهتوزی يهوديان و عوامل و انگيزهای آنها و جبههگيری ایشان در قبال رسول خدا صورت داده است. با وجود این، در هر دو اثر، از راهبردهای پيامبر در مواجهه با يهوديان سخنی به ميان نيامده است.
کتاب تحليلی بر عملكرد پيامبر در برابر يهود، در فصل آخر، به مراحل مواجهه پيامبر با کارشکنیهای يهود پرداخته؛ اما تفاوت آن با پژوهش حاضر در دستهبندی اين مراحل در قالب راهبردهای فرهنگی ـ اجتماعی پيامبر در مواجهه با يهود است.
در پاياننامههاي مناسبات پيامبر با يهوديان، از بعثت تا رحلت پيامبر و پيامبر و يهود از هجرت تا رحلت در قرآن و حديث، نويسندگان بعد از معرفي يهود ـ بهترتيب ـ در فصولي جداگانه به روابط سياسي پيامبر با يهود، ستيز فرهنگي يهود با پيامبر و روابط اقتصادي پيامبر با يهود ميپردازد. درواقع همانگونه که از عنوان پیداست، نويسندگان درصدد بيان مناسبات پيامبر با يهوديان از بعثت و هجرت پيامبر تا رحلت ايشان بودهاند. هرچند ذيل هر فصل، اقدامات حضرت بيان ميشود، اما نميتوان به راهکار يا راهبردي از جانب پيامبر در مناسبات سياسي با يهود ـ آنگونه که در پژوهش حاضر بدان پرداخته ميشود ـ دست يافت.
همچنين پاياننامهای با عنوان مواضع سياسي پيامبر اكرم با مسيحيان و يهوديان صدر اسلام، ـ همانگونه که از عنوان آن برمیآید ـ به مواضع سياسي پيامبر با يهوديان، مانند اتخاذ سياست همزيستي مسالمتآميز و صلح با يهوديان مدينه پرداخته و به ديگر راهبردهاي سياسي ـ امنيتي مدنظر تحقيق حاضر براساس الگوی «سوات» اشارهاي نکرده است.
مقاله «راهبرد پيامبر اکرم در برابر فتنههاي يهوديان مدينه»، دو نمونه از برخوردهاي پيامبر با يهوديان مدينه را بررسي ميکند: يکي انعقاد قرارداد صلح ميان آن حضرت و گروههاي يهودي مدينه، و ديگري تلاش ايشان براي برقراري صلح با يهود خيبر پيش از جنگ با خيبريان. البته اين تلاش به نتيجه نرسيده است. هدف نويسنده از نوشتن اين مقاله، تبیین برخوردهاي مسالمتآميز ميان پيامبر و يهوديان بوده و اشارهاي به راهبردهاي پيامبر در برخورد با يهوديان نکرده است، برخلاف پژوهش حاضر که راهبرد صلح و زندگيمسالمتآميز را يکي از راهبردهاي اصلي پيامبر در مواجهه با يهوديان براساس الگوی «سوات» معرفي ميکند.
مقاله «مداراي پيامبر با مخالفان و دگرانديشان»، نيز مانند مقاله «برخوردهاي مسالمتآميز پيامبر با يهود» است، با اين تفاوت که در اين مقاله، بجز نحوه رفتار مداراگونه پيامبر با يهود، از رفتار مسالمتآميز پيامبر با مسيحيان و مشرکان نیز به اختصار سخن به ميان آمده است.
مقالة «بررسي استراتژي پيامبر اعظم در صلح حديبيه براساس تحليل سوات»، از حيث بهکارگيري الگوی سوات همانند اثر پيشروست، اما از حيث محتوايي کاملاً با آن متفاوت است.
شباهت مقاله «راهبرد پيامبر در برابر فتنههاي يهوديان مدينه»، با اثر پيشرو در ارائه راهبردهاي پيامبر در مواجهه يهوديان مدينه است؛ اما وجه تمايز پژوهش حاضر نسبت به ساير پژوهشهاي انجامشده در سنجش عوامل خارجي، اعم از تهديدها و فرصتهاي حکومت نبوي در مواجهه با يهوديان، همچنين سنجش عوامل داخلي، اعم از نقاط ضعف و قوت حکومت نبوي در مواجهه با يهوديان و درنهايت ارائه راهبرد است.
وجه نوآوري اين پژوهش در ترکيب مباحث مديريت راهبردي، استفاده از الگوی «سوات»، و شناسايي، طبقهبندي و اولويتبندي راهبردهاي سياسي ـ امنيتي پيامبر در مواجهه با يهوديان است که در هيچکدام از پژوهشهای فوق، چنين مشخصهای وجود ندارد.
شيوه اين پژوهش در دستيابي به روش پيامبر شيوهاي پسيني است؛ به اين معنا که پژوهش حاضر به دنبال تحليل روش مديريتي اجراشده توسط پيامبر است تا از مجموعه رفتارها و واکنشهای ايشان در برابر يهود، به راهبردهاي سياسي ـ امنيتي پيامبر در مواجهه با يهوديان دست يابد.
تبیین مفاهیم کلیدی
«مديريت استراتژيک» شامل دو کلمه «مديريت» (Managment) به معناي اداره کردن و گرداندن و «استراتژيک» (Strattegic) به معناي سوقالجيشي و راهبردي است. «مديريت استراتژيک» از لحاظ عملياتی اينگونه تعريف ميشود: «هنر و علم تدوين، اجرا و ارزيابی تصميمات وظيفهای چندگانه که سازمان را قادر ميسازد به هدفهای بلندمدت خود دست يابد». «راهبرد» (استراتژي) نيز تصميماتی است که برای فرد يا شکار فرصتهای پيشرو بهنحوی دگرگونکننده و تحولآفرین اتخاذ ميشود.
«برنامهريزی استراتژيک» يکی از زيرمجموعههای مهم مديريت استرتژيک است که به شکلهای گوناگون و در قالب الگوهای متفاوت ارائه ميشود که متداولترين آن، الگوی «SWOT» نام دارد. اين الگو شامل بررسی نقاط قوت (Strength)، نقاط ضعف (Weakness)، فرصتها (Opportunity) و تهديدها (Threat) است و عنوان آن از حروف ابتدای اين چهار جزء گرفته شده است.
در الگوی «SWOT»، دو نوع بررسي صورت ميگيرد:
يک. بررسی درونی که دربرگيرنده قوتها و ضعفهای داخلی سازمان است و امکان يک ارزيابی دقيق از منابع و محدوديتهای سازمان را برای مديريت فراهم ميکند.
دو. کلنگری برنامهريزی استراتژيک که ايجاب میکند به محيط بيرونی سازمان نيز توجه شود. ازاينرو، مديريت پس از بررسی درونی به ارزيابی فرصتها و تهديدهای محيط بيرونی میپردازد. بررسی بيرونی مواردی همچون شرايط اقتصادی، سياسی و فرهنگی، موقعيت را برای مديريت مشخص ميسازد. هنر مديريت استراتژيک در آن است که بتواند بهترين ترکيب را که حاصل اين بررسیهاست، برای برنامهريزی بهدست آورد.
در الگوی «SWOT» پس از فهرست کردن هريک از عوامل داخلی و خارجی، از محل تلاقی هريک از آنها، استراتژیهای موردنظر حاصل میشود. بنابراين، همواره اين ماتريس منجر به چهار دسته استراتژی SO، ST، WO،WT میگردد. جزئيات اين روش تجزيه و تحليل، در جدول (1) ذکر شده است:
جدول 1: تجزيه و تحليل SWOT
عوامل داخلی
عوامل خارجی فهرست قوتها (S) فهرست ضعفها (W)
فهرست فرصتها (O) ناحيه 1. راهبردهای تهاجمی يا گسترشی (SO): استفاده از فرصتها با استفاده از نقاط قوت ناحيه 3. راهبردهای محافظهکارانه (WO): استفاده از فرصتهای بالقوه نهفته برای جبران نقاط ضعف
فهرست تهديدها (T) ناحيه 2. راهبردهای متنوع يا رقابتی (ST): استفاده از نقاط قوت برای جلوگيری از تهديدها ناحيه 4. راهبردهای تدافعی يا پيشگيرانه (WT): به حداقل رساندن زيانهای ناشی از تهديدها و نقاط ضعف
طبق جدول مزبور، در حالت اول که سازمان از قوتهای درونی برخوردار است و محيط بيرونی نيز فرصتهایی را در اختيار سازمان قرار داده، بهترين شرايط برای بهرهبرداری وجود دارد و سازمان ميتواند از اين موقعيت نهايت استفاده را به عمل آورد.
در حالت دوم که سازمان دارای ضعفهايی است، اما محيط آماده بهرهبرداری نيست، مديريت بايد با تغيير در نوع خدمت يا کالای خود، از محيط مساعد استفاده کند و بر ضعفهای سازمان خود فائق آيد.
در حالت سوم که سازمان از قوتهای کافی برخوردار است، اما محيط مساعد نيست، بايد ترتيبی اتخاذ شود که تهديدهای محيط به فرصت تبدیل شوند و زيانی را متوجه سازمان نسازند.
در حالت چهارم که سازمان ضعف دارد و محيط نيز تهديدآميز است، سازمان بايد از فعاليت کنونی صرفنظر کند و در پی آن باشد که با محصولی متفاوت، در بازار ديگر به کار خود ادامه دهد.
در ادامه با استفاده از روش مزبور، با شناسايي و استخراج عوامل داخلي و خارجي (جدول 2و3) پيشروي حکومت نبوي و ارزيابي آنها (جدول 4و5)، راهبردهاي سياسي ـ امنيتي پيامبر در مواجهه با يهود بيان ميشود:
جدول 2: عوامل داخلي حکومت نبوي
قوت
1. سازماندهي عالي و فرماندهي هوشمندانه سپاه اسلام، داشتن طرح و برنامه منظم براي دفاع و محاصره دشمن؛ مانند تعيين پرچمدار و فرمانده راست و چپ در غزوه اُحد؛
2. جمعآوري اطلاعات کمّي و کيفي از مکان افراد و تجهيزات دشمن؛ مانند ارسال تيمهاي گشتي قبل از درگيري؛
3. نيروهاي انساني شجاع، کارآمد و اثربخش؛ مانند امام علي و کارآمدي ایشان در نبرد خندق، خيبر و بنينضير؛
4. دارا بودن ويژگيهای اخلاقي، ازجمله گذشت، مدارا و عفو و اجرا در حق يهود؛
5. اسوه بودن پيامبر؛
6. تمسک به آيات الهي؛
7. مشروعيت و مقبوليت پيامبر در ميان مسلمان بهعنوان خاتم پيامبران؛
8. رعايت عدالت و انصاف در حق يهود در زمينه اجتماعي، اعتقادي و اقتصادي؛ مانند باقي ماندن بر دين خود يا ادامه کشاورزي و تبعيد در زمان پيمانشکني؛
9. عزت نفس و استقلال (کمک نگرفتن از يهود در جنگ احد)؛
10. تشکيل امت واحده با يهود مدينه با انعقاد پيماننامه؛
11. ميانهروي در ميان مسلمانان (تقسيم غنايم بين مهاجران در غزوه بنينضير و جلوگيري از شکلگيري شکاف طبقاتي)؛
12. تقويت اقتصادي مسلمانان از طريق تفکيک بازار مسلمانان؛
13. وضع قوانين رونق کار و توليد، ازجمله حذف ماليات براي مهاجران؛
14. کنترل و نظارت بر بازار مدينه؛
15. در کنار هم قرارگرفتن مهاجر و انصار با ايجاد عقد مؤاخات؛
16. احياي اراضي موات و عقد مزراعه و اقطاع بهمنظور رونق زراعت مدينه؛
17. اقتدار پيامبر در اجراي قوانين الهي؛
18. پايبندي پيامبر به عهد و پيمان؛
19. رابطه صميمي و محبتآميز با مسلمانان و ديگران؛
20. ارائه سبک زندگي اسلامي فردي و اجتماعي؛
21. رصد فعاليتهاي دشمن و پيشبيني خطرهاي احتمالي در زمينه اقتصادي و نظامي؛
22. مشورت و تصميمگيري جمعي و استفاده از علوم و تجربههاي ابتکاري ديگران؛ مانند مشورت در جنگ احزاب و پذيرفتن نظر سلمان فارسي براي حفر خندق؛
23. نيروي کارِ مهاجر و مشغول بهکارشدن آنان به صورت مزراعه در مزراع انصار؛
24. توانمندي مسلمانان در سرودن شعارهاي حماسي و ايجاد روحيه کار و جهاد در راه خداوند؛
25. ايجاد روحيه در مسلمانان در هنگام نبرد با دعا کردن براي آنان؛
26. تشويق به اشتغال در توليد؛
27. مديريت رحماني پيامبر.
ضعف
1. وجود مسلمانان سادهانديش و جهل باقيمانده از دوران عصر جاهلي و خطر اعتقادي و نظامي آنان؛
2. وضعيت نامناسب مالي و روحي برخي از مهاجران در سالهاي نخست هجرت؛
3. سستعنصر بودن (نافرماني) برخي نيروهاي نظامي؛ مانند سرپيچي برخي از مسلمانان در جنگ احد؛
4. نبود مکان اختصاصي برای داد و ستد مسلمانان؛
5. اعتماد برخي از مسلمانان به يهود بهعنوان دوست و ولي؛
6. مقبوليت يهود نزد اعراب از حيث برتري در علم و موقعيت فرهنگي يهود.
جدول 3: عوامل خارجي حکومت نبوي
فرصت
1. ايجاد وحدت بین مسلمانان در سايه ايمان به خدا و پیامبر در مقابل يهود، و امپراتوري ايران و روم؛
2. تشکيل حکومت اسلامي در مقابل حکومت در سايه يهود؛
3. ملتسازي با يهوديان مدينه از طريق انعقاد پيماننامه؛
4. تعامل و مذاکره با يهود برای اثبات منطق و رأفت اسلامي؛
5. درگيري با يهوديان؛ فرصتي مناسب برای اثبات نبوت و جاودانگي قرآن و دين اسلام در حوزه اعتقادي، اخلاقي و فقهي؛
6. بهکارگيري نهادها، نمادها و ابزارهاي فرهنگي، ازجمله مسجد، اذان و نماز جمعه به منظور هويتبخشي مسلمانان و عدم تقليد از ايرانيان، روميان، عرب جاهلي و يهوديان؛
7. فرصت بهبود اوضاع اقتصادي و تأمين برخي از منابع مالي حکومت، مسلمانان و شخص پيامبر بهواسطه غنایم بهدستآمده از پيمانشکني يهود؛
8. همسايگی با امپراتوري قدرتمند ايران؛
9. تمدنزايي (با استفاده از علميت همسايهها) اسلام در تعامل با ايران و روم؛
10. انتقال قدرت اقتصادي مدينه از يهود به نفع مسلمانان؛
11. اخذ جزيه؛ ابزاري براي کنترل يهود و از بين بردن خطر آنان؛
12. انعقاد قراردادهاي مالي و بازرگاني بین پيامبر و مسلمانان در زمان صلح با يهود؛
13. فرصتِ مقاومسازي مسلمانان در جنگ اعتقادي يهود و خنثاسازي شبهات آنان؛
14. گرايش برخي از بزرگان يهود به اسلام؛ مانند مخيريق.
تهديد
1. يهود؛ از سرسختترين دشمنان اسلام و پيامبر؛
2. راهاندازي جنگ اعتقادي (ستيز فرهنگي ـ تبليغي) يهود عليه مسلمانان؛ مانند پرسش از رسول خدا، پرسشهاي سهگانه، پرسش از رجم، انکار پس از انتظار، حمايت از مشرکان، تفرقهافکني، تحريف، ايجاد ترديد، تمسخر و فريب؛
3. همکاري با مشرکان و منافقان و توطئه عليه پيامبر و اسلام؛ مانند جنگ احزاب؛
4. سلطه اقتصادي (کشاورزي، تجارت و صنعت؛ سه عامل قدرت اقتصاد) يهود در مدينه و ايجاد بحران اقتصادي عليه مسلمانان با توجه به در اختيار داشتن منابع مالي و مرغوبترين اراضي زراعت يثرب؛
5. وابستگي مالي مسلمانان تا نخستين سالهاي هجرت، از جمله امانت گرفتن ادوات و ابزار جنگي از يهود بنيقريظه به منظور حفر خندق در جنگ احزاب؛
6. نبود مکاني خاص برای عبادت، تجمعات اجتماعي، سياسي، آموزشي و مشورت در مقايسه با بيتالمدارس يهود؛
8. صفات و باورهاي يهود؛ عامل عدم ثبات امنيت و آرامش اجتماعي در مدينه؛
9. پيمانشکني يهود؛
10. تحريف متون ديني، از جمله متون تورات؛
11. صرف وقت زيادي از پيامبر براي درگيري و جنگ با يهود، مشرکان و منافقان؛
12. ترويج فرهنگ يهود و اسرائيليات توسط برخي شخصيتهاي يهود، مانند عبداللهبن سلام؛
13. منافقان يهودي؛ يکي از گروههاي مشکلساز در مدينه؛
14. بازخواني اشعار جنگهاي جاهلي و تحريک احساسات قبيلهاي بين اوس و خزرج و همچنين يادآوري خاطرات جنگهاي پيشين در نشستهاي گروهي توسط يهود برای ايجاد تفرقه و اختلاف در مدينه.
تحليل و ارزيابي عوامل داخلي و خارجي (IEFE)
هدف از استفاده از دو ماتريس ارزيابي عوامل داخلي و ارزيابي عوامل خارجي، تعيين موقعيت سازمان و تجويز راهبردهاي کلان مناسب براي سازمان است. اين عمل در مرحله اول از چارچوب تدوين راهبرد بهمثابه دريافت اطلاعات ورودي انجام ميگيرد و از خروجي اين ماتريسها در ماتريس SWOT در مرحله تحليل و مقايسه راهبردها استفاده ميگردد.
الف. تحليل و ارزيابي عوامل داخلي(IFE)
اين ماتريس ابزاري برای بررسي عوامل داخلي سازمان است. اين ابزار براي جمعآوري اطلاعات درونسازماني در فرايند برنامهريزي راهبردی در سازمانهاي دولتي و خصوصي کاربرد فراوان دارد. پارادايم حاکم بر اين ابزار جمعآوري اطلاعات، تجويزي است، گرچه براي پارادايم تلفيقي نيز قابليت بهکارگيري دارد. در اين مرحله و مطابق جدول (4)، عوامل داخلي پس از شناسايي ارزيابي ميشود.
جدول 4: نتايج تجزيه و تحليل عوامل داخلي
عوامل داخلي وزن امتياز امتياز وزني
قوتها S1: قدرت تشکيل نظامهای اقتصادي، سياسي، اجتماعي، تمدني و تأسيس نهادهاي خاص توسط پيامبر؛ 0.1 4 0.4
S2: اقتدار دروني امت اسلامي؛ 0.05 4 0.2
S3: قدرت نظاميـ اطلاعاتي؛ 0.1 4 0.4
S4: خلاقيت و پويايي در مديريت و رهبري؛ 0.2 4 0.8
S5: تقويت سطح علمي و فرهنگي مسلمانان؛ 0.05 2 0.1
S6: ويژگيهاي خاص پيامبر، ازجمله عصمت و تمسک به وحي؛ 0.2 4 0.8
جمع 0.65 2.5
ضعفها W1: خطر اعتقادي و نظامي برخي مسلمانان سادهانديش ناشي از جهل باقيمانده از دوران عصر جاهلي؛ 0.05 2 0.1
W2: وضعيت نامناسب مالي و روحي مهاجران در سالهاي نخستين هجرت؛ 0.05 3 0.15
W3: يهودزدگي برخي مسلمانان؛ 0.05 2 0.15
W4: سست عنصربودن (نافرماني) برخي نيروهاي نظامي؛ مانند سرپيچي برخي مسلمانان در جنگ احد؛ 0.05 4 0.2
W5: وجود منافقان در مدينه و همپيماني با يهود؛ 0.05 4 0.2
W6: نبود مکاني خاص برای دادوستد مسلمانان؛ 0.05 4 0.2
W7: بافت قبيلهاي، ديني و اختلافات قومي ميان اوس و خزرج. 0.05 2 0.1
جمع 0.35 1.1
جمع عوامل داخلي 1 3.6
جمع امتياز وزني در عوامل داخلي سازمان حداقل 1 و حداکثر 4 بوده و ميانگين آنها 5/2 است. اگر نمره نهايي سازمان کمتر از 5/2 باشد؛ يعني سازمان از نظر عوامل داخلي مجموعاً دچار ضعف است و اگر نمره نهايي بيش از 5/2 باشد بيانگر آن است که سازمان از نظر عوامل داخلي درمجموع، قوی است. بدینروی، در اينجا نيز نمره نهايي 6/3 بيانگر نقاط قوت بالاي حکومت نبوي در مواجهه با يهوديان مدينه است؛ بدين معنا که حکومت نبوي اين توانايي را دارد تا با استفاده از نقاط قوت خود و بهکارگيري فرصتهاي پيشرو، راهبردهاي مناسبي را بهکار ببندد.
ب. تحليل و ارزيابي عوامل خارجي(EFE)
اين ماتريس ابزاري است که به سیاستگزاران اجازه ميدهد تا عوامل محيطي اقتصادي، اجتماعي، سياسي، فرهنگي، حقوقي، فناورانه وضعيت بازار و رقابت را در مقطع زماني موردنظر ارزيابي کنند و براي سازمانهاي دولتي، خصوصي و عمومي در سطح شرکت و SBU قابليت کاربرد دارد. پارادايم حاکم بر طراحي اين ماتريس، عمدتاً تجويزي است و در رويکردهاي گوناگون تجويزي بهمثابه ابزاري براي جمعآوري اطلاعات محيط پيراموني و محيط صنعت قابليت کاربرد دارد. در اين مرحله و مطابق جدول (5)، عوامل خارجي پس از شناسايي ارزيابي ميشود.
جدول 5: نتايج تجزيه و تحليل عوامل خارجي
عوامل خارجي وزن امتياز امتياز وزني
فرصتها O1: تاجربودن يهوديان؛ فرصتي تجاري براي فروش کالاهاي مسلمانان به روم / شام؛ 0.05 2 0.1
O2: فرصت خداباوري و وحيباوري يهود در ترويج اسلام و مؤيد پيامبر بودن؛ مانند اسلام آوردن مخيريق؛ 0.02 3 0.06
O3: باسوادبودن يهوديان و مشرکان؛ فرصتي براي بالابردن سطح علمي مسمانان؛ 0.03 2 0.06
O4: مناطق حاصلخيز (از جمله خيبر و فدک) بهدستآمده از نقض پيمان يهوديان؛ فرصتي مناسب برای رونق اقتصادي مسلمانان؛ 0.2 4 0.8
O5: غنایم (خمس يا غيرخمس) بهدستآمده از جنگ يا غيرجنگ با يهود؛ فرصتي مناسب برای ساماندهي مناسبات مالي مسلمانان؛ 0.2 4 0.8
O6: موقعيت جغرافيايي ويژه يثرب؛ يعني واقعشدن در امتداد شاهراه تجارت، مجاورت با دريا و همچنين وجود حرّهها، نخلستانها و چاههاي فراوان. 0.05 3 0.15
جمع 0.55 1.97
تهديدها T1: تهديدهای اعتقادي، کلامي و عرفاني يهود؛ 0.1 4 0.4
T2: تهديدهای اقتصادي يهود؛ 0.1 4 0.4
T3: تهديدهای فرهنگي يهود؛ 0.1 4 0.4
T4: عناد و خصوصيات دروني اخلاقي و شخصيتي يهوديان؛ 0.05 4 0.2
T5: تهديدهای نظامي ـ امنيتي و سياسي يهود. 0.1 4 0.4
جمع 0.45 1.7
جمع عوامل خارجي 1 3.77
جمع امتياز وزني در عوامل خارجي سازمان حداقل 1 و حداکثر 4 بوده و امتياز متوسط براي سازمان 5/2 است. امتياز 4 براي سازمان نشاندهنده واکنش عالي سازمان در استفاده از فرصتها و به حداقل رساندن اثر تهديدهاست. همچنين امتياز 1 نشان ميدهد راهبردهاي موزون سازمان در استفاده از فرصتها و پرهيز از تهديدها توانمند نبوده است. در اينجا نيز نمره نهايي 77/3 بيانگر استفاده حکومت نبوي از فرصتها و به حداقل رساندن اثر تهديدها در مواجهه با يهوديان مدينه است؛ بدينمعنا که پيامبر با استفاده از عوامل داخلي و خارجي توانستند خطر سياسي و امنيتي يهوديان، ازجمله فتنهانگيزي و ايجاد بحران در بين مسلمانان و به طور کلي، در جامعه مدينه را کاهش دهند و با راهبردهايي از جمله زندگي مسالمتآميز، عدالتمحوري در حق يهود و در نهايت، با راهبرد برخورد سخت، ميزان خطر سياسي و امنيتي يهود را براي حکومت نبوي به صورت قابلتوجهي کاهش داده، جامعه مدينه را به مکاني امن براي زندگي مسلمانان تبديل سازند.
راهبردهاي سياسي ـ امنيتي
در ادامه با توجه به بيان عوامل داخلي و خارجي و ارزيابي آنها راهبردهاي سياسي ـ امنيتي پيامبر در مواجهه با يهوديان ذکر ميشود:
1. راهبرد صلح و زندگي مسالمتآميز
براساس تصريح خداوند در آيه 107 سورة «انبياء»، پيامبر «رحمة للعالمين» بودند. بدینروی، ايشان هميشه به اصل «مدارا و صلح» با مخالفان پايبند بودند. ايشان در برخورد با يهوديان نيز تا آنجا که موجب گستاخ شدن آنان نميشد، صلح را در حق ایشان اجرا ميکردند. پيامبر در مقابل نقض پيمان يهوديان براي دفاع از کيان اسلام و به سبب جلوگيري از فتنهها و طغيانگريهاي يهوديان، مجبور به جنگ و درگيري با آنان ميشدند، اما در صورت درخواست صلح از طرف يهود و ابراز پشيماني، پيامبر با برخي از آنان صلح و آنان را از مدينه تبعيد ميکردند؛ مانند بنينضير و بنيقينقاع که پيامبر از جان آنان درگذشتند و تبعيدشان کردند.
گاهی با برخي از آنان صلح مينمودند و زندگي مسالمتآميز آنان را در کنار مسلمانان مهيا ميساختند. براي نمونه، در جنگ خيبر، بعد از آنکه يهوديان کار را تمامشده ديدند، نزد پيامبر آمدند و گفتند: اي محمد، ما صاحبان نخلستان و آشنا به فنون خرماداري هستيم. پيامبر با آنها قرار گذاشتند كه به پرورش و كشاورزي نخل و زراعتهاي ديگر اقدام كنند و در عوض، سهمي از خرما و كشاورزي ببرند. پيامبر فرمودند: من شما را در اين سرزمين مستقر ميسازم. آنها در تمام مدت عمر حضرت ختمي مرتبت و خلافت ابوبكر و اوايل خلافت عمر همانجا زندگي ميکردند.
برايناساس، پيامبر با استفاده از «قدرت تشکيل نظامهای اقتصادي، سياسي، اجتماعي، تمدني و تأسيس نهادهاي خاص توسط پيامبر»، «اقتدار دروني امت اسلامي»، «قدرت نظامي ـ اطلاعاتي»، «خلاقيت و پويايي در مديريت و رهبري پيامبر» براي استفاده حداکثري از فرصت «خداباوري و وحيباوري يهود در ترويج اسلام و مؤيد پيامبر بودن، مانند اسلام آوردن مخيريق» با توجه به شرايط محيطي، با يهوديان صلح کردند تا علاوه بر نشان دادن رأفت اسلامي، تا حد ممکن آنان را به دين مبين اسلام جذب کنند. جزئيات انتخاب اين راهبرد، در جدول (6) ذکر شده است.
پيامبر بهعنوان رهبر جامعه اسلامي، ميدانستند که در شرايط عادي و تا حد ممکن، نبود نزاع در اجتماع و وجود زندگي مسالمتآميز بین افراد، براي جامعه ضروري است. برايناساس ايشان با بهرهگيري از راهکار «ايجاد آرامش، امنيت و کنترل اجتماعي» هرگاه يهوديان نقض پيمان و گستاخي ميکردند، بهناچار با آنها برخورد ميکردند؛ اما در صورت پشيماني آنان از رفتار خود، با آنان صلح مينمودند. این صلح براساس پيماننامه مدينه و توافق طرفين، منجر به ترک مدينه، جزيه دادن و در امان حکومت اسلامي زيستن، ماندن در سرزمين خود و مشغول شدن به زراعت صورت ميگرفت تا يهوديان نيز مانند ديگر افراد جامعه، زندگي مسالمتآميزي داشته باشند. در ادامه، به برخي از مواردي که منجر به صلح يا انعقاد پيماننامه شد اشاره ميکنيم:
در جريان پيمانشکني يهوديان بنيقينقاع، آنان با مصالحه جديدي از دژهاي خود خارج شدند و پس از رها کردن اسلحه و اموال خود، مدينه را ترک گفتند. پس از اخراج يهود بنيقينقاع و قتل کعببن الاشرف يهودي، يهوديان بنينضير بيمناک شدند و بار ديگر با پيامبر مصالحهاي امضا کردند. البته اين مصالحه غير از توافقي است که آنان با پيامبر داشتند و پس از تسليم شدن در غزوه بنينضير، مدينه را به سمت شام ترک کردند.
در لشکرکشي پيامبر عليه خيبريان به سبب کانون فتنهبودن خيبر، بعد از آنکه يهوديان خيبر شکست را به چشم خويش ديدند، کِنانةبن ربيعبن ابيالحُقيق نزد پيامبر رفت و درخواست صلح کرد تا خون مردان، زنان و فرزندان در حصار محفوظ بماند و يهوديان همراه با زن و فرزند خود از خيبر کوچ کنند. آنان حتي به پيامبر اين درخواست را هم دادند که ما صاحبان نخلستان و آشنا به فنون خرماداري هستيم. اجازه دهید در همين سرزمين بمانيم و محصول آن را بالمناصفه با شما تقسيم کنيم. پيامبر هم با آنان موافقت کردند. با رسيدن خبر شکست يهوديان خيبر، يهوديان فدک نيز با پيامبر مصالحه کردند. بعد از صلح يهوديان فدک نيز ـ بهترتيب ـ پيامبر با يهوديان مناطق «واديالقري»، «مقنا»، «تَيماء»، «أذرُح» و «جَرباء» مصالحه کردند.
بنابراين، شيوه رفتاري پيامبر با يهوديان به شکلي بود که ايشان علاوه بر مهياساختن شرايط زندگي مسالمتآميز براي آنان، با نشان دادن رأفت اسلامي، زمينه رويکرد آنان را به دين جديد فراهم ميساختند، بهگونهايکه افرادي همچون مخيريق که از عالمان يهودي بود، به دين اسلام گرويد و در اين راه نيز به شهادت رسيد.
جدول 6: صلح و زندگي مسالمتآميز
حوزه راهبرد نوع نحوه دستيابي به راهبرد علت انتخاب راهبرد تاکتيک / تکنيک
سياسي ـ امنيتي صلح و زندگي مسالمتآميز گستــرش / توسعه (SO) استفاده از «قدرت تشکيل نظامهای اقتصادي، سياسي، اجتماعي، تمدني و تأسيس نهادهاي خاص توسط پيامبر»، «اقتدار دروني امت اسلامي»، «خلاقيت و پويايي در مديريت و رهبري پيامبر» براي استفاده حداکثري از فرصت «خداباوري و وحيباوري يهود» در ترويج اسلام. براساس تصريح خداوند در آية 107 سورة «انبياء»، پيامبر «رحمة للعالمين» بودند. بدینروی، ايشان هميشه به اصل «مدارا و صلح» با مخالفان پايبند بودند. ايشان در برخورد با يهوديان نيز تا آنجا که موجب گستاخ شدن آنان نميشد، صلح را در حق ایشان اجرا ميکردند. پيامبر در مقابل نقض پيمان يهوديان براي دفاع از کيان اسلام و به سبب جلوگيري از فتنهها و طغيانگريهاي يهوديان، مجبور به جنگ و درگيري با آنان ميشدند، اما در صورت درخواست صلح از طرف يهود و ابراز پشيماني، پيامبر با برخي از آنان صلح و آنان را از مدينه تبعيد ميکردند؛ مانند بنينضير و بنيقينقاع که پيامبر از جان آنان درگذشتند و تبعيدشان کردند و نیز يهوديان خيبر که بعد شکست درخواست صلح کردند. برايناساس، پيامبر با استفاده از «قدرت تشکيل نظامهای اقتصادي، سياسي، اجتماعي، تمدني و تأسيس نهادهاي خاص توسط پيامبر»، «اقتدار دروني امت اسلامي»، «قدرت نظامي ـ اطلاعاتي»، «خلاقيت و پويايي در مديريت و رهبري» براي استفاده حداکثري از فرصت «خداباوري و وحيباوري يهود در ترويج اسلام؛ مانند اسلام آوردن مخيريق» با لحاظ شرايط محيطي، با يهوديان صلح کردند تا علاوه بر رأفت اسلامي، تا حد ممکن آنان را به اسلام جذب و در صلح و آرامش زندگي کنند. راهکار «ايجاد آرامش، امنيت و کنترل اجتماعي»، انعقاد پيماننامه مدينه، مصالحه با بنيقينقاع، مصالحه با يهوديان خيبر، صلح با يهوديان فدک، مصالحه با يهوديان مناطق «واديالقري»، «مقنا»، «تَيماء»، «أذرُح» و «جَرباء»
2. راهبرد عدالتمحوري
«عدالت» مطلق˚ تعريف عدالت به اعطاي حقوق است؛ زيرا حق امري ماقبل اجتماع است و قبل از وجود جامعه و ارتباطات بشري و در حالتي که انسان بهتنهايي زيست کند نيز متصور است. از نظر شهید مطهري، «عدالت» به معناي «برابري» و «برابري» به معناي «مساوات» بهتنهايي اولاً، امکانپذير نيست. ثانياً، با عدالت بيگانه است و حتي خود به بيعدالتي ختم ميشود. ثالثاً، برهمزننده اجتماع است. ميتوان گفت: تعريفي از «عدالت» مقبول و جامع عدالت است که برابري و احقاق حقوق انسانهاي يک جامعه را با هم در نظر داشته باشد. بدینروی، چنين امري به تعبير شهید مطهري، مفهوم «توازن و تعادل اجتماعي» را نيز دربر خواهد شد. در تعاليم اسلامي، اصل برابري براي همه افراد جامعه است و آنچه سبب برتري يک فرد بر ساير افراد ميگردد، عواملي مانند تقوا، جهاد، علم و عمل صالح است.
سيره اجتماعي و سياسي پيامبر اكرم نشان ميدهد که ايشان همواره بر رعايت عدالت در حق همه افراد جامعه، بهويژه در حق اقليتها و به دنبال آن داشتن زندگي مسالمتآميز با آنان تأکيد داشتند. پيامبر، هم بهعنوان مبلغ و مجري احکام اسلام و هم رهبر و حاکم جامعه اسلامي با استفاده از راهکار «ارزشگذاري بر رعايت حقوق اقليتها»، برقراي عدالت را در حوزههاي گوناگون در حق يهوديان بهمثابه اقليت مذهبي، اما جزئي از جامعه مدينه اجرا ساختند؛ اجراي عدالتي که تا زمان پايبندي يهوديان به «موادعه» موجب زندگي مسالمتآميز يهوديان در کنار مسلمانان شد. جزئيات انتخاب اين راهبرد، در جدول (7) ذکر شده است.
جدول 7: عدالتمحوري در حق يهود
حوزه راهبرد نوع نحوه دستيابي به راهبرد علت انتخاب راهبرد تاکتيک / تکنيک
سياسيـ امنيتي عدالتمحوري در حق يهود گستــرش / توسعه (SO) استفاده از «ويژگيهاي خاص پيامبر» براي استفاده از فرصت «خداباوري يهود در ترويج و پذيرش اسلام» سيره اجتماعي و سياسي پيامبر نشان ميدهد که ايشان به سبب دارا بودن ويژگيهاي خاص، ازجمله رعايت عدالت در حق همه افراد جامعه، بهويژه در حق اقليتها، به دنبال زندگي مسالمتآميز با آنان بودند. پيامبر، هم بهعنوان مبلغ و مجري احکام و هم رهبر جامعه اسلامي، با استفاده از برقراي عدالت در حوزههاي گوناگون در حق يهوديان، بهعنوان جزئي از جامعه اسلامي از فرصت «خداباوري يهود در ترويج و پذيرش اسلام» استفاده کردند. راهکار «ارزشگذاري بر رعايت حقوق اقليتها»: برقراي عدالت در حوزههاي گوناگون، ازجمله حوزه سياسي، اجتماعي، دين و فرهنگ، امنيت و قضا و اقتصاد.
در اينجا به برخي از حوزههاي اجراي عدالت توسط پيامبر در حق يهوديان اشاره ميکنيم:
الف) عدالت سياسي و اجتماعي
پيامبر اكرم در قانون اساسي مدينه که ميان مسلمانان، يهوديان و مشرکان منعقد شد، برابري و رعايت حقوق يهوديان بهمثابه شهروند غيرمسلمان را به رسميت شناخته، حقوق آنان را بر ذمه حکومت اسلامي دانستند. در يکي از بندهاي اين پيماننامه تصريح شده است: «هر فردي از يهود از ما پيروي کند و اسلام بياورد از کمک و ياري ما برخوردار خواهد بود و تفاوتي با مسلمانان نخواهد داشت».
سيره پيامبر در نحوه رفتار با اقليتها نشاندهنده ادب و عدالت و کرامت در رفتار، بهعنوان رهبر و حاکم ديني است، نقل شده است: روزي جنازهاي را از کنار پيامبر عبور ميدادند. ايشان به احترام آن بهپاخاستند. اصحاب گفتند: جنازه فردي يهودي بود. حضرت به آنان فهماندند که از این موضوع مطلعاند و فرمودند: «أليست نفساً»؛ آيا جنازه انساني نبود؟
و هنگامي که پيامبر با خیانت قبيله يهودي بنينضير مواجه شد اجازه خروجشان از مدینه را صادر کرد در حالی که مستحق مجازات سختی بودند؛ چرا که آنان با پيامبر پيمان بسته بودند هرگز بر ضدّ ایشان و يارانش اقدامي نکنند و با دست و زبان ضرري به ایشان نرسانند... و اگر برخلاف پيمان خويش عمل کردند، پيامبر در ريختن خون، ضبط اموال و اسيرکردن زنان و فرزندان آنان مختار است.
ب) عدالت در عرصه دين و فرهنگ
به رسميت شناختن دين و فرهنگ يهود يکي ديگر از مظاهر تجلي عدالت پيامبر در حق يهوديان بود. ایشان براي دين يهوديان تحت حکومت اسلامي، محدوديت خاصي قائل نشدند، بلکه همانگونه که مسلمانان در مسجد مدينه نماز ميخواندند، يهوديان نيز آزادانه در معابد خويش عبادت ميکردند و هيچ مسلماني حق تعرض به معابد آنان و اعتراض به حضور علني آنان را در جامعه نداشت.
اين تجلي عدالت در عرصه پذيرش حقوق اقليتها نسبت به مسيحيان هم رعايت ميشد. آن زمان که ميسحيان نجران براي تحقيق و بررسي درباره دين اسلام خدمت پيامبر رسيدند، ايشان به مسيحيان اجازه دادند تا در مسجد مدينه عبادت کنند. در نتیجه، مسيحيان به سوي مشرق ايستادند و عبادت خويش را بجا آوردند.
ج) عدالت در عرصه امنيت و قضا
حق امنيت و حق قضا يکي از حقوق مهمي است که اقليتها در هر جامعهاي بايد از آن برخوردار باشند. اين دو حق لازمه زندگي آنان در آن جامعه است. پيامبر اكرم در پيماني که با يهوديان و ديگر ساکنان مدينه بستند، تأکيد کردندکه «و انّ يثرب حرام جوفها لأهل هذه الصحيفة»؛ درون مدينه براي تعهدکنندگان اين پيماننامه حرم شمرده ميشود. آنان در امنيت کامل بودند و هيچکس حق تعرض به آنان نداشت.
همچنين پيامبر به حقوق شهروندان اقليت يهودي در عرصه قضا پايبند بودند. ايشان در دادگاه قضايي حق تساوي براي ساير افراد، از جمله يهود را رعايت ميکردند. قرآن کريم در آية 42 سورة «مائده» خطاب به پيامبر ميفرمايد: «وَ إِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُم بَينهَم بِالْقِسْط إِنَّ اللَّهَ يحُبُّ الْمُقْسِطِين»؛ و اگر ميانشان داوري كردي به عدالت داوري كن؛ زيرا خدا عدالتپيشگان را دوست دارد.
برخي از مفسران نقل کردهاند که يهود مدينه براي ممانعت از اجراي حکم بر زناکاري که از اشراف بود، نزد پيامبر آمدند تا ايشان حکم ديگری صادر کنند، ولي ايشان همان حکم را تأييد کردند، درحاليکه عالمان يهود ميخواستند به علت اشرافزادگي مجرم، حکم الهي را تغيير دهند. پيامبر آنان را نزد عالمترين يهودي بردند و او را قسم دادند که حکم الهي را که در تورات آمده است، بيان کند. عالم يهودي نيز همان حکم پيامبر را بيان کرد و سپس گفت: ما اين حکم را درباره اشراف اجرا نميکنيم و به همين علت، زنا بين اشراف ما زياد شده است.
د) عدالت در عرصه اقتصاد
حق مالکيت، عدم تعرض به مال، حفظ اموال، ارتباطات اقتصادي، حق کسب و پيشه و حق رفاه نسبي از جمله حقوق اقليتهاي ساکن در يک جامعه است. يکي از نکاتی که پيامبر در موقعيتهاي گوناگون از جمله هنگام درگيري و جنگ به آن اهميت ميدادند دستنيافتن نامشروع به اموال افراد بود. در تاريخ آمده است که در ماجرای جنگ خيبر، قبل از فتح قلعه، چوپان يهوديان خيبر مسلمان شد و گله گوسفندان را نزد پيامبر آورد تا تسليم ايشان کند. پيامبر درحاليکه همه سربازان ایشان گرسنه بودند، قبول نکردند و به چوپان تأکید نمودند که اين گله گوسفند در دست تو امانت است و بايد به صاحبش برگرداني.
نقل شده است که يك يهودي چند دينار از پيامبر طلبكار بود و آن را خواست. پيامبر فرمودند: «اي يهودي! اكنون پولي ندارم كه به تو بدهم». يهودي گفت: «تا پولم را نگيرم، از تو جدا نخواهم شد». پيامبر فرمود: «پس در كنار تو مينشينم»؛ و در كنار او نشستند و نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا و صبح فردا را در همان جا خواندند. اصحاب پيامبر آن يهودي را تهديد كردند و وعده پرداخت دادند. اما پيامبر به آنان نگاه تندی كردند و فرمود: «ميخواهيد با او چه كنيد؟» گفتند: اي رسول خدا! يك يهودي شما را حبس كند؟ پيامبر فرمودند: «پروردگار بزرگ مرا مبعوث نكرده است كه به كسي، حتي غيرمسلمان ظلم كنم». اوضاع بر همين منوال گذشت تا اينکه مرد يهودي ايمان آورد و گفت: «من اوصاف پيامبر آخرالزمان را در تورات خوانده بودم؛ خواستم ببينم که بر شما تطبيق ميکند يا خير؟» و ادامه داد که «همه اموال من در اختيار شماست».
3. راهبرد جنگ و برخورد سخت
آخرين راهبرد پيامبر در مواجهه با يهود را ميتوان «برخورد سخت و جنگ» با آنان برشمرد، هرچند گاهی نيز پيامبر بعد از بهکار بستن اين راهبرد، اگر طرف مقابل از رفتار خود پشيمان ميشد و درخواست صلح، عفو و بخشش میکرد، ايشان ميپذيرفتند.
پيامبر در سال اول هجري با يهوديان پيماننامه امضا کردند و آنان را با خود متحد ساختند، ولي پس از تغيير قبله و پيروزي پيامبر در جنگ بدر، مخالفتهاي فرهنگي آنان با اسلام شروع شد و اَحبار و دانشمندان آنان، بهويژه حُييبن اَخطَب با سؤالهاي خود، تشکيکهاي بسياري در عقايد مسلمانان ايجاد کردند تا آنان را از اسلام بازگردانند اما پيامبر با اتکا به وحي پاسخ آنان را دادند.
آن زمان هم که مخالفتهاي يهوديان بيشتر شد، پيامبر درصد حل مسئله به شکل مسالمتآميز برآمدند و در نامهاي حقانيت خود را که در تورات آمده بود، برايشان نگاشتند، اما اين نامه کارساز نبود.
جلوگيري از اتحاد و انسجام مسلمانان، جاسوسي عليه مسلمان، تهديد امنيت (مانند فتنه بنيقينقاع) و پيمانشکني و خيانت بنيقريظه در ماجرای جنگ احزاب از جمله علل برخورد سخت پيامبر با يهوديان بود.
پيامبر با استفاده از برخی نقاط قوت از جمله «قدرت تشکيل نظامهای اقتصادي، سياسي، اجتماعي، تمدني و تأسيس نهادهاي خاص»، «اقتدار دروني امت اسلامي»، «قدرت نظامي ـ اطلاعاتي» و «خلاقيت و پويايي در مديريت و رهبري» توانستند تهديدهای «کلامي و عرفاني»، «اقتصادي»، «فرهنگي» و «سياسي ـ امنيتي» يهود را خنثا کنند. جزئيات انتخاب اين راهبرد در جدول (8) ذکر شده است.
جدول 8: صلح و جنگ و برخورد سخت
حوزه راهبرد نوع نحوه دستيابي به راهبرد علت انتخاب راهبرد
سياسي ـ امنيتي صلح و جنگ و برخورد سخت پيشگيرانه و هوشمندانه (ST) استفاده از «اقتدار دروني امت اسلامي»، «قدرت نظامي ـ اطلاعاتي»، «خلاقيت و پويايي در مديريت و رهبري پيامبر» براي کنترل و خنثاسازي تهديدهای «سياسي ـ امنيتي» يهود بعد از اجراي راهحلهاي مسالمتآميز پيامبر در قبال يهود، نقض پيمان مکرر يهوديان موجب شد تا پيامبر براساس توافق فيمابين خود و يهود، با استفاده عوامل داخلي و خارجي (از جمله «اقتدار دروني امت اسلامي»، «قدرت نظامي ـ اطلاعاتي»، تهديدهای سياسي ـ امنيتي يهود) را با برخورد سخت و جنگ خنثا سازند.
نتيجهگيري
پيامبر بعد از تشکيل حکومت اسلامي در مدينه با تهديدهای سياسي ـ امنيتي يهود مواجه شدند. ايشان در اين شرايط ميبايست براي رشد و گسترش نهال نوپاي اسلام، راهبردهايي را در مواجهه سياسي با يهود بهکار گيرند تا علاوه بر رعايت همگاني بودن رسالت خود، دين اسلام را به استقلال برسانند. تحليل رفتارهاي پيامبر در اين مواجهه براساس الگوی «SWOT» بيانگر آن است که ايشان با بهرهگيري از نقاط قوت موجود در حکومت اسلامي و همچنين با استفاده از فرصتها و به حداقل رساندن اثر تهديدها با اتخاذ راهبردهاي گسترشي و هوشمندانه موفق بودند. در اين پژوهش به سه راهبرد «صلح و زندگي مسالمتآميز»، «عدالتمحوري در حق يهود» و «جنگ و برخورد سخت» اشاره شد.
جدول 9: نماي کلي راهبردهاي سياسي ـ امنيتي پيامبر در مواجهه با يهود
حوزه راهبرد راهبرد نوع راهبرد تاکتيک تکنيک
سياسي ـ امنيتي صلح و زندگي مسالمتآميز گستــرش / توسعه (SO) تاکتيک «ايجاد آرامش، امنيت و کنترل اجتماعي»، انعقاد پيماننامه مدينه، مصالحه با بنيقينقاع، مصالحه با يهوديان خيبر، صلح با يهوديان فدک، مصالحه با يهوديان مناطق «واديالقري»، «مقنا»، «تَيماء»، «أذرُح» و «جَرباء» --------
عدالتمحوري در حق يهود گستــرش / توسعه (SO)
--------
تکنيک «ارزشگذاري بر رعايت حقوق اقليتها»: برقراي عدالت در حوزههاي گوناگون؛ از جمله حوزه سياسي، اجتماعي، دين و فرهنگ، امنيت و قضا و اقتصاد.
صلح و جنگ و برخورد سخت پيشگيرانه و هوشمندانه (ST) -------- --------
- ابنحجر عسقلاني، احمدبن علي، الاصابة في تمیيز الصحابه، تحقيق عادل احمد عبدالموجود، بيروت، دارالکتاب العلميه، 1415ق.
- ابنهشام، عبدالملكبن، السيرة النبوية، تحقيق مصطفي السقا و ابراهيم الأبياري و عبدالحفيظ شلبي، بيروت، دارالمعرفه، بيتا.
- احمدي ميانجي، علي، مکاتيب الرسول، تهران، دارالحديث، 1419ق.
- الواني، سيدمهدي، مديريت عمومي، چ پنجاه و يکم، تهران، نشر ني، 1393.
- بغداي، ابوعبيد قاسم، کتاب الاموال، تحقيق محمدخليل هراس، قاهره، مکتبة الکليات الازهريه، 1388ق.
- بلاذري، احمدبن يحيي، انساب الاشراف، بيروت، دارالفکر، 1417ق.
- بوستانی، جاناحمد، مناسبات پيامبر با يهوديان، از بعثت تا رحلت، پایاننامه کارشناسی ارشد، شيراز، دانشگاه شیراز، 1383.
- جديدبناب، علي، تحليلي بر عملكرد پيامبر در برابر يهود، چ پنجم، قم، مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خمینی، 1390.
- حلبي، عليبن برهانالدين، السيرة الحلبيه، بيروت، دار احياءالتراث العربي، بيتا.
- ديويد، فرد آر، مديريت استراتژيک، ترجمة علي پارساييان، تهران، دفتر پژوهشهاي فرهنگي، 1397.
- رجبی، ابراهیم، مواضع سیاسی پیامبر اکرم با مسیحیان و یهودیان صدر اسلام، شاهرود، دانشگاه آزاد اسلامی، 1393.
- زماني محجوب، حبيب، «راهبرد پيامبر در برابر فتنههای يهوديان مدينه»، 1393، معرفت، ش 196، ص 39ـ50.
- سعادت، احمد، «مداراي پيامبر با مخالفان و دگرانديشان»، 1385، طلوع، سال پنجم، ش 20، ص 159ـ184.
- صادقی، مصطفی، «برخوردهاي مسالمتآميز پيامبر با يهود»، 1379، تاریخ اسلام، ش 2، ص 7ـ27.
- ـــــ ، پيامبر و يهود حجاز، چ سوم، قم، بوستان کتاب، 1386.
- طباره، عفيف عبدالفتاح، اليهود فيالقرآن، ط. السابعه، بيروت، دارالعلم للملايين، 1979م.
- عارف كشفي، سيدجعفر، رسول خدا و يهود، قم، دانشگاه ادیان و مذاهب، 1395.
- عاملي، جعفرمرتضي، الصحيح من سيرة النبي الاعظم، بيروت، دارالهادي، 1415ق.
- عبودیت، فرشته، پيامبر و يهود از هجرت تا رحلت در قرآن و حديث، پایاننامه کارشناسی ارشد، تهران، دانشکده اصولالدين، 1382.
- علياحمدي، عليرضا و همکاران، نگرشي جامع بر مديريت استراتژيک، چ هشتم، تهران، توليد دانش، 1382.
- عميد، حسن، فرهنگ فارسي عميد، تهران، راه رشد، 1389.
- فخاری، حسین و ناصر برخوردار، «بررسی استراتژی پیامبر اعظم در صلح حدیبیه براساس تحلیل سوات»، 1392، تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، سال چهارم، ش 13، ص 51ـ77.
- مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، بيروت، مؤسسة الوفاء، 1403ق.
- مطهري، مرتضي، اسلام و مقتضيات زمان، تهران، صدرا، 1374.
- ـــــ ، يادداشتهاي استاد مطهري، تهران، صدرا، 1381.
- مکارم شيرازي، ناصر و همكاران، تفسير نمونه، تهران، دارالکتب الاسلاميه، 1374.
- واحدي نيشابوري، علي بن احمد، اسباب النزول، ترجمة عليرضا ذكاوتي قراگزلو، تهران، نشر ني، 1383.
- واقدي، محمدبن عمر، مغازي؛ تاريخ جنگ هاي پيامبر، ترجمة محمود مهدوي دامغاني، تهران، مرکز نشر دانشگاهي، 1369.